سیاسی

پاسخی بر مطلب « مدعی بدون ادله حقوق خوانده!! »

نوشته ای که مملو از تناقض و تعارض بود

پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – احمد ایگدری در پاسخ به مطلب آنا محمد بیات که با تیتر  « مدعی بدون ادله حقوق خوانده!! » در اولکامیز منتشر شده بود پاسخ ذیل را ارسال نمود که در پی می آِید:

۱- به خود نهیب زدم تا مبادا جوابیه ی من بر خلاف نوشتار شما که ادعا کردید جوابیه نیست ولی در اکثر بندهای آن از من نام برده اید- احساسی و هیجانی نباشد و از دایره ی ادب و منطق خارج نشود اما باز با خود گفتم برای عالی جنابی که در اولین واژه از نوشتار خود بنا به# قراین مقامیه ( اگر در کنار سایر تخصص هایتان به علم اصول نیز وارد باشید) یادداشت مرا انشا خوانده بود و برای خود را نوشتار!!!! چه توفیری دارد. بنابراین هجونامه یا همان نوشتارتان جوابیه بود آقای روزنامه نگار (تعارض نخست)

۲-تا جاییکه در خاطر دارم نوشته بودم یکی از منسوبین به جریان اصلاحات اعتراضی به اسامی قید شده نامه ی طاهری نموده بود (بیان کردم اقدامی در خور تقدیر) اما مخاطب انشای من!!! کل جریان اصلاحات از غرب تا شرق استان بود ظاهراً جنابتان سند اصلاحات و جریان اصلاح طلبی را شش دانگ به نام خود زدید ( مبارکتان باشد) ولی جای بسی شگفتی بود در بندهای نوشتارتان مرا تخاطب قرار داده اید، چرا که من برخلاف شما از مطرح شدن تحت عناوین مختلف واهمه  دارم.

۳-گاها به استعدادهای که خداوند در وجود امثال شما قرار داده غبطه خورده ام چرا که چگونه امثالهم در تمام رشته های دانشگاهی که جملگی آکادمیک هستند تبحر و دارای مدرک هستید چه آنکه به تناسب زمان و مکان هم در قامت روزنامه نگار ظاهر میشوید و هم خبرنگار ، گاه فعال اجتماعی میشوید و گاه فعال سیاسی و گاهی فعال اقتصادی و منتقد اوضاع اقتصادی موجود و از همه مهمتر در فصول انتخابات تمام عناوین فوق را مطلقه کرده و عنوان فعال انتخاباتی اختیار میکنید و ردای یاشولیگری می پوشید، ردایی که با کارنامه ی درخشانتان در انتخابات مجلس یازدهم ثابت گشت که اعتماد و اعتقاد عمومی به سنتی ترین سنت اجتماعی ترکمنها را از دست دادید و عوارض ثانویه آن در انتخابات شورای شهر گنبد هویدا گشت آن سان که فریاد وامصیبتا سردادید اما چه میشود کرد که خود کرده را تدبیر نیست…

۴-اما از رسیدن به اهداف ثانویه سخن رانده بودید، کاش در ادامه فقط یک مثال از این اهداف ثانویه که جریان اصلاحات در ترکمن صحرا بدان رسیده می آوردید…یا شاید منظور از اهداف ثانویه، اهداف شخصی اصلاح طلبان  باشد تا جاییکه دبیر کل مجمع همدلان صحرا را واداشته بود تا بعد از آباد کردن اوضاع و بهروزی مردمان ترکمن صحرا از ماترک اصلاحات ، آرزوی نمایندگی از حوزه ی تهران را در سر بپروراند. از فضای باز سیاسی ایجاد شده در دوران اصلاحات خاتمی گفته بودید، اما چیزی که از آن دوران طلایی در حافظه ی مردمان ترکمن مانده غش شما در آغوش عارف صاحب ژن خوب بود!!!

۵-کلید واژه ی تمرکز گرایی اصطلاحی بود که بزرگواری در حوزه ی ادبیات در دو هفته ی گذشته فتح باب کرد ، ظاهرا در این حوزه نیز پدرخوانده های سیاسی و اجتماعی که به جای استاد، خود را با القاب و عناوین روزنامه نگار ، خبرنگار می‌ ستایند با کوچکترین انشایی، آشفته و دگرگون میشوند. جسارتا منظور از روزنامه نگاری ، روزنامه های رسمی و کثیرالانتشار است یا روزنامه های محلی؟ از آن جهت که در علم حقوق دارای بار حقوقی هستند بیان نمودم…

۶-در سراسر نوشتارتان به مفهوم دشمن پنداری پرداخته اید غافل از اینکه اندکی سعی نمایید به متن و محتوی انشای موجود ورود کنید، جان کلام اینکه انشای من!!! دفاع از شخص هاشمی نبوده و نیست اگر شما قبل از این می‌دانستید که در اسامی پیشنهادی مجمع نمایندگان نام برمک و گوکلانی هست و تا امروز دم بر نیاوردید و هشتگ یا کمپین حمایت راه نینداخته اید از آرمانها و اصول خود عدول کرده اید.

۷- شما در متن مملو از تناقض و تعارض خود قید آوردید که از آقای هاشمی دفاع نمیکنید ضمن اینکه به ایشان انگ بی اصولی و لاقیدی میزنید و در پایان ضمن نقض غرض عنوان میدارید که اگر ترکمنی به مناصب بالای دولتی برسد خوشحال میشوید…. عجبا!!!!!

۸- جهت یادآوری استاد تمام !! که مطرح شدن فردی اصولگرا یا اصلاح طلب بین گزینه های پیشنهادی برای تصدی سمت استانداری بعد از چهل سال از عمر این نظام ضمن اینکه پیروزی بزرگی محسوب میشود فرصت بزرگی است برای اهل تسنن استان گلستان که باید قدر دانست و نباید سکوت کرد این فحوی و ماهیت نوشتار و یادداشت(نه انشا) من بود …..به همین سادگی!!!

www.ulkamiz.ir

 

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا