اجتماعی

گشت و گذاری در روز انتخابات

پایگاه خبری اولکامیز- محمد جرجانی یکی از یاران اهل قلم  آق قلایی اولکامیز ، دیده های خود را از اتفاقات روز انتخابات به رسته تحریر در آورده است که در پی می آید :

با سلام . نمی دانم چه بنویسم .اگر نوشته هایم با گلایه شروع شود ،نمیدانم تیرم به کدام سوی نشانه خواهد رفت ؟  دقیقا میدانم نوشتن من هیچ تفاوتی را در روند انتخابات نخواهد داشت فقط خنده ای بر لبان خواننده ترسیم خواهدکرد ولی مینویسم شاید کمی آرام شوم همین !

چه دوستان پاکی بودند که دلشان برای آبادانی شهرشان میسوخت.  دوست داشتند برای شهرشان صادقانه و بدون ریا کار انجام دهند ولی حیف؟!

با آغاز تبلیغات انتخاباتی تعدادی از این کاندیداها خانه به خانه با سیم کارت ایرانسل ،دفتر و قلم و ماسک  با اظهار کردن اینکه کاندیدای ما اصلا دوست نداشت وارد کارزار انتخاباتی شود ولی مردم با تجمع در مقابل منزلشان کاندید مورد نظر را وادار به ثبت نام نمودند. چه ترفند جالبی !

اگر خواسته مردم بود تقسیم این اقلام برای چی بود ؟ بنده بطور کامل فرد فوق را میشناسم .حتی بهتر از خودش .احتیاجی به معرفی ندارد چرا باید برای نشستن درجایگاه مردمی شورای شهر خود را به دروغ متوسل کند؟

نمیدانم این سیم کارت ها از کجا آمدند ؟ آیا این سیم کارت ها واقعی بودند؟ چون این تعداد سیم کارت بعید است به طور قانونی فروخته شود چون برای خرید حداقل یک سیم کارت باید کارت ملی و مشخصات و امضاء و اثرانگشت خریدار باشد .

درثانی برای یک نفر چه تعداد کارت ایرانسل میشود فروخت؟ آیا  این تعداد سیم کارت واقعی بوده ؟ نمیدانم شاید من اشتباه میکنم . ولی خرید برای من که محدود بود . ایا دادن سیم کارت وغیره به صورت علنی یک نوع رشوه جهت اخذ رای حساب نمیاید ؟ امسال از مرغ ،برنج ،و روغن خبری نبود اگر هم بود من خبرندارم .ولی اسکناس هر چقدر بخواهی بود زمانی که برای رای دادن میخواستی وارد محوطه محل صندوق اخذ رای بشی.

نمایندگان و اشنایان و فامیلهای فرد کاندیدا  جلوتو میگرفتند و میگفتند به کاندیدما رای بدهید  هیچ ناظری و یا ماموری دراین خصوص نظارت نداشتند حتی راه را برای کسی که میخواست رای بده باز نمیکردند .کی به کی بود یعنی خیلی قاراشمیش بود .

غروب دوستان بهم زنگ زدند گفتند رای دادی ؟ گفتم اره صبح زود دادم. گفتند میایی بریم دوری توی شهر بزنیم . چون خونه هم گرم بود گفتم اره .حداقل سواری دوستم کولر داشت خنک میشدم .دور زدیم کل اباد . تازه اباد محله مخابرات . داخل شهر. عیدگاه دلیجه .محله طعنه . باورنکردنی ها را و شنیده هارو باور کردم .

نماینده کاندیداها بسوی ما میشتافتند انان فکر میکردند میخواییم رای بدیم .میگفتند به کاندیدما رای بده .اگر به کاندیدما رای بدی پنجاه هزار تومان میدیم قیمت تا یکصدپنجاه میرفت بالا . جوابی نمیگرفتند ولی نام کاندیدا رو سئوال میکردیم و تعداد این کاندیدا کم نبودند به محله ای رفتیم که عده زیادی از سواری ها پیاده میشدند. پیاده شدگان هاج و واج شده بودند اصلا جایی را که پیاده شدن نمیدانستند کجا هست

فضولی مان گل کرده بود ولی باور کنید درزندگی روزمره مون اصلا اهل این مورد نبوده و نیستم .به انان گفتیم به کاندیدای ما رای میدید  یکی از ان اقایان گفت ما خانوادگی از فلان روستا اومدیم  و قراره به اون کاندید رای بدیم و ادامه داد اقا شما  چقدر میدین تا به کاندیدای شما رای بدیم .

اخه برای ما هرکدوم هشتاد تومان میدن . برای اینکه سر وعده خود باشد و وعده شکنی نکند حرفی نزدیم .خدا عاقبت ما را به خیر کند البته چند دوره هست که این موارد تکرار میشود. دادن پول .مرغ برنج و روغن و اوردن نفرات از روستاهای دیگر و شهرهای همجوار .

فقط در اخر میخوام بگم نظارتی نبود . حالا برای چهار سال بعد اماده شوند فقط روز اخر اینکار هارو انجام بدن پیروز هستند نه ستادی و نه تبلیغاتی !!!

حال این همه هزینه از کجا جبران خواهد شد؟

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا