خداحافظ وارث آدمیت ، معرفت و حقیقت
پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – یادداشتی از غفور خوجه :
پزشک انسان دوست شادروان دکتر غیادی همچون پزشک آلمانیتبار، آلبرت شوایتزر در آفریقا و پزشک آمریکاییتبار، توماس آنتونی دولی در لائوس در خدمت انسان زیست و در صف کمک و یاری به مردم فقیر و مستمند در درد و رنجشان شریک بود و در خدمتگزاری به مردم و تسکین آلامشان احساس رضایت میکرد.
شهرستان راز و جرگلان یکی از مناطق مرزی محروم استان خراسان شمالی است که به شدت با کمبود پزشک مواجه است اما این پزشک بعد از پایان دوره طرح خود، منطقه را رها نکرد و به خدمترسانی به مردم روستاهای آن منطقه طی اینهمه سال پرداخت.
او بسیاری از پروژههای خدمترسانی به مردم را تجربه کرد، بسیاری از صنعتگران قالی و موسیقی و اسب ترکمن را قوت و جهت بخشید.
در پروژههای درمانی و بسیاری از اپیدمیهای سالهای قبل از کرونا، سیل غرب استان از جان و مال مایه گذاشت و ۲۵ رأس اسب اصیل ترکمن را برای کمک به سیلزدگان کشور اهدا کرد و گفت: تمامی درآمد حاصل از گلریزان جهت تقویت پایگاههای امدادرسانی پزشکی، آموزشی و اشتغالزایی مؤثر در مناطق سیلزده هزینه خواهد شد.
در روستاهای دورافتاده جرگلان دست یاری به زنان چیرهدست صنعت قالی گشود، در شناساندن ارزش و معرفی خالقان نهفته در جلگههای صحرا به مراکز و نمایشگاهها نقش بسزایی داشت.
امروزه بهترین فرشهای دورو ابریشم در جر گلان به سبب اینکه از طرح و نقش، فن، ترکیببندی و رنگهای خاصی برخوردار است، مشتریان زیادی از تمام دنیا دارد.
در صنعت موسیقی خوانندگانی از جرگلان را به جشنوارهها معرفی نمود که به مقام برتر نائل گشتند.
در پرورش و نگهداری اسب نیز خوش درخشید. او معتقد بود: اسب مثل جنگل یا آبهای دنیا یک ثروت بینالمللی است و حق بهرهوری و مالکیت معنوی آن متعلق به کشور است که در آن پرورش مییابد و برای نشان دادن برتری این ثروت در سطح بینالمللی باید در بعد تحقیقات، ورزش و رقابتهای اقتصادی تلاش شود و لازمهاش کاهش تصدیگری دولت در امور و واگذاری کارها به بخش خصوصی و تعاونی است بهعنوان مثال بهجای آنکه تربیتبدنی خود اقدام به ساخت میدان کند، زمین در اختیار تعاونیها قرار داده شود تا منافع تعاونیها نیز تأمین شود و دولت نیز پاسخگوی اصل ۱۴۴ باشد و انگیزه فعالیت برای کسانی که مستقیم یا غیرمستقیم دست اندکار پرورش اسب هستند تقویت شود.
اسب یک ثروت ملی به شمار میرود و فعالیتش توجیه اقتصادی دارد و در رقابت اقتصادی به دلیل داشتن پتانسیلهای ژنتیکی پایانناپذیر حضور پایدار و مستمر دارد.
ژن اسب تمام ناشدنی است و از یک نسل به نسل دیگر بیشتر میشود کشورهای اروپایی و آمریکایی فواید این ثروت را درک کردند ولی به همان اندازه که پایانناپذیر است آسیب پذیر و نابود شدنی هم است و ذخیره ژنتیکیاش بهراحتی میتواند از دست برود.
برای استفاده از این معدن جواهر باید هنر خوب استخراج کردن هم وجود داشته باشد با شناسایی ژنتیک، استاندارد کردن حرکتهای ورزشی، اصلاح نژاد و عرضه کردن آن در قالب ویترین و شوهای خوب و اطلاعرسانی مدون در بازارهای بینالمللی به پایانناپذیری این معدن منجر میشود.
متصدیان بخش کشاورزی باید بدانند که یک بخش مهم توسعه کشاورزی پایدار به اسب ایران بستگی دارد موضوعی که مورد غفلت قرارگرفته و باید توجه بیشتر به آن شود.
دکتر غیادی پزشک عمومی در روستای یکه سؤویت در شهرستان راز و جرگلان بود که بنا به گفته خودش قبل از رفتن به کما و بخش آی. سی. یو از ابتدای شیوع ویروس کرونا تاکنون با گروه سهنفرهاش به ویزیت و معاینه حدود ۲۴ هزار بیمار مبتلابه کرونا پرداخت.
تا واپسین روزهای زندگیاش دست از تلاش، امیدبخشی و مبارزه برنداشت.
علیرغم اینکه دکتر غیادی با کمترین امکانات و تجهیزات خدمات ارزندهای را در حوزه بهداشت و درمان به مردم منطقه ارائه داد، این پزشک پرتلاش در موج پنجم کرونا، خود به این ویروس وحشی مبتلا شد و بعد از گذراندن دورهی سخت بیماری با دریغ و صد افسوس قلبش از تپش باز ایستاد و جهان نابرابر ما را ترک کرد تا ما و هنرمندان و قالیبافان و مهتران و خیلی از دردمندان و رنجبران را در بهت و اندوه فرو ببرد.
در مراسم خاکسپاری در مزارستان «کؤره سو» شهر تاریخی کمیشدپه، سادگی و صداقت از سخنان اندوهناک حاجی محمد آخوند ساجدی از روستای حصارچه جرگلان و عبا ایشان محمدی از روستای «یکه سؤویت» می بارید، هق هق گریه ها تمامی نداشت ، مشتاقان دکتر با چشمانی گریان وداع گفتند. چه بسیار عاشقانی که هرکدام در روستای دورافتادهی «یکه سؤویت» جرگلان مهمانش، بیمارش، پژوهشگری میدانی ، اسب شناس، مهتری، هنرمندی، روزنامهنگاری، نویسندهای، ادیبی، تاریخدانی، سیاحی از دور و نزدیک و عکاسان بنام ایرانی و خارجی در دوردستها به یاد و خاطرهاش گریستند.
یادش گرامی، ۱۳ سال پیش مراسم خاکسپاری لوییز فیروز ( کاشف اسبچه خزر) در خور قدر و منزلت این بانوی اسب ایران با حضور بسیاری از روزنامه نگاران و بزرگان و محققان اسب و اهالی روستا برگزار شد.
شادروان دکتر غیادی مدیریت خاکسپاری را در مزرعهی مرحوم فیروز در روستای قره تپه شیخ نزدیک کلاله به عهده داشتند.
یادش گرامی، وقتی در جرگلان مهمانش بودیم، علاوه بر روشنی و سنجیدگی در سخن، در و دیوارش، اسب هایش همه سخنی داشتند. او عاشق گل و گیاه بود، دور تا دور خانهاش مزین به گل بود، با هر کدام از آنها رازی و صحبتی داشت.
اسبی که در اسطبل داشت، حرکات گوشش مشوش نبود، تعامل شنوایی ساکتی داشت، صمیمی و لبریز از آرامش. بعد از گشتی در تپهماهورها، هنگام صرف چای و نهار از بزرگان شعر و ادبیات سخن به میان آمد، به صمد که رسیدیم گفت: صمد متعلق به دورانی بود که آدمیت زنده بود و این معرفتی بود که جلیل ما داشت. خداحافظ وارث آدمیت، معرفت و حقیقت.
میدانیم اگر چه جلیل نیست، اما آرمانهایی که او عمری برای تحقق آنها تلاش کرد همواره راه ما را روشنی خواهد بخشید.
روحش شاد و طریقش پر رهرو باد
www.ulkamiz.ir