تورکمن صحرا

پس از انتخابات

پایگاه خبری اولکامیز- به قلم رشید نافعی :
ایلیمه سالام. زمانی که سیل طغیانگر طول شمالی گلستان و منطقه تورکمنصحرا را فرا گرفت عنوان مطلبی مشابه با عنوان مطلب فعلی نوشتم.
اکنون نیز وقتی به همان مسیر طولی باز مانده از سیل و غوغاها و هیجانات انتخاباتی نگاه میکنم مثل راننده ای هستم که چشمهام باز است ولی مغزم کار نمیکند و زبانم قاصر از تحلیل وضعیت موجود و قلم ناتوان از حرکت نوشتن است..و این فرضیه به چشم قلم میآید..
چرا برای یک رقابت درون گروهی هیچ وقت با منطق و آرامش بر خورد نمی‌کنیم؟..
فکر نمیکنید به تاریخ و رفتار سیاسی و اجتماعی خودمان خود آگاه نیستیم؟ آیا همیشه حتما یک دشمن مشترک باعث همگرایی و عدم واگرایی ما شود؟ و اگر آن انگیزه مشترک پیدا نشود منتظر بروز جنگهای طایفه ای و قبیله باشیم؟
آیا برایتان سوال نشده است جرا.درست مماس و در ضلع جنوبی این شهرها ی تورکمن نشین موقع انتخابات خیلی ارام و با طمانینه زندگی عادی مردم در جریان است؟ و غوغای موجود فعلی در منطقه ما در آنها ساری و جاری نیست. ؟
چرا در رفتارهایمان هیجانی هستیم و با هم درگیری داریم ؟ آیا فرمان ماشین مغزمان در دست رانندگی دیگران است؟ وووو
یا اینکه این حرکات و رفتارها هزینه های است که بعد از حادثه عثمان آخوند در اومچالی برای گذار تورکمنصحرا به دنیای مدرن و خردگرایانه به عنوان سکوی نگاه پیشروانه ناگزیر به پرداخت هستیم؟ چه میدانم شاید ؟!!
پس بنابریان از اشعار و سروده های دل بزرگان شعر و ادب کمک میگیرم و میگویم …
الف.قیامات نه دور؟.ارکک لر آووناسا قیامات شودور…..
ب.عومور سانگا یکه گزاک بریلیار.سوی عومرونگئ سویمگینگئ دوام ات. عومرونگ غادئرئنئ بیلمیان بولسانگ حایوان دیغینگئ ، ائنسان دیغینگئ بیان ات..
ج.سویئلمه سنگ سویکنمه…. غوربان نپس

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا