گفتگو

گفتگو با کامبیز قجقی نژاد در باره مولانا ( بخش سوم )

پایگاه خبری اولکامیز- کامبیز قجقی نژاد یکی از چهره های فرهنگی و صاحبنظر در باره ی اشعار و افکار مولانا شاعر گرانقدر ایران است. بخش سوم مصاحبه با وی را می خوانید. قجقی نژاد کارشناس ارشد ادبیات است :

سئوال – به نظر شما مهمترین ویژگی های افکار و اندیشه های مولانا چیست؟

پاسخ – مولانا به اقشار مختلف جامعه چگونگی فراگیری مسئولیت نواندیشی و دگر اندیشی را یاد می دهد.
ای برادر تو همه اندیشه ای
مابقی خود استخوان و ریشه ای
مولانا همدلی را از همزبانی بالاتر می داند.
پس زبان محرمی، خود دیگرست
هم دلی از هم زبانی بهترست
اتحاد و همبستگی اجتماعی را می آموزد.
تفرقه در روح حیوانی بود
نفس واحد روح انسانی بود
همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی
در کوی خرابات آ، تا درد کشان بینی

سئوال – از نظر مولانا راه رسیدن به خدای ذوالجلال چیست ؟

پاسخ – از نگان مولانا حسن ظاهر نشانه ی اتصال به حق نیست، بلکه شرط اصلی عشق ورزی به خداوند متعال، پاکی جان، سوز دل داشتن در این راه است.
پیش اهل دین، ادب بر ظاهرست
پیش اهل دل، ادب بر باطنست
ما زبان را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را

سئوال – بهار واقعی از دیدگاه مولانا چگونه است ؟

پاسخ – بهار واقعی از نگاه مولانا؛ در سخن مومنین حق و حقیقت جو است که آنها از عقل ایمانی پیروی می کنند و دل ها را شاداب و با طراوت می سازند.
آن خزان نزد خدا، نفس و هواست
عقل و جان، عین بهارست و بقاست

سئوال- از نظر مولانا قضا و قدر الهی چه اهمیتی دارد؟

پاسخ – از نگاه مولانا؛ اگر قضا و قدر الهی بیاید، دانش و هنر انسان کارایی خود را از دست می دهد و می گوید:
چون قضا آید، شود دانش به خواب
مه سیه گردد، بگیرد آفتاب

سئوال – مولانا به دنبال چیسست ؟

پاسخ – مولانا در بند گذشته و آینده نیست او لحظه به لحظه نو و شاد می شد؛ می گوید:
عمر همچون جوی نو نو می رسد
مستمری می نماید در جسد

سئوال – مولانا به عالمان سطحی نگر چه می گوید؟

پاسخ – مولانا به عالمان ظاهر نگر و مغرور و بی عمل، تعریض دارد؛ و می گوید:
حرف قرآن را ضریران معدند
خر نبینند و به پالان بر زنند

سئوال – مولانا اهل تقلید است یا تحقیق ؟

پاسخ – مولانا مخالف تقلید است و می گوید:
از محقق تا مقلد فرق هاست
کین چو داوودست و آن دیگر صداست

سئوال – زندگی از نگاه مولانا چگونه است ؟

پاسخ – زندگی در نگاه مولانا برگ بودن در مسیر باد نیست بلکه خداوند متعال انسان را می آزماید و هر کس ریشه اش مانند درخت قوی باشد هرگز اسیر باد نمی شود و مفهوم زندگی را می فهمد و با لحظه ها و قضا قدر خداوندی موازی و همگام می شود و می گوید:
هر که را باشد ز سینه فتح باب
او ز هر شهری ببیند آفتاب

سئوال – نگاه مولانا به مرگ چگونه است ؟

پاسخ – از نگاه مولانا مرگ و زندگی یکی است و مرگ وجود ندارد و همه ی ما در دریای هستی بیکران خداوند متعال شناور هستیم و خوشا به حال کسی که قبل از مرگ خداوند متعال را به زیبایی تمام تر بشناسد و او را به یکتایی ستایش کند و اختیارش را تماما در راه خدا و انبیا علیهم السلام قرار دهد و می گوید:
«مرگ ما شادی و ملاقاتست»
چون نمردی و نگشتی زنده زو
یاغیی باشی به شرکت ملک جو
پس در نتیجه منظومه فکری مولانا برای زندگی، بسط و سکر و نشاط و خوشی است و دلیلی برای اندوه و ناراحتی نمی بیند و می گوید:
لیک ما را چو بجویی سوی شادی ها جو
که مقیمان خوش آباد جهان شادیم

سئوال – به نظر شما زیباترین شعر مولانا کدام است؟

پاسخ – همه ی اشعار مولانا زیبا و دلنشین است وقتی آثار او را می خوانم شاه بیت های مولانا مانند مرواریدی از دریا استخراج می شود و آنها را در فلش کارت با خط خوش می نویسم و مرتب در کنار قرآن تکرار می کنم و گلچین کردن اشعار مولانا خیلی مشکل است در اینجا برایتان ذکر می نمایم:
گر بریزی بحر را در کوزه ای
چند گنجد؟ قسمت یک روزه ای
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من پاینده شدم

سئوال – غم و اندوه در اشعار مولانا چه جایگاهی دارد؟

پاسخ – در آثار مولانا غم و اندوه جایی ندارد و می گوید:
همه غمگین شوند جان عاشق
لطیف و خرم و عیار باشد

سئوال – بهترین هنر از نگاه مولانا چه هنری است ؟

پاسخ – بهترین هنر از دیدگاه مولانا هنر خداشناسی نیکو است چنانچه می گوید:
هرآنکس کو هنر را ترک گوید
ز بهر تو هنرمند عظیمست
حقیقت طلب باشید مولانا می گوید:
آنکه انکار حقایق می کند
جملگی او بر خیالی می تند
شهر دل مولانا در دست خدا اسیر است و می گوید:
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام
و ز رشک نام او نام رخ قمر برم
ای بسا منصور پنهان، ز اعتماد جان عشق
ترک منبرها بگفته، بر شده بر دارها
ای بسا عالم، ز دانش بی نصیب
حافظ عامست آن کس، نی حبیب

سئوال – عشق از نگاه مولانا را توضیح دهید ؟

پاسخ – در سراسر گیتی عشق الهی جریان دارد و مولانا آن عشق کل را استاد خطاب می کند؛ مولانا رابطه ی محبت (عشق) به خداوند متعال را بی چون و بی واسطه می شمارد و خود را طفل عشق می خواند؛ پدر و مادر و همه ی نسب ها و پیوندهای خاکی را در مقابل عشق بیهوده و لهو می داند و می گوید:
خویش من آنست که از عشق زاد
خوشتر از این خویش و تباریم نیست
من نخواهم لطف مه از واسطه
که هلاک قوم شد این رابطه
مولانا خود را فرزند عشقی می داند که پیش از پدر بوده باشد
نهادم پای در عشقی که بر عشاق سر باشم
منم فرزند عشق جان ولی پیش از پدر باشم

عشق از نگاه مولانا محبت بی حساب و بی اندازه است از او سوال کردند؛ عاشقی چیست؟
پرسید یکی که: عاشقی چیست؟
گفتم که: چو ما شوی، بدانی

زیبایی همیشگی معشوق ازلی برای عاشقان زنده دل است و می گوید:

عاشقان را شد مدرس حسن دوست
دفتر و سبقشان روی اوست

و ما توفیقی الا بالله.
عضو شورای نویسندگان کانال اولکامیز

این گفتگو ادامه دارد

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا