مطالب ویژه

آمانقلیچ سخاوی از نگاه یاران و هم سنگرانش

عمر شاعر را پایانی نیست

پایگاه خبری اولکامیز- لطیف ایزدی : امروز سومین روز وفات شاعر کناره های اترک ، سراینده تپه های ناز و آرم صحرا ، امان قلیچ سخاوی یا آهمند است. او ظهرگاه سه شنبه دوازدهم اسفند در ششمین دهه حیاتش جان به معبود بخشید. در این ایام که دیگر بخاطر کرونا مرگ عادی و فراوان شده است.  شاعر با صفای ترکمن  به مانند دیگران چند صباحی در این دنیای خاکی و دون زیست و به دیار باقی هجرت نمود. همه میهمان این سرای هستیم و باید اماده باشیم بقول مختومقلی فراغی : ” آدام اۇغلئ بأش گۆن، دوزا مئخماندئر”

شاعری از کناره های رود اترک

آمانقلیچ سخاوی از روستای” اوقی دفه ” بخش مرزی داشلی برون شهرستان گنبد بود. سالها پیش هر از گاهی شاعر را با رویی باز و لباسی ساده در جلسات انجمن میراث می دیدم. گاه و بی گاه در مجالس و محافل جشن و عروسی  با لحنی زیبا و صدایی جذاب شعر می خواند. ساده و بی غل و غش بود. مهربان و خوش خلق بود. افسوس که ناگهان چه زود از میان ما پر کشید و به آسمانها  پیوست . به مناسبت وفات شاعر دیار اترک به سراغ یاران و هم قطارانش رفتیم و از آنها درخواست کردیم که پیام ، خاطره، سخن و یا نکته در باره شعر و اخلاق و زندگی آن مرحوم دارند بیان کنید که در پی می آید:

آرام و شوخ طبع بود

عبدالخالق آدمی شاعر و هنرمند اهل روستای دوزالوم گفت: به راستی نمی دانم در فراق دوست عزیزم آمانقلیچ سخاوی چه بگویم و چه بنویسم ؟ آن مرحوم به نظر من یکی از آرام ترین اشخاص روی زمین بود. هم آرام و هم شوخ طبع بود . به آسانی از کسی ناراحت نمی شد و کسی را ناراحت نمی کرد.  آمانقلیچ گرچه آدم سرمایه داری نبود ولی قناعتش بیش از حد بود. اهل ذوق بود قریحه ادبی داشت همیشه آماده ی قافیه بندی بود که اغلب بطور طنز آمیز هر آنچه را که می شنید همان لحظه با جور کردن یک قافیه ٬ چیزی میگفت که باعث خنده ی دوستان می شد. ولی هیچوقت عادت نداشت با همان شوخی هایش کسی را برنجاند.

عمر شاعر را پایانی نیست 

عبدالخالق آدمی متخلص به کمک اوغلی در ادامه بخشی از شعر” شاهیرینگ اؤلیمی / مرگ شاعر ” را به زبان شیرین ترکمنی زمزمه کرد :

جان بریب گؤزلرین یوماندا شاهیر

اولی ایل لر   شاهیر   اؤلدی دییرلر

سایراماسین قوییب دیماندا شاهیر

یازان  قوشغی لاری  قالدی   دییرلر

یاقاسیندان آجال توتاندا شاهیر

اینگ سونگقی سارغیدین یازاردا گچر

اؤتمه دیک یالی دیر اؤتنده شاهیر

اؤز گؤزلرین یومیب ایل گؤزین آچار

شاهیرینگ عمرینه قوتارما یوقدور

یوز یاشار ، مونگ یاشار ، ینه ده یاشار

آخردا بیر باشا بیر اؤلیم حقدور

یؤنه شاهیر  اؤلر  اوندادا  یاشار

اشعارش در من تاثیر گذاشت 

رحمانقلی توماج شاعر منتقد ترکمن در گفتگو با خبرنگار اولکامیز گفت : امانقلیچ سخاوی انسانی متواضع و فروتن بود. بی ادعا بود به مادیات دنیوی دلبسته  نبود. سال ۱۳۵۸ با وی آشنا شدم از آن زمان به بعد روابط دوستانه ما ادامه دارد. اوایل انقلاب اشعار وی در نشریه ایل گویجی منتشر می شد. با وجود اینکه سواد مدرسه ای چندانی نداشت ولی با زبان انگلیسی آشنا بود. اشعارش ساده ، قابل فهم  و به زبان محاوره ای نزدیک بود. سروده های آمان قلیچ یش از نظر ادبی بر من تاثیر گذاشت.

داماد شاعر غاریاغدی حبیب لی بود

این هنرمند آق قلایی افزود: دهه نخست انقلاب با عظیم ارمشی سوار بر موتور به آق قلامی آمد. با هم در خانه عمه ام نشست و گفتگو  داشتیم .  آمانقلیچ داماد شاعر آق قلایی غاریاغدی حبیبلی ( غارچی ) بود. متاسفانه اشعارش بصورت کتاب هنوز منتشر نشد. آن مرحوم بیشتر در مضامین اجتماعی انتقادی و مذهبی می سرود . رویکرد انتقادی  اجتماعی بر اشعارش حاکم بود.

نیم قرن با هم دوست بودیم

عظیم ارمشی از اینچه برون گفت : آمانقلیچ آهمند (سخاوی) دریک کلام انسانی وارسته، شریف، بذله گو،جذاب وخوش برخورد بود.زنده یاد آمانقلیچ یکی ازدوستان نزدیک،صمیمی وقدیمی من بود و سابقه آشنایی ودوستی مابیش ازنیم قرن ادامه دارد به یاد ندارم درطول اینهمه سال رفاقت حتی یکباربین ما کینه کدورتی ایجادشده باشد. آمانقلیچ ازدوران کودکی عشق وعلاقه وافری به ادبیات و زبان مادری داشت و بیشتر کتابهای شاعران کلاسیک را می خواند و به همان سبک هم شعر می سرود .

قانع بود

وی افزود: جالب اینکه غالب سروده هایش را حفظ بود و در هر محفل و مجالسی اشعارش را ازبر می خواند ودراین زمینه قریحه و ذوق فوق العاده ای داشت. یکی ازخصوصیات بارزمرحوم آمانقلیچ اینست که هیچگاه درمسیرپرتلا طم زندگی به ثروت اندوزی ومال دنیا حریص نبود ابدا بدان دل نمی بست و به اندک دخلی که ازراه حلال عایدش میشد قانع بود.

اشعارش غم و اندوه را از دل می زدود

ستار گرانبها شاعر اینچه برونی یکی از دوستان صمیمی آمانقلیچ سخاوی است به زبان ترکمنی نوشت : آمانقلیج سخاوی دیلندا  بودورینگ ایلکنجی شغریت دنیاسندا  سیر ادیان  وقوشغیلری بیلن کاکیلک لر اوچریب غم غصه نی سندن قاچریب. یاندملری بیلن یانب گولدملری. بیلن گولیب بیلیان وساده لیقی اوزینه اولی لیق بیلب  مکرلیگی اوزیندن و یاشایشندن دالشدریان  و گونیلک وانمی اوزینه بایلیق توتینب ایکی یوزلیگی یگرنیب قاچیب گزیان.  انادلی  و ترکمن فرهنگینی یاشایشنگ ستونی  بیلبدا گیجه گوندیزنی اونی اوسدرمانگ آلادیسندا بولیان وطن اوچین جان آیامایانلر یادینگه سالیار

سراینده شعر ( غراوی دیر ) بود 

این شاعر اینچه برونی افزود: ” و ینه اونگ غراوی در غراوی  دییان قوشغیسنگ گویجی بیلن جمهوری اسلامی دا ایلکنجی ترکمن وکیلی مجلس طرف بارنی گوزاونگه گتریار هاوه ایلداشلر بوزادلری یادا سالیب  امان قلیچ دینگدا اولی بایلیق وخزینه الدن برنمز آشکار بولیار یاتن یری یاختی بولسین. ”

میهمان نواز بود  

فرهاد قاضی از بانیان انجمن میراث از آخرین دیدارش  با امانقلیچ سخاوی گفت و نوشت: ” در یک روز تعطیل آذرماه بود که با دوستان به منزل دوست شاعرمان امان قلیچ سخاوی رفتیم با آغوشی باز پذیرایمان شد امان قلیچ سفره پربرکت خود را آماده کرده بود ابتدا چای و شیرینی سپس ناهار مهمان او بودیم . قبل از نهار و پس از آن از خاطرات و شعر و ادبیات بحث هایمان گرم بود. بعد از استراحت کوتاه به دریاچه آلاگل رفتیم خیلی ها برای ماهیگیری آمده بودند در آنجا قدم زدیم عکس یادگاری گرفتیم و از طبیعت زیبای آن جا لذت بردیم آمدیم منزل امانقلیچ میوه خوردیم و نماز عصر خوانده و اجازه گرفتیم که زحمت را کم کنیم امانقلیچ اصرار می کرد بیشتر آنجا بمانیم ولی  بالاخره اجازه داد.  از وقتی که خبر فوت امانقلیچ را شنیدم این خاطرات جلوی چشم می آیند.

در باره پیامبر شعری زیبا سرود

امانلی نساری گوینده توانای اهل آق قایا در گفتگو با اولکامیز از دوستی و مراودات خود با مرحوم سخاوی گفت و اخلاق نرم و نیکویش را ستود و در پایان بخشی از شعر آن مرحوم در وصف پیامبر گرامی اسلام با عنوان « حضرت محمّد حاقدا » را قرائت کرد:

ایـــلکی ثــانیه‌ده  دونیأ  ایننده

اولی نشان بت‌لاری  ییقدی محمّد

آتش پرِستلنگ اوت‌لاری سؤندی

عـــالم لارا  پیام حقدی محمّد.

بُتلارینگ ییقیلشی‌آیدینگ‌پیام دی

اودلارینگ سؤنیشی  بولسا قیام دی

کافرلانگ داش‌سؤییپ آزان ایام دی

نـــور الهی  بولوپ  چیقدی محمّد.

عضو انجمن شعر و ادب ترکمنی میراث بود

منصور طبری به زبان ترکمنی گفت :  ” مِرحوم شاهئر امانقلیچ سخاوی‌نئنگ حاقئندا غئسغا صوراتدا آیتجاق بۇلسام، امانقلیچ دۇستومئز چئندان غۇوئ هم هامراق ائنسان‌لارئنگ بیریسی‌دی. کۆممِدینگ میراث اۇجاغئ‌نئنگ ایرکی آغضاسئ حؤکمۆنده، ایر واغت‌لارئ کأته گلردی یانئمئزا، یؤنه یاشایئش آغئر بؤلانسانگ، اۇز ایش-آلاداسئ بیلن مِشغوللانئپ، کأن غاتناشئپ بیلمِدی. امّا آراسئندا تِلِفؤن آرقالئ حابارلاشاردئق.”

برای زبان و ادبیات ترکمنی اخلاص داشت

مسئول انجمن میراث گنبد افزود: ”  تۇی‌لارئمئزا هم تۇیلارئنا غاتناشئلدئ. تۆرکمِنصَحرانئنگ اۇبا-شهرلرینده، دۇست‌لارئمئزئنگ تۇی‌-صاداقالارئنا غۇشولاردئ، شۇندا حؤکمان ساتاشاردئق بیری-بیریمیزه. اؤز ایلی اۆچین غۇشغولارئنئ اۇقاپ برردی. گچیریلن یادلاما مراسئم‌لاردا، حاص-دا بییک پئراغئ‌نئنگ دۇغلان گۆن‌لری‌نینگ دابارالارئندا حؤکمان گؤرۆنیأردی، حؤکمان-دا اِلی دۇلئ گلردی. تۆرکمن دیلینه و ادبییاتئنا ائخلاصئ کأندی. ”

شاعری متفاوت و دوستی دیرین بود

آنامحمد بیات در صریر خبر نوشت : ” زنده یاد آمانقلیچ آهمند (سخاوی) شاعری متفاوت بود. زیرا غالب اشعارش رو ازبر بود. من بیاد ندارم در مراسم های رسمی و غیر رسمی از روی نوشته اشعار خود ودبگر شاعران کلاسیک ترکمن را قرائت کرده باشد. جالب اینکه وی در دوران کودکی جهت آموزش دوره ابتدایی به مدرسه نرفت، ولی به زبان انگلیسی و ترکی استانبولی راحت صحبت میکرد. مکالمه به زبان فارسی برایش مشکل بود. ”

به علت سکته مغزی فوت کرد

این خبرنگار گنبدی افزود: ” آمانقلیچ آهمند دوشنبه ۴ اسفند بعلت سکته مغزی در بیمارستان مطهری گنبد مورد عمل جراحی قرار گرفت. بعد از ۸ روز در کما بودن، سه شنبه ۱۲ اسفند ساعت ۱۴ تسلیم مرگ میشود و قبل از نماز شب در زادگاهش اوقی تپه در آرامگاه (حاجی محمد بیات) به خاک سپرده شد. ”

فی البداهه شعر می سرود

نعمت الله نبوی زاده یکی از دوستان آمانقلیچ سخاوی نوشت : آشنایی بنده با آن مرحوم به حدود ده سال قبل و از زمان حضور این حقیر در گمرک مرزی اینچه برون که ایشان به عنوان نماینده ی شرکت حمل و نقل بین المللی و ترخیص کار گمرک فعالیت میکردند برمیگردد. با گذشت زمان و به تدریج به ظرفیت وجودی و ذاتی ایشان پی برده، مجذوب آداب و اخلاق و رفتار پسندیده وی شده به بهانه های مختلف مصاحبت و همنشینی او را اختیار میکردم که همواره از درد و رنج مردم محروم منطقه مرزی بخش داشلی برون گفته و بنا به مقتضیات استعداد ذاتی و ذوق هنری خود را بروز داده، فی البداهه اشعاری متناسب میسرودند.

مورد تشویق استاد تنگلی قرار گرفت 

وی افزود: در یکی از مناسبت های فرهنگی شعری در وصف رسول اکرم (ص) سروده و قرایت مینمایند که به دلیل بار فنی و معنوی اثر مورد پسند استاد گرامی عبدالرحمن آخوند تنگلی قرار گرفته شخصا از طرف ایشان تشویق و تجلیل میگردند.

مراسم بزرگداشت شاعر برگزار شود

این فعال اجتماعی گنبدی اظهار داشت : شایسته است جهت ارج و قدر دانی از چنین بزرگواری فقط به درج پیام تسلیت اکتفا نکرده، در صورت بروز شرایط مساعد و در فرصت مناسب مراسم تجلیل درخور شان آن مرحوم از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، گروه ها و انجمن های ادبی ترکمن صحرا و همچنین نماینده محترم مجلس شورای اسلامی،همکار و همنام (آدلاش -امانقلیچ)و فامیل متمایز (شادمهر-اهمند) با همکاری جناب آقای حیدر پور شهردار محترم اینچه برون و بخش داری داشلی برون برگزار گردد.

از شاعران بنام اوایل انقلاب بود

یکی از دوستداران آمانقلیچ سخاوی در فضای مجازی  ( گروه ادبی آق بولوت ) در باره آن مرحوم نوشته بود : از شاعرانِ بنامِ اوایل انقلاب روحش شاد یادش گرامی، یکی از اشعارش که هنوز دوسه بیتی در ذهنم باقیست

یکه بولما یالنگیز بولما دوستلی بول

داغدان اینن سیل لار یالی قدرتلی بول

انه توپراغینگ مرد وپادار نسلی بول

واطانا وپاسیز بولماغیل اوغلان

www..ulkamiz.ir

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا