فرهنگی

چه کتاب هایی بر « عبدالرحمان اونق » تأثیر گذاشتند؟

پایگاه خبری اولکامیز – به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی از عبدالرحمان اونق نویسنده ترکمن در مورد بهترین کتاب هایی که مطالعه کرده است سئوالی مطرح کردیم وی در پاسخ نوشت : هر سال در چنین روزها، از کتاب و کتابخوانی صحبت می شود و در سراسر کشور نیز برنامه هایی به همین مناسبت ترتیب داده می شود.

طبعا از ماها هم که کارمان تالیف کتاب است در اینگونه برنامه ها دعوت به عمل می آورند. البته برای کسانی امثال من که کارمون با کتاب است. همه ی هفته ها هفته ی کتاب است. برنامه ی ترویج کتابخوانی در مدارس هم حزو برنامه های همه ساله ی ماست. اما تکلیف شده از طرف سایت اولکامیز از پنج کتاب تاثیر گذار نام ببرم و اگر مقدور باشد خلاصه ی از این آثار را هم بنویسم.

کتاب های زیادی روی من تاثیر گذاشتند که اگر بخواهم از پنج کتاب نام ببرم در حق بقیه ی کتاب ها اجحاف کردم، یا در باره ی بعضی کتاب ها نمیشه خلاصه نوشت. فقط می شود در باره شان توضیح داد.

مثلا یکی از کتاب های تأثیر گذاری که من چند بار خواندم و باز هم باید بخوانم کتاب مکتب های ادبی سید رضا حسینی است. کتاب از چگونگی پدید آمدن مکتب های ادبی از زمان قدیم ( مکتب ایده آلیست) شروع می کند تا می رسد به ( پست مدرن) و در مورد هر کدام از مکتب های ادبی وهنری مفصل بحث می کند و اطلاعات جامع و کاملی در اختیار مخاطبانش قرار می دهد. یا کتاب های فلسفی هم همینطور.

البته برخی رمان ها هم هست که پایه اش و موضوعش فلسفه است. مثل رمان های اروین یالوم ( وقتی نیچه گریست، مسئله ی اسپینوزا، درمان شوپنهاور) که در حوزه روان درمانی و روانکاوی تعریف می شوند. اینجا در باره ی بعضی از رمان هایی که خواندم مختصر توضیح می دهم.

مثلا شما وقتی رمان جنایات و مکافات داستایوفسکی را می خوانید ، مگر می شود با راسکولنیکوف(شخصیت اصلی رمان) همدردی نکنید، آنحایی که او از گناه قتلی که مرتکب شده رنج می کشد و با درد زیاد آن را بردوش می کشد. در این رمان راسکولنیکوف ما را به آن سوی مرز اخلاق پیش می‌برد. آنجایی که وجدان در هم می شکند و آدمی را در تعارض و تناقض ها گرفتار می کند..

یا مگر می شود قدیس مانائول شهید نیکوکار اثر اونامونا را خواند و کشیشی که مردم را دوست دارد و تمام عمرش را در خدمت رسانی آنها گذرانده، آنها را از دنیای بعد از مرگ امیدوار کرده، ازدواج های شکسته و بند آنها را سامان داده، پدران و فررندانی که با هم اختلاف داشتند آشتی داده، خصوصا اینکه به افراد در حال موت تسلی داده و مرگ را برای شان آسان کرده و…

اما همین کشیش که در ظاهر آدم مومن و پاکی است و قدیس وار به مردم کمک می کند در درون ازتعارض رنج می برد. درتنهایی اش از بی ایمانی وتردید و شکی که وجودش را پاره پاره کرده عذاب می کشد.

روزهای یکشنبه در برابر سیل عظیمی از جمعیت، وقتی که از روز موعود سخن می راند و به رستاخیز بدنها که می رسد صدایش آنقدر آهسته می شود که خواننده ی رمان را از لایه های پنهان زندگی اش آگاه می کند، مگر می شود با او و درد جانکاهی که تمام وجودش را پاره پاره کرده همدردی نکرد،

یا مثلا مگر می شود خانه ی اموات داستایوفسکی را خواند و از زندگی مرگبار آدم هایی که در اردوی کاراجباری سیبری رنج می کشند متاثر نشد، آدم هایی که بدون امید به زندگی در شرایط سخت سرما وستم و مرگ به سر می برند. نویسنده با استادی ما را همراه با شخصیت های داستان پیش می برد و‌ زیستن در شرایط هولناک انسان های دربند بیچاره را که ظلم بی حد وحصری در حقشان می شود پیش چشم ما نمایان می کند.

آنجا مخاطب متوجه می شود تاریخ آنی نیست که در کتاب ها ی تاریخی می نویسند. تاریخ برای آنها این است که انسان ها متولد می شوند، رنج می کشند و در نهایت می میرند یا وقتی رمان همسایه های احمد محمود را می خوانید، مگر می شود درد و عذابی را که زن جوان قهوه خانه چی ازرنج تنهایی وناکامی زناشویی با شوهرش عذاب می کشد آگاه نشد و با اواحساس همدردی نکرد.

مرد صبح زود از خانه اش بیرون می رود. غذایش را در قهوه خانه اش می خورد، تریاکش را هم همان جا می کشد، وقتی هم به منزل بر می گردد به جای اینکه به خواسته ی زن جوان تن دهد به خاطر ضعفش او را شلاق کش می کند و…

در باره ی رمان های نابی که نویسندگان بزرگ دنیا در باره ی موضوعات زیادی که راجع به چگونه زیستن ما انسان ها نگاشته اند می شود فراوان حرف زد وبه مخاطبان شما معرفی کرد. اما در کانال ها نمی شود زیاد حرافی کرد و خوانندگان را خسته کرد. برای همین، به این مقدار بسنده می کنم با این امید که مقبول بیفتد.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا