تورکمن صحرا

نماز عصر به افق روستای آق قبر

پایگاه خبری اولکامیز – زمانی چند از بعد از ظهر گذشته است. بادی ملایم از طرف کوموش دپه و خوجه نپس می وزد، نیروی بادها، برگهای درختان را به حرکت وا می‌دارد. حرکت باد صداها را از غرب به طرف شرق منتقل می کند.

باغبان سالخورده ی ترکمن، در باغی در غرب آق قلا، نگاهی به آفتاب پاییزی می کند و توجه به صداها میکند. صدایی با طنینی آشنا انسانها را فرا میخواند. صدای مؤذن مسجد روستای آق قبر است که مؤمنان را به نماز و سجده فرا میخواند.

باغبان با طمأنینه و با دقت وضو می گیرد. جانمازی ساده اش را زیر نور آفتاب و در زیر آسمان کبود پهن میکند. مؤذن ندای قامت را میدهد.

باغبان مؤمن با خلوص رو به قبله میکند. نماز می آغازد ، با تمرکز ، قامتی نیمه خمیده، پاهایی خسته ولی دلی معتقد و روحی آرام اقامه نماز میکند.

اینقدر با حوصله و با آرامش نماز می‌خواند که گویی هیچ مشکلی و غمی در این دنیای آشفته ندارد.

سجده، رکوع و دعا ادامه می یابد، زمین، باد و برگها در حرکتند و باغبان نماز عصر را به افق آق قبر به اتمام میرساند.

نماز که تمام میشود می بیند که چند شتر وارد مزرعه گندم همسایه شده، میگوید مردم برای این گندم هزینه کرده اند و به امیدی و آرزویی آن را کاشته اند. بلافاصله با پاهایی خسته ولی گامهایی مصمم ، به طرف مزرعه گندم و شترها حرکت می کند. شترها را از مزرعه بیرون میکند و حداقل هزار متری از مزرعه دور میکند. این احساس مسئولیت او ، به نظرم ترجمان عملی ایمانش به درستکاری ، امانتداری از مال دیگران بود.

پ.ن: دعا میکنم آرامی جان دل مؤمنانه باغبان نصیب بسیاری از ماها شود.
آرزومندم بسیاری از کسانی که دستی بر امور دارند در قبال مردم، بیت المال و جامعه مسئولیت پذیر باشند و وظایف و تعهدات رسمی، عرفی ، اخلاقی و انسانی خود را درست انجام دهند. انشاالله که به جای ادعاهای بلند ، اقدامات مسئولانه در قبال دیگران و جامعه را شاهد باشیم.

نویسنده : م . ن
۱۴۰۰-۸-۱۹- آق قلا

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا