یادداشت

مرد روز

پایگاه خبری اولکامیز-  مرد روز کسی است که به اقتضای روز زندگی می‌کند. مراقب است که تازگی‌ها از نظر او پنهان نماند و از چنگش نگریزد.

اگر ناگهان به کسی برخورَد که دارای نفوذ و نظام و مکنت است و یا امید آن است که روزی چنین گردد، در دم شکفته می‌شود و قیافه‌ی خاضع و خندان و ذلیل به‌خود می‌گیرد و شتابزده خود را از هم می‌گشاید و جمع می‌کند و کلاه از سر برمی‌دارد و آنرا بر سینه می‌چسباند و خم و راست می‌شود و عبارت‌های شیرین و گوشنواز بر زبان می‌آورد.

مرد روز عقیده راسخ دارد که در بین نعمت‌های این جهان، پول بالاترین آنهاست. با پول می‌توان همه چیز را خرید و نظام، اعتبار و احترام بدست آورد.

به باور او پول تنها ارزش و معیار ارزش‌هاست. متر و مقیاس او در سنجش و اندازه‌گیری ارزش هر شخصیتی مقدار و میزان پول و اقتدار اوست.

مرد روز همیشه در تلاش است تا خود را به مشمولین و صاحبان قدرت تنگاتنگ بچسباند. از نظر او افراد ناپایدار و گذرنده‌اند؛ آنچه دلبستنی و پایدار است، مقیاسی است که در اختیار آنهاست فقط در برابر آن سر تعظیم باید فرود آورد. ارزش هر کسی به میزان استفاده‌ایست که میتوان از قِبَل او بُرد. باید به مقصود رسید تفاوت نمی‌کند از چه راهی باشد.

شناختن مرد روز دشوار نیست، در هر کوچه و مجلس و مجمع و انجمنی می‌توان او را دید. مرد روز در قلّه کوه علم و دانش نشسته است. مرد روز همه چیز را خودش می‌داند و بس. عقل کل است، به عقیده‌ی او حیف است که نشریه‌ای بدون مقاله‌ی او زیر چاپ برود. در ظاهر بسیار انتقادپذیر است ولی در واقع امر در برابر منتقدانش شمشیر را از رو می‌بندد و چشم دیدن آنها را ندارد. تاب و تحمل کوچکترین انتقادی را ندارد.

مرد روز به هیچ اصول و باور و معیاری پای‌بند نیست و بسته به شرایط رنگ عوض می‌کند! صد رحمت به بوقلمون و روباه!

مرد روز در هر گردهمایی باید در ردیف اول بنشیند و این حق اوست که دائماً در عکس‌ها و فیلم‌ها دیده شود. مرد روز در همایش‌ها نهایت سعی خود را می‌کند تا به صحنه دعوت شود و روی سِن برود و جلوی حضار بادی به غبغب بیندازد.

مرد روزها هوای هم را دارند، از نظر آنها همیشه در هر همایش فقط باید خودشان سخنران، سراینده‌ی شعر و گوینده باشند. کوشش‌های زیادی صرف می‌کنند که مبادا این ترکیب بهم بخورد و جای آنها را کس دیگری بگیرد.

تنها ادراک و فهم آنها از محیط و جهان و پیرامون صحیح است و لاغیر. اگر تیراژ  نشریه‌ای که با آن کار می‌کنند کاهش یابد و به‌جای آن فراگیرتر شدن به انزوا گراید، آنها مقصر نیستند حتماً حتماً باید علل دیگری را جستجو کرد.

اگر زحمتی به خود می‌دهند مطالعه می‌کنند نه در جهت تنویر افکار و گسترش آگاهیها بلکه نیت اصلی آنها مطرح کردن خودشان در جامعه است.

بعضاً القاب و عناوین دانشگاهی و دکترا یدک می‌کشند، غافل از اینکه الفبای رشته‌ی مورد نظر را به‌درستی در نیافته‌اند.

به تئوری و جهان‌بینی خاصّی مجهز نیستند، دیدگاه مشخصی ندارند و در مسیر باد حرکت می‌کنند. جهت و راستای حرکت آنها به سمت مقام و منفعت شخصی است.

مطالب دیگران را به‌‌نام خود به چاپ می‌رسانند و این از زرنگی و تیزهوشی آنهاست و هیچگونه سرقت ادبی انجام نشده است.

برایشان فرقی نمی‌کند که تقدیر شونده روی سِن، چهل، پنجاه سال زحمات و تلاش‌های طاقت‌فرسا کشیده و در موضوع و رشته موردنظر دارای تجارب ارزشمند و یافته‌های علمی بکر و تأثیر گذار شده، این حق آنهاست که بدون زحمت و از روی تملق و چاپلوسی در آن ردیف قرار بگیرند و به آنها هم تقدیرنامه و پاداش تعلق گیرد.

مرد روزها در هر رشته‌ای وجود دارند، مرد روز اگر ادیب است کاری به مطالعه آثار و شاهکارهای ادبی ایران و جهان ندارند. آثار او به جویباری می‌ماند که فرسنگ‌ها با سرچشمه فاصله دارد.

مرد روز الگو سمبل اپورتونیسم، مکاری و حیله‌گری و کاسه‌لیسی است. مرد روز در ظاهر طرفدار انسانیت، شرافت، اصالت و عدالت است و لی در باطن کوچکترین اعتقاد و باوری نسبت به آنها ندارد.

تهیه: نازمحمد یگن‌محمدی
منبع: مقاله مرد روز- نویسنده: محمدعلی اسلامی ندوشن


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا