یادداشت

عدم عقلانیت در گردش به راست یا چپ

پایگاه خبری اولکامیز- احمد ایگدری: پیرو نوشتاری که با عنوان گردش بهقلم عماد گوگلانی در اولکامیز درج گردید مطالبی به ذهنم خطور کرد که با توجه به آسیب های موجود و نشست های که اخیرا فعالین سیاسی در شهرستانهای مختلف برگزار کردند بی مناسبت ندیدم به طرح موضوع آن بپردازم …..

اگر چه تحصیلکردگان ترکمن قبل و بعد از انقلاب ۵۷ دارای فعالیتهای سیاسی ،اجتماعی بوده اند و در طول تاریخ نخبگان ترکمن افرادی سیاسی با دیدگاهها و سلایق مختلفی بودند اما نقطه ی عطف شناسنامه ی سیاسی ترکمنها دوم خرداد ۷۶ بوده است که با پیوستن و انتخاب یکی از جریانهای موثر سیاسی به فکر مشارکت در اداره‌ ی امور کشور افتادند.

چرا که یکی از وعده های جریان اصلاحات برقراری چنین فرصتی بود اگر چه در ظرف زمانی نزدیک به بیست و چهار سال گروههای سیاسی ترکمن علیرغم بی مهری هایی که از این جریان دیده اند بر اصول و آرمانهایی چون برابری و آزادیهای سیاسی و اجتماعی ،توزیع عادلانه ی فرصت های سیاسی و اجتماعی که جزئی از مانیفست جریان اصلاح طلبی بود وفادار مانده اند و با اینکه عدم توازن مشهودی بین آنچه که داده اند و آنچه که گرفته اند مشاهده می شود.

اما اخیراً گروهها و افراد سیاسی با محوریت نماینده ی غرب استان گلستان همه ی این آرمانها را در سطح برآوردن نان و معیشت مردم از دولت مستقر بعدی که قریب به یقین از جریان اصول گرا خواهد بود به عنوان خواست های اصلی اجتماعی مردمان ترکمن صحرا تنزل دادند و از این مانور خود تحت عنوان سیاست ورزی و همگامی مردم ترکمن با دولت کارآمد یاد کردند .

در اینکه جریان اصلاح طلبی و دولت امید و تدبیر در طول شانزده سال حاکمیت بلامنازع خود بر امور سیاسی و اجتماعی کشور در بسیاری از امور به وعده های داده شده به مردم ترکمن صحرا عمل ننمودند و به نوعی خلف وعده کردند جای هیچ گونه شبهه ی نیست.

هر چند که در دولت احمدی نژاد هم که از میان اصول گراها آمده بود به قوم ترکمن در توزیع فرصت های سیاسی و اجتماعی التفات و توجهی نشد. اما در توصیف اوضاع بوجود امده نباید از عدم انسجام و یکپارچگی قوم ترکمن در سهم خواهی و عدم اعمال سیاست های واحد و لازم مناسب برای تحقق وعده های داده شده به راحتی گذشت .

هر چند تغییر خط و مشی سیاسی در دنیای سیاست بخصوص در این نقطه ی جهان امر عجیبی نیست ولی موضوعی که باعث تعجب افکار عمومی می‌شود اینکه عده ای به نام روشنفکر و نخبه ی قومی با سوئ استفاده از اوضاع اقتصادی و معیشت قوم ترکمن به اسم مصلحت بینی سیاسی و اجتماعی با تغییر خط مشی خود به بهانه ی رفاه اجتماعی به منافع اقتصادی خود می اندیشند. در صورتیکه برقراری مولفه های اقتصادی و برخورداری جامعه از حداقل امکانات رفاهی و معیشتی جز وظایف ذاتی دولتها بدون در نظر گرفتن علایق و وابستگی های سیاسی جامعه است.

شاید یکی از علت های بیشماری که جامعه ی ترکمن به حداقل های معیشتی راضی شده اند عملکرد مسوولین شرکت کننده در این جلسات باشد.
سوال اساسی که در این بین مطرح است اینکه:

۱-از بین تصمیم گیرندگان حاضر در هر دو جلسه، آیا از مدعوین کسی طعم فقر و کمبود امکانات رفاهی زندگی را به معنای واقعی چشیده است؟

۲-به فرض چشم پوشی از دیگر مقاصد سیاسی و اجتماعی چون برابری فرصت ها برای همه اقوام آیا شرکت کنندگان در جلسه تضمینات لازم برای برخورداری از یک زندگی با امکانات رفاهی و معیشتی مناسب را برای قوم ترکمن می دهند؟

در نگاهی دیگر شاید از سال ۷۶ و خاصه بعد از گذشت هشت سال از دولت تدبیر و امید که همه ی وعده های آنها بر زمین ماند عملا زمان چرخش سیاسی جامعه ی ترکمن به سوی اصول گرایان فرا رسیده باشد اما به نظر میر سد هر چرخش و تغییر موضعی باید با برخورداری از ساز و کاری اجتماعی باشد که از طرف مقابل همراه با تضمینات لازم سیاسی و اجتماعی باشد .

در واقع هدف این مقال محکوم کردن پیوستن جریانهای سیاسی به اردوگاه اصول گراها نیست بلکه هدف نقد وارده بر توجیه این گروه‌ها به پیوستن به این جریان سیاسی است که با گره زدن این چرخش به مسایل معیشتی خود را در موقعیت کیش و مات قرار می دهند .

افراد حاضر می توانستند در طی ماهها ی گذشته قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با هم اندیشی و مشورت با دیگر جریانها و افکار سیاسی و با استفاده از خرد جمعی با پیروی از معیارهای منطقی سیاسی مقدمات پیوستن به جریان اصولگرایی را در سطح کلان جامعه فراهم کنند تا اینگونه متهم به فرصت طلبی و استفاده از شرایط موجود نشوند.

چرا که با استفاده از تجارب بیست و اندی سال گذشته این بار با استفاده از قدرت چانه زنی و تعامل با افراد ذی نفوذ این جریان سیاسی در استان مقدمات استفاده بهینه از امتیازات سیاسی و اجتماعی را برای جامعه ی ترکمن فراهم آورد تا دوباره پس از گذشت بیست سال دیگر دچار شکستی دیگر نشوند.
چرا که ماندن بر اصولی که خود ترسیم کرده اند خود نوعی اصولگرایی است.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا