نقدی بر یادداشت محمد توانگری

پایگاه خبری اولکامیز- بخش دوم نقد دانیال آخوند پقه دانش آموخته حوزه و دانشگاه بر یادداشت محمد توانگری را در ذیل می خوانید :

ایشان در ادامه گفتارش از اعتقاد بیشتر زنان نسبت به امر طلاق تعجب میکند و از آنان میخواهد که فکر کنند و بپرسند چرا بعد از سه طلاق جدایی اتفاق میفتد …

جناب توانگری عزیز، جواب خیلی روشن است، به همان میزان که اسلام به انعقاد پیمان زناشویی اهمیت میدهد از شکسته شدن آن نیز بیزاز و متنفر است، پس بخاطر اینکه مردم نزدیک این کار نیایند برای بازداشتن از این امر منفور خداوند متعال این دستور را صادر کرده است، بسان بسیاری از قوانینی که برای جلوگیری از وقوع انواع جرم ها وضع شده است،لازم بذکر است همچنانکه قبلا یادآور شدم مرد اگر مجبور شود میتواند یک یا دو طلاق بدهد تا اگر بعدا پشیمان شود بتواند برگردند اما بعد اینکه سه طلاق صادر کرد جدایی مطلق و کامل اتفاق می افتد.

در آیات ۲۲۹ و ۲۳۰ سوره بقره حکم سه طلاقه و مسئله مُحَلِّل به این شکل بیان شده است: « الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ… فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ ۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَن یَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن یُقِیمَا حُدُودَ اللَّـهِ»

(طلاقِ [رجعی‏] دو بار است  و اگر [شوهر برای بار سوّم‏] او را طلاق گفت، پس از آن، دیگر [آن زن‏] برای او حلال نیست، تا اینکه با شوهری غیر از او ازدواج کند [و با او همخوابگی نماید]. پس اگر [شوهر دوّم‏] وی را طلاق گفت، اگر آن دو [همسر سابق‏] پندارند که حدود خدا را برپا می‌‏دارند، گناهی بر آن دو نیست که به یکدیگر بازگردند.

اعتقاد و باور عموم ترکمن های عزیز به وقوع طلاق و دیگر مسائل اعتقادی که روزی با ترک ایمان مشهور بودند جای تعجب نیست، تعجب از اینجاست که هر از گاهی بسیاری در امر دین (که حیطه ی تخصصی شان نیست) فاز روشنفکری گرفته و سعی در تحمیل نظریه ی خود بر این قوم با ایمان دارند.

آری اگر قوانین امروزی که همیشه با اشتباهات وخطاها همراه بوده اطاعت میشوند، قانون خداوند حکیم که فرمانروای تمام هستی و کائنات هست و انسان را اشرف مخلوقات قرار داده و تمام عالم را در اختیارش قرار داده و تمام فرمایشاتش برای مصالح انسان ها وضع شده باید بخوبی اطاعت کرده شود.

امروز مسئله ی طلاق را پیش کشیدند فردا نیز خواهند گفت خواهرم و برادرم در قرن ۲۱ نماز برای چه ؟ بجایش برو ورزش کن، روزه چرا؟ برو رژیم بگیر و دست فقیری را بگیر ووو
این روشنفکری نیست، این بی دینی و بی غیرتی نسبت به میراثی است که اگر بدرستی به دست حاکمان مسلمین اجرا میشد و بشود مایه عزت و سربلندی برای آحاد مردم میشد و میشود، به امید آن روزها.

جناب توانگری در ادامه صحبت هایشان دسترسی یک وکیل محترم را به متن عدم وقوع طلاق در حالت عصبانیت را شاهکار میداند…

گویا آن وکیل محترم به متن توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین دسترسی پیدا کرده که آن را شاهکار میداند، این چیز عجیبی نیست، همین گوگل را هم با عبارت عربی طلاق الغضبان یا طلاق در عصبانیت بزنی نقل قول هایی میاورد و در کتب فقهی نیز بحث آن مذکور ،اما….

اما منظور از طلاقی که در حالت عصبانیت اتفاق افتاده و ملغا است، عصبانیت عادی نیست، باید به حدی برسد که طرف آنقدر عصبانی شده و هزیان گویی کند….

خلاصه این بحث دستاویزی برای بهانه جویان شده که با اندک عصبانیتی میخواهند خود را تبرئه کنند بدین جهت در محافل عمومی از آن یاد نمیشود نه آنکه چیز عجیبی باشد که روحانیون از آن غافل باشند.

در آخر: بگوییم طلاق است یا نه مشکل حل نمیشود دوست عزیز،باید علت یابی گردد و در رفع اسبابی که باعث شده زندگی به اینجا بکشد کوشش کرد.

کوچک شما ، دانیال پقه

www.ulkamiz.ir