یادداشت

حرکت به سوی زادگاه زنده یاد غیادی

فاتحه خوانی به روح دکتر

پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – آنا محمد بیات :                                                   فوت دکترجلیل غیادی را دوست و آشنابم دکتر کمالی اهل بجنورد و یکی از کارشناسان ارشد وزارت کشور یک ساعت بعد از رحلت ایشان بهم خبرداد. همان لحظه متنی کوتاه نوشتم و به اولکامیز ارسال شد فکر کنم جزو اولین اخباری بودکه در فضای مجازی درج گردید.

خبری ناگوار از درگذشت دوستی فداکار که مرگ وی برای صحرای ترکمن و دیار جرگلان بسیار سخت و ناباورانه بود از اینکه به دلایلی در نمارجنازه زنده باد نتوانستم حضور یابم خیلی ناراحت بودم. بالاخره با دوستان: شاعر عاشرمحمد رئوفی- خلیل یزدانی عکاس مطبوعات ظهر پنج شنبه به سوی دیار و زادگاه جلیل کوموش دفه شهرتاریخی و اولین شهر ترکمن صحرا حرکت کردیم.

در مسیر راه یزدانی بسیار ناراحت بودند از اینکه نتوانستیم علیرغم ارتباط باوی مصاحبه ویدئویی با دکترتحقق یابد و….

به زادگاه پزشک فداکار رسیدیم شهری که چون:جلیل غیادی ها؛احمد قره داغلی ها؛قدیرگوگلانی ها ؛مراد دوردی قاضی ها و……. را دردامان پاک خود پرورش داده و باکمال تاسف هم اکنون شهری محروم در حاشیه بحرخزر همچنان منتظر حل مشکل اولیه میباشد.

لابد هیچ دولتمردی به فکر حل معضل ریزگردها و بی آبی وصدها مشکل شهرتاریخی کوموش دفه نیست!

گذشته از محرومیت تابلو شهر هنور با اسمی وارداتی و بی معنی تهی از فرهنگ غنی ترکمن (گمیشان!!)باقیست. کسی یا کسانی نیستند این نام وارداتی به ارث رسیده از رژیم گذشته را تغییر دهند؟

دیدن تابلو نگرانی مرا دوچندان کرد تا اینکه به منزل اخوی بزرگ زنده باد رسیدیم غفور برادر زاده مرحوم ازما استقبال کرد فاتحه به روح جلبل خواندیم و از خاطرات وی سخن گفیتم گویا اهل فامیل بعداز سوم دکتر به منزل ایشان به روستای بکه سوئت جرگلان رفته اند با نشستن چند صباحی در منزل نوبت آغا اخوی مرحوم جلیل دل غمگین ما کمی آرام گرفت.

دوستان پیشنهاد دادند بعد از کاهش نسبی کرونا در جرگلان مراسمی برای زنده یاد با همکاری دوستان برگزار کنیم و منزل دکتر به موزه و یا کتابخانه تبدیل و مجسمه جلیل غیادی در حیاط منزل نصب شود. آنگاه دیار تاربخی کوموش دفه را به مقصد گنبدقابوس ترک کردیم. روحت شاد مرد روزهای سخت .

@ulkamiziran

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا