گفتگو با محمد خوجه – قسمت سوم

پایگاه خبری اولکامیز- سومین یخش مصاحبه محمد خوجه نویسنده و فعال فهنگی اجتماعی انبارالومی را در ذیل می خوانید :

س – چه شد به نویسندگی روی آوردید؟ مطالبی که از شما در مطبوعاتی محلی ازجمله صحرا منتشر می شد در باره آن توضیح دهید؟

در نوجوانی علاقه مند وشیفته خواندن کتاب بودم ودر آن دوره کتابهای داستان میخواندم و دوره دبیرستان از کتابخانه عمومی و کتابخانه مدرسه کتاب تهیه میکردم میخواندم از دکه های مطبوعاتی کتاب مجلات روزنامه خرید میکردم در دوره دبیرستان روزی با بچه ها و دوستان درمنزل ما نشسته بودیم من مطالبی درمورد مادر نوشته بودم ان مطالب را برایشان خواندم بچه ها من را تحسین کردند و گفتند خیلی خوبه من هم گفتم روزی یک کتاب خواهم نوشت این رویا و گفته من تبدیل شد به نوشتن . تا اینکه درسال ۱۳۸۰ بعد از پایان دانشگاه در رشته تاریخ  کم کم توانستم دست به قلم شدم از حالت ترس خارج شدم شروع به نوشتن کردم گذشت وگذشت چرخ فلک چرخید با نشریات استان و محلی همچون صحرا فصلنامه مختومقلی فراغی  یاپرق  همزیستی اقتصادگلستان ……آشنا شدم خوب به خاطر دارم اولین مطالب ام با تیتردرشت تحت عنوان ” با افتخار زندگی کنیم ترکمن بمانیم” در هفته نامه صحرا چاپ شد وقتی مطالب خودم را در نشریه صحرا دیدم بسیار خوشحال شدم و منتشر و چاپ شدن اولین مطالب ام به من امید و انگیزه داد فعالیت ام رابیشتر کردم با هفته نامه صحرا همکاری میکردم و مطالب دینی تاریخی اجتماعی و …..به نشریه صحرا مطالب میدادم و چاپ میشد این نوشتن جرقه در من ایجاد کرد برای نوشتن دو اثر تاریخی . با نوشتن میخواهم جسجوگر باشم، شاگردی کنم ؛ یاد بگیرم ؛ اثر نو خلق کنم . من هیچ ادعا نویسندگی ندارم  چرا که نویسنده شدن غیر از نوشتن است این حرفه مانند فن رانندگی تمرین ، ممارست عملی نیازمند است . هنوز من در نوشتن یا نویسندگی تازه راه رفتن را آغاز کردم چرا که در آسمان فرهنگ و ادب و تاریخ اساتید وستارگانی در  دیار ما به درخشش وتابندگی دارند که من از آنها نوری گرفته تا شاید در سایه ان اساتید وفرهیختگان جرقه ای ناچیز از خود نشان بدهم آری تا نویسنده شدن راه دراز درپیش است نوشتن آسان نیست بلکه دشوار است به قول دیوید مک کالو برای نوشتن خوب فکر کرد به همین خاطر بسیار دشوار است

س – تاکنون چه کتاب هایی نوشتید؟ 

کتاب قتل وعام ترکمنها در پائیز غم انگیز و دردناک۱۹۳۱میلادی                              من و استادبزرگوار حاج قاقابای ارزانی ترجمه کردیم  و کتاب از تاریخچه زادگاهم را نوشتم  کتاب بنام  انبارالوم در گذر تاریخ

س-  ایا در حال نوشتن کتابی هستید؟ منظورم درآینده چه آثاری را منتشر خواهید کرد؟ 

کتابی در مورد تغذیه طبیعی و تجربیات خودم در تغذیه خامگیاهخواری است که  در حال نوشتن  ان هستم  ان شاءالله درآینده منتشر خواهم کرد

س – مهمترین مشکلات و دغدغه نویسنده چیست؟ 

نویسندگان مشکلات و دغدغه ها فراوان دارند بنابراین تدابیری جهت رفع دغدغه های این قشر فرهنگی اتخاذ شود می بینیم  سختی ها نویسندگی یک طرف چاب ونشر آثار تالیف طرف دیگر همه اینها را با عشق و علاقه به حرفه نویسندگی کنار امد میشه تحمل کرد بیشتر اینکه شاعران و نویسندگان را آزار میدهد از پیمودن پر فراز و نشیب چاپ و نشر کتابشان روی طاقچه خانه خاک میخورد و روی دست می ماند وقتی مردم کتاب نمی خرند نویسندگان نیز مخاطبان عام خودشان را از دست خواهند داد به هرحال نوشتن باید آورده ای یا درآمد ناچیزی برای اهل قلم و کسانی در فرهنگ و ادب و استعدادهای ادبی فعالیت میکنند داشته باشد و اگرنه در غیر این صورت نمی تواند از نوشتن نان در بیاورد غم نان نویسنده را رها نخواهد کرد

فضای مجازی هم کار نویسندگان را سخت میکند مردم کمتر از کتاب و آثار چاپی استقبال میکند اگر آثار نویسندگان را نخرند و حمایتی از مسئولان نباشد انگیزه و دلگرمی رو به سردی می رود بسیار از مدیران مسئولان در زمینه  حمایت از آثار نویسندگان ودر مورد فرهنگ ساز کتابخوانی و ترویج ان خوب صحبت میکنند ولی پای عمل می آید هیچ گونه حرکتی و حمایتی صورت نمیگیرد اگر هم حمایت هست خیلی کم است در عمل میبینیم بهای به ان داده نمیشود  نویسندگان چنین مشکل و دغدغه را دارند در این شرایط اهل قلم فقط حمایت می خواهند.  نه تنها وزارت فرهنگ و ارشاد بلکه سازمانها و نهادها دیگر برای حمایت وارد میدان شوند تا تسکینی برنویسندگان باشد تا جوهر قلم نویسندگان از سردی و بی توجهی خشک نشود

www.ulkamiz.ir