یادداشت

بحران هایی که دیده نمی شوند

پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – یادداشتی سیاسی  از امان محمد خوجملی :              یکی از ویژگی های جامعه ی کنونی ایران تجمیع و انباشته شدن بحرانهاست. سالهاست که سیاستمداران و اقتصاد دانان و جامعه شناسان و روشنفکران به وجود بحرانهای متعدد هشدار می دهند. بحران هایی مانند ناکام ماندن توافق هسته ای، ادامه ی تحریم ها، بیکاری دو رقمی، تورم افسار گسیخته، بیماری کرونا، پایین بودن سطح تولید، پایین بودن سرمایه گذاری، رشد ناچیز اقتصادی و…

این بحران ها مانند انباشته شدن میلیارد ها متر مکعب آب پشت سدی است که برای خروجش منفذ مناسبی پیدا نمی کند. این سد از یک جایی بترکد کسی نمی تواند جلو سیل را بگیرد.

جامعه شناسان چند سال پیش اعلام کرده بودند ایران از لحاظ اجتماعی فرو پاشیده است. اما آنچه آن را سر پا نگه داشته است کارکرد طبعیی جامعه یعنی اعتماد و سرمایه اجتماعی نیست بلکه پول نفت و چسب قدرت و زور نهادهای امنیتی است. هر کدام اینها خدشه دار شود به معنای ترک برداشتن دیواره ی سد است که معلوم نیست بشود ترمیمش کرد.

یکی از ویژگی های بسیار خوب حکومت های توسعه یافته حساسیت بسیار بالا در شناختن مشکلات و جلوگیری از انباشته شدن آن و حل و فصل به موقع آنهاست تا ثبات و پیشرفت کشور دچار وقفه نشود. اما اصولگرایان حاکم بر ایران ذهنیت های بسیار ساده ای در قبال حل مشکلات دارند.

اولاً چند سال وجود مشکل را انکار می کنند بعد از چند سال نیز آن را به گردن یکدیگر می اندازند. وقتی هم مشکل به بحران تبدیل و خودش را در خیابان ها نشان داد برای مهار آن از قوه ی قهریه استفاده می کنند و می گویند حفظ نظام از اوجب واجبات است. بعد یادمان می رود این نظام برای حل مشکلات مردم تاسیس شده بود اگر نمی تواند مشکلات را مهار کند باید یک فکر دیگری کرد. به این ترتیب بحران به جای حل شدن به تعویق می افتد و از جای دیگری سر در می آورد و بعد روز از نو روزی از نو.

گویا سید ابراهیم رئیسی هم همان اشتباه احمدی نژاد را تکرار می کند. هر هفته به یک منطقه ی محروم سفر می کند و به مسئولان دستور می دهد چکار باید بکنند یا نکنند. اصول گرایان فکر می کنند مشکلات اقتصادی را می شود با دستور حل کرد و گویا اقتصاد کشور منتظر دستور است.

دکتر مسعود نیلی یکی از اقتصاددانان برجسته ی کشور بعد از اعتراضات سال ۹۶ اعلام کرده بود اگر بخواهیم وضع موجود را حفظ بکنیم سالانه به ۷۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز داریم. ولی متاسفانه از آن موقع تا حالا چیز زیادی تغییر نکرده و وضعیت عمومی کشور به همان روال سابق تداوم پیدا کرده و مشکلات مردم بیشتر شده است.

در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نصف مردم در انتخابات شرکت نکردند. چون مردم به این نتیجه رسیده بودند حل مشکلات جامعه با تغییر رئیس جمهور و دولت و مجلس ممکن نیست مستلزم تغییرات ساختاری در سیاست های داخلی و خارجی و منطقه ای است که هنوز نشانی از آن دیده نمی شود. چون آنها هنوز وجود بحران را قبول نمی کنند و فکر می کنند با تغییر مدیران و با اقدامات جهادی و انقلابی می شود به مشکلات فائق آمد.

اما تجارب گذشته ثابت کرده است بحران ها به این شکل حل نمی شوند چون راه اشتباه است. این مانند این است که ما بخواهیم با آب شور از زمین کشاورزی شالی بگیریم. نهایت این کار گرفتار شدن در روزمرّه گی بدون راه حل اساسی است.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا