تورکمن صحرا

باغلی ماراما، روستایی که در امر خیر و نیکوکاری الگو است

پایگاه خبری اولکامیز – در زمانه ای که فقر و نداری بیشتر شده است و آحاد جامعه با مشکلات عدیده ای مواجه هستند، کسانی هستند که به فکر همنوع نیازمند و محتاج خویش بوده و در امر خیر و احسان تلاش مجدانه ای دارند. اخیرا باخبر شدم که اهالی نیک اندیش و نوعدوست روستای باغلی ماراما در امر خیر و دستگیری از ضعفا و نیازمندان روستا پیشگام بوده و در رفع و کاهش مشکلات آنها اهتمام ویژه ای دارند. این مسئله مهم انگیزه ای شد تا با یکی از اهالی این روستا مصاحبه ای انجام دهیم. صحبت های حاج آنه محمد مارامایی فرهنگی بازنشسته گنبدی که اصالتا اهل باغلی ماراما می باشد را در پاسخ به سئوالات اولکامیز می خوانید:

س – آقای مارامایی از تاریخچه و موقعیت جغرافیایی و طبیعی روستای باغلی ماراما سخن بگویید و این روستا را بصورت خلاصه و مختصر برای کاربران اولکامیز معرفی کنید ؟

سلام علیکم با عرض سلام و خسته نباشید به شما و همه کاربران گرامی. در رابطه با روستای باغلی ماراما ، باید بگویم که این روستا در ۲۰ کیلومتری غرب شهر گنبد کاووس و در کنار جاده گنبد – آق قلا قرار گرفته است . از زمان تشکیل روستا تقریبا صد و اندی سال می گذرد . این روستا در ابتدا چهار طایفه بوده است که شغل اصلی مردم روستا دامداری و اندک کشاورزی بوده است . بر اثر گذشت زمان ۳ طایفه دیگر به این روستا آمده اند و در حال حاضر ۷ طایفه در این روستا زندگی می کند .

روستای باغلی ماراما همانطوری که از اسمش مشخص است روستایی بوده دارای جنگل و درختان زیاد که طایفه ماراما از اولین طایفه های روستا می باشد که بخاطر جمعیت زیادش در میان طایفه های دیگر به نام باغلی ماراما معروف گشته است .

این روستا در دوره اصلاحات ارضی با مشکلات زیادی روبرو گشته است چون در آن زمان ۱۴ درجه دار نظام منحوس پهلوی زمین های روستا را غصب می نماید و مردم روستا از زن و مرد در برابر آنها مقاومت می کنند و حتی شهید داده و چندین نفر زخمی چندین نفر هم بازداشت می شوند.علت شکست مردم روستا در چندین مرحله جنگ فیزیکی ورود ارتش از نظام آباد و آزاد شهر با قوه قهریه است که روستائیان شمشیر به دست اسلحه به دست ( قارا تفنگ) شکست می خورند.

بعد از آن نظام شاهنشاهی پاسگاه را در وسط روستا جهت کنترل تاسیس می کند و با ترفندهای خاص خودشان میان طوایف اختلافاتی ایجاد می کنند و تا حدودی هم موفق می شوند. اما بعد از تشکیل حکومت جمهوری اسلامی مردم زمین هایشان را پس می گیرند. دقیق یادم است که دو سال جمعی زمین ها را کاشت و داشت و برداشت می کنند و بعد هئیت ۷ نفره زمین ها را دو باره از مردم گرفته حدودا ۷۰ درصد را به دهقانان همان ۱۴ درجه دار می دهند و ۳۰ درصد را به مردم روستا می دهند. در حال حاضر مردم روستا در صلح و صفا زندگی می کنند.

س – از بزرگان و افراد مؤثر و ریش سفیدهای روستای باغلی ماراما از قدیم تا حال حاضر یاد بکنید؟

در رابطه با بزرگان روستا در زمان حکومت پهلوی دو یا سه نفر نماینده روستا بوده که عضو خانه انصاف بودند و در هر تصمیمات روستا نقش آفرین بوده اند و حتی در بعضی از مواقع با نظام مخالفت کرده و بازداشت و زندانی هم شده اند. در حال حاضر روستا بصورت شورای اسلامی منتخب اداره می شود و اکثر ریش سفیدان روستا که نقش مهمی در تشکیل و اداره روستا داشتند دار فانی را وداع گفته اند و اگر در حال حاضر بخواهیم ریش سفیدان روستا را بشماریم به ۲۰ نفر هم نمی رسند.

س – باخبر شدیم که مردم این روستا در امر خیر و کمک به نیازمندان پیشگام بوده  و به هنگام بروز مشکلات و سوگ و عزا و یا برپایی جشن و عروسی به اهالی روستا و قوم و خویش و بستگان خود کمک می کنند. در این باره این حرکت خداپسندانه توضیح دهید؟

بله . مردم روستا دارای اخلاق بسیار عالی می باشند که باعث تعجب دیگر روستاها شده است و آن هم خیر خواهی و دستگیری از نیازمندان است. من که الان بالای ۶ دهه عمر کرده ام از کوچکی شاهد این عمل خیرخواهانه مردم بوده ام که چقدر مردم روستا از علما و روحانیون حرف شنوی دارند. در حال حاضر با روحانیون و بزرگان و اعضای شورای روستا همکاری نزدیکی دارند.

بنده شاهد صدها مورد از عمل نیکوی مردم روستا بوده ام چه در عروسی ها وچه در غم ها که چطور به صاحبان مراسم ، در شادی و در مصیبت ها با کمال اخلاص کمک های خودشان را اهدا می نمایند بطوری که صاحب مراسم کاملا رضایت پیدا می کند. اگر نمونه بگویم همین چند هفته و یا چند ماه پیش در مراسمی آنقدر کمک کرده اند که علاوه بر مخارج مراسم مخارج عید قربان انها را تامین کرده اند اگر دقیقا بخواهم بگویم طریقه کمک اینچنین است در مراسم عروسی چند روز مانده به عروسی از بزرگان و روحانیون و افراد مناسب پذیرایی نموده و برای افراد با توجه به مخارج کل مراسم مبالغی را معین می کنند. آنها نیز مبالغ تعیین شده را به والدین عروس و داماد می دهند و در روز عروسی هم سایر افراد روستا نقدا و یا غیر نقدی کمک خودشان را اهدا می کنند و در مصیبت ها ر ساعات اولیه صاحب مصیبت که دستش تنگ است به بزرگان روستا جریان نیاز خودش را می گوید و در همان ساعت اولیه پول کافی جمع می شود که این حرکت واقعا از افتخارات روستای باغلی ماراما می باشد.

س – این حرکت خیر و سخاوتمندانه میتواند برای روستاهای دیگر الگو و نمونه باشد نظر شما چیست ؟

گرچه در روستاهای دیگر الحمدالله از این نوع حرکات خیر خواهانه است ولی روستای باغلی ماراما بنظرم خودم واقعا الگوی ارزشمند و با سابقه درخشانی در منطقه است .

س – آیا برای انعکاس و بازتاب اینگونه کارهای خدا پسندانه از جمله از طریف صدا و سیمای استانی ، آیا اقدامی کرده اید؟

گرچه از روستای باغلی ماراما در صدا و سیمای جمهوری اسلامی گرگان و گنبد مشغول به کار هستند اما هیچ اشاره ای نه تنها به این موضوع بلکه به هیچ موردی اشاره نکرده اند و اکثرا بهنگام انتخابات آن هم فقط یک یا دو مورد از روستا گزارش تهیه کرده اند.

س – در پایان چه صحبتی دارید ؟

در پایان این مطلب را بگویم که بنده اکثر اتفاقات روستا را بصورت میدانی بصورت مکتوب نوشته ام و حتی پایان نامه ۱۵۴ صفحه ایی خودم در سال ۱۳۷۵ در رابطه با مونوگرافی روستا بود که از هر لحاظ کامل بود اما نمیدانم کی از دستم جهت کپی گرفته. الان هم پیدا نمی کنم حتی به دانشگاه مراجعه کردم گفتند پایان نامه های قبل از سال ۱۳۸۴ را از بین برده اند که این واقعا افکار مرا بهم ریخته است به امید اینکه پایان نامه ام پیدا شود و خدمت ناقابل بنده برای آیندگان روستا آشکارگردد. از اینکه بنده را قابل دانسته اید و در رابطه با روستای باغلی ماراما مصاحبه نموده اید تشکر و قدردانی می نمایم.

گفتگو از : لطیف ایزدی

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا