یادداشت

به یاد سرباز شهید وطن عبدالجبار مختوم نژاد

پایگاه خبری اولکامیز- عایشه آورند ، آجی قوشان : ” سعدیا مَرد نکو نام نمیرد هرگز / مُرده آنست که نامش به نکویی نبرند”
بغض ها حقیرانه سرریز میشوند و راه کلمات را می بندند ، وقتی چشمها تصویر گلگون نوجوانی را می بینند که هنوز دو دهه از عمرش نگذشته ، نمیدانم از شما چه باید گفت؟ و چه باید نوشت ؟!

شماهایی که واژه ها گم میشوند برای به تفسیر کشیدن عظمت مقام تان ، و کلمات خاکستر گونه یکی پس از دیگری گوشه ای ماتم میگیرند ، جایی که واژه ها کم میاورند از توصیف ، از توصیف حال مادری که ماهها چشم انتظار دیدار جگر گوشه ی خود ثانیه ها را شمارش کرده تا برایش مراسم عروسی بگیرد .

اکنون خبر شهادتش را به او میدهند، تمام آرزو ها ، رویاها و خیالاتی که برای فرزندش در ذهن می پروراند همگی مقابل ذهنش رژه میروند و حالا جسد بی جان فرزند جلوی چشمانش، جای کجاوه بر تابوت چوبین سوار است . میگویند شهید است ، آسمانی شده ، خوشا به سعادتش …

اما اینها چیزی از غم مادر نمی کاهد. او برای آغوش مادر ، همان طفل شیرخواره است . هنوز چیزی، از سالهایی که پشت میزهای مدرسه حکایت قهرمانی حسین فهمیده را خوانده بود نمیگذرد و چقدر زود پا جای پای او گذاشت …!!!

شهادت در راه امنیت وطن افتخار بزرگیست که فقط به اهلش میدهند ، فرزندان این سرزمین با فرهنگ قهرمانی و پهلوانی تربیت شده اند و زیباترین نمونه ی این فرهنگ ، خلق این حماسه ی عظیم است که با اراده ای استوار و نور ایمان رهنورد راه مقدس شهادت شد ، که پاداش آن جاودانگی و بقاست .

ما از قبیله ی ایمانیم و وقتی عهد میبندیم تا پای جان می مانیم . شهادت هنر مردان خداست . شهادتت مبارک فرزند هنرمند ترکمن صحرا

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا