ادبیات

همگام با مختومقلی فراغی/ ۱۴

موضوع: صبر

پایگاه خبری اولکامیز- مهندس نورالدین سن سبلی شاعر و نویسنده ترکمن نوشت :

در اندیشه ی بزرگان مشرق زمین ،بین خیر و شر، رابطه ی دینامیک وجود دارد.در واقع این امر کشف حقیقتی است که در ذات هستی متجلی می باشد.
به همین خاطر است که صبر جانمایه ی اشعاری بزرگانی چون مولانا و مختومقلی است. این بزرگان صبر را موجب هدایت انسان به سمت زندگی بهتر می دانند.

در واقع صبر ،نرنجیدن از ناملایمات هستی است زیرا رنج در ذات هستی لانه دارد.پس انسان باید بیاموزد که باید در مقابل ناملایمات زندگی بی تابی نکند و همه ی رخدادهای نامطلوب را با شکیبایی بپذیرد و آن را با جان و دل پذیرا باشد تا به صفای دل و سعه ی صدر ،آرامش درون و ایمان کامل دست یابد.

به همین خاطر مولوی،صبر را همچون کیمیا می پندارد:
صد هزاران کیمیا حق آفرید
کیمیایی همچو صبر آدم ندید
زیرا عاقبت صبر را گوارا می داند:
صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت
میوه ی شیرین دهد پر منفعت

مختومقلی هم نتیجه ی صبر را شادی و آرامش درونی می داند. خداوند متعال نیز فرموده است:
“از صبر و نماز برای خود کمک بگیرید…” زیرا در حقیقت یاوری به جز پروردگار نیست.همچنین صبر هر بلا و حادثه ای را کوچک می کند.در واقع صبر کنایه به رنج موقت و ناپایداری است که سرانجام شیرین دارد. لذا می گوید:
مختومقلی شکر ایله گین خداغه
اولوم برابر دیر شاه و گداغه
بی صبر قول تیز یولوغار بلاغه
صبرلی قول دورادورا شاد بولار

صبر در همه ی وجوه کائنات متجلی است. امرسون غربی نیز می گوید:
“با طبیعت همراه شوید،راز آن صبر است.”
زیرا روزگاران در گذرند،فصل ها با صبر و متانت ،از پی هم می آیند و حقیقت هستی آشکار می شود.چه صبر باشکوهی در دل طبیعت آرمیده است.آری طبیعت صبور، بزرگترین معلم ماست لذا انسان معرفت یافته می داند که برای آدمی، دنیا در گذر است.

هیچ چیز ماندگارنیست.همه چیز موقتی است؛ پس انسانی که صبر را در مقابل ناملایمات به جان می خرد و آن را امر الهی می داند ،با رضایت تمام زندگی خواهد کرد.
به قول مولانا:
ناخوش او خوش بود در جان من
جان فدای یار دل رنجان من

مختومقلی هم در شعر” کیمدن گیدیپ دیر” می گوید:
دنیا اوچین چکمه قایغی اندیشه
صبر ات بلاسینا راضی قیلیشما
ییغلاییپ غم بیله یورمه همیشه
اجل الی یاقانگ توتوپ بارادیر

و باز در شعر ” الیپ قدینگ دال اولار ” می گوید:
گل ای دوستوم چکمه قایغی غمی سن
آقدیر ماغیل گوزلریندان نمی سن
بو دنیاده غنیمت بیل دمی سن
قایغی چکسه ییگیت کیشی چال اولار

صبر جاذب رحمت حق است.پروردگار در سوره ی اعراف، آیه ی ۲۰۴ می فرماید:
“به آن گوش دهید و ساکت باشید تا شاید مشمول رحمت خدا گردید.”
صبر برآورد کننده ی آرزوهاست. به قول مولانا:
صبر آرد آرزو را نه شتاب
صبر کن وللّه اعلم بالصواب

مختومقلی نیز در شعر” قالمازا” با صبر، امید وصل به حقیقت هستی را دارد و می گوید:
گورمسم ای دلبر جمالینگ اختیاریم قالمازا
گورمز ارسم بیر زمان صبر و قراریم قالمازا
وصلینگ امیدینا بیر دم اعتباریم قالمازا
بولماسا امید وصلینگ هیچ مداریم قالمازا

و باز هم در شعر “دوز هم بولماسا” می گوید:
یوم یوزونگنی یاپیپ گزگیل دیشینگنی
یازا یتسنگ اونوتماغیل قیشینگی
توکل ات حقا تابشیر اوزینگنی
صبر بیلن بیتر تیز هم بولماسا

زیرا انسان باید که در برابر راهنمای برحق بردبار باشد و اگر حکمت پدیده ها را نیافت باید که آرام شود و صبر پیشه کند.اگر بخواهد بنده ی مخلص خدای شود باید اراده ی خود را به کمال و تمام در راه خدا تسلیم نماید تا حقیقت هستی برایش مکشوف گردد.
به قول مولانا:
صبر کن به کار خضری بی نفاق
تا نگوید خضر رو هذالفراق …

آنجا که صبر نباشد ،فراق است. مختومقلی در شعر” دوکوپ ” بارادیر
می گوید:
گرچه اوت یاقسالار عاشق یاغیندان
اولوم آسان ارر دوست فراغیندان
هجران منی قاودی صبر باغیندان
فراق بوغون بوغون سوکوپ بارادیر

عارف با شکیبایی و عنایت حق ، آلودگی های دنیا را می زداید و صاحب اوصاف الهی می گردد و لذا خویشتن نیز نمادی از حق می شود.
به قول مختومقلی:
صبرینگ بولسا سبحان یتر دادینگا
جنگی جدل لایق دالدیر آدینگا
آلما یامان سوزی هرگیز یادینگا
تیکن بولوپ دورتوپ گچر دونونگدان

پس صبر دافع غم و اندوه و قرین رحمت است.
به قول مولانا:
پرده های دیده را داروی صبر
هم بسوزد هم بسازد شرح صدر…
گفت لقمان صبر هم نیکو دمی است
که پناه و دافع هر جا غمی است…
و به یک کلام شاعرانه و کامل، مختومقلی صبر را کلید همه ی آمال و آرزوهای معنوی می داند:

ای‌ اهلی‌ درویش‌، بیلگیل
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌
صبر ایله‌ اعمال قیلغیل
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌

بی‌صبر او‌لان‌ خو‌ناب ایچر
بۏلار بلالارغا دوچار
باغلی‌ قاپینی‌ صبر آچار
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌

أومک‌ ا‌ر‌ر اول شیطاندان‌
صبر ایله‌مک‌ رحماندان‌
معرفت ا‌ر‌ر جاناندان‌
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌

ذکر ایله‌گن‌لر ذوقلانار
شُکر ایله‌گن‌لر شَوقلانار
بی‌صبرلار برهم‌ اولار
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌

بی‌صبر اولان‌ ایشی‌ ییتر
صبر ایله‌گن‌ ایشی‌ بیتر
ناگاه‌ خداییم‌ ال تو‌تار
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌

بی‌صبر اولان‌ گؤر‌ر آزار
باشی‌ بیلن‌ بۏلار بیزار
شیطان‌ بیلن‌ یۏ‌لدان‌ آزار
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان

حق‌ ذکرینی‌ چو‌خ‌ ایله‌گیل
جهد ایله‌گیل، جهد ایله‌گیل
صبر ایله‌گیل، صبر ایله‌گیل
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌

مخدومقلی‌، بیلگیل عیان‌
پند و نصیحت دیر همان‌
ا‌لصبر‌ مفتاح‌‌ الجنان‌
ا‌لصبر‌ مفتاح الجنان…

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. ضمن تشکر از انسان خوب و بزرگ مهندس نورجان..بابت مطالب ..زیبا..ارزوی شفای عاجل و سلامتی کامل دارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا