مقاله

آیین تشرف در رؤیا شعرهای مختومقلی

پایگاه خبری اولکامیز- استاد آنادردی عنصری ، نویسنده و صاحبنظر فرهنگ ، تاریخ و ادبیات ترکمن در باره اشعار مختومقلی فراغی مقاله ای وزین و پرمحتوا به رشته تحریر درآورده که در پی می آید :

توضیح: مطلبی که پیش ِ رو دارید تلخیصی از یک تحقیق نسبتا بلند است که در آن رؤیاشعرهای مختومقلی از < دیوان مختوم‌قلی فراغی – متن انتقادی – > تصحیح نورمحمد عاشورپور احصاء و با رویکرد نقد اسطوره‌ای مبتنی بر اصول روش تحقیق بررسی و تحلیل شده است. این تلخیص ِ یادداشت‌گونه به مناسبت ایام بزرگداشت تولد مختومقلی تهیه شده و تقدیم علاقمندان می‌شود.بدیهی است که در متن اصلی ، کلیه‌ی ارجاعات پژوهشی رعایت شده است.

مقدمه

آلکساندر خودزکو که در سال ۱۸۳۰ میلادی سفری به بعض مناطق جنوبی خراسان[ شمالی کنونی ] داشته است در گزارشی از مختومقلی می‌نویسد :<< به هنگام مرگ همچون قدیسین محبوب بود >>. آرمنیوس وامبری دیگر خاورشناس اروپایی که حدود سی بعد از خودزکو به سرزمین ترکمانیه مسافرت داشته در توصیف مختومقلی از همین صفت < قدیس > بهره می‌برد و می‌نویسد :<< او ترکمنی بود از اهل گوکلان که مقام قدوسی داشت …>>.

هر دو خاورشناس نیز از قول راویان ترکمنی ِ خود نقل می‌کنند که ; مختومقلی این مقام قدسی را در نتیجه‌ی دیداری رؤیاگونه با حضرت رسول و علی و عمر کسب کرده است. در این ارتباط پرسش‌هایی به ذهن خطور می‌کند از جمله این‌ که :

* صحت این روایت تا چه میزان است? و تا چه میزان می‌توان به آن اعتماد کرد.

* با فرض صحت و وثاقت این روایت ، شاعر طی چه فرایندی به این موقعیت قدسی دست یافته است?!

* آیا در دیوان شعر شاعر می‌توان شواهدی دال بر صحت این مدعا یافت?

به‌نظر می‌رسد یافتن پاسخ به پرسش‌های یاد شده در درجه‌ی اول منوط به مراجعه‌ی مستقیم به اشعار صحیح مختومقلی است. در حال حاضر نیز صحیح‌ترین نسخه‌ای که از دیوان شاعر در دست داریم کتاب ( دیوان مختوم‌قلی فراغی – متن انتقادی – است که به وسیله‌ی پروفسور نورمحمد عاشورپور تصحیح و مقابله و با بازخوانی یوسف قوجق چاپ و منتشر شده است.

‌رؤیا شعرهای مختومقلی

در دیوان شعر یاد شده تعداد هشت قطعه شعر وجود دارد که با تسامح می‌توان آن‌ها را << رؤیاشعر – دۆیش غۇشغئ >> نامید. مختومقلی در این اشعار در حالت رؤیا بینی و سفر معنوی ، با اولیاء الله ( حضرت رسول ، انبیا ، خلفای راشدین، صحابه و مشایخ صوفیه ) دیدار می‌کند. شاعر در تعدادی از این دیدارها طی فرایندی که جزئیات آن در اشعار بیان می‌شود ادعا می‌کند که به منبع فیض الهی دست‌یافته ، پاتا – رخصت رسمی، تأییدیه رسمی – گرفته و صاحب کرامات صوفیانه گشته است :

نأگه خیال اتسام قوله گتیردیم

نأگه باقسام آنگا نظر یتوردیم ( ۳۶ )

ترجمه

به هرچه در خیال آوردم دست‌یافتم

به هرچه نگریستم [ حقیقت آن ] دریافتم

این رؤیاشعرها در نسخه مرجع با شماره‌های :

۳۵/۳۶/۱۱۹/۲۱۴/۲۲۷/۲۲۹/۲۳۷/۲۹۰/

و به تعداد هشت قطعه شعر مشخص است.

این اشعار را می‌توان از بعض جهات به گروه‌هایی تقسیم کرد اما از جهت دارا بودن مؤلفه‌های یک رؤیاشعر ، شعر شماره ۳۶ با ردیف ( …غون دییدی‌لر ) کامل‌ترین رؤیاشعر مختومقلی است.و از آن‌جا که تمامی عناصر و بُن‌مایه‌های موجود در < آیین تشرف > از دیدگاه اسطوره‌ای را دارا می‌باشد لذا به منظور بررسی از منظر < نقد اسطوره‌ای > ، این شعر یک نمونه کامل را به دست می‌دهد.

بیان شعر

شعر شماره ۳۶ مشتهر به ( تورغون دییدی‌لر ) — گفتند بیدار شو — مرکب از ۱۷ بند است و در قالب ( غۇشوق – مسمط مربع ) و وزن یازده هجایی سروده شده و شعری روایی است. مختومقلی در این شعر حکایت می‌کند که ; نیم‌شبی در خواب بودم که چهار سوار آمدند و گفتند بیدار شو که در مکانی مناسب تو را می‌طلبند. آن‌ها مرا با خود بردند.

بین راه تعدادی دیگر به ما ملحق شدند و گفتند ; مقصد ما < سیرام > است .در طول مسیر رسول‌الله نیز با یارانش به ما پیوست و فرمان داد که مرا به شهر سیرام ببرند. در آن‌جا حلقه‌ای از انبیاء ، پیامبر ، خلفای راشدین ، صحابه کرام و مشایخ صوفیه را دیدم که مرا در میان گرفته‌اند.

حضرت علی شاه‌مردان چیزی از روی سرم ریخت و گفت ; اکنون دوران از آن ِ توست . و یک به یک حاضران در مجلس را به من معرفی کرد.در این حال به من < پاتا > [ تأییدیه رسمی] دادند.رسول‌الله دستور داد که حاجت مرا برآورده سازند. شرابی به من نوشاندند که من بیهوش افتادم و ( عرش و فرش ) را سیر کردم. به هرچه که نظر کردم حقیقت آن دریافتم. در این حالت بودم که به(  صورتم آب دهان انداخته ) بیدارم کردند.حضرت رسول با دادن ( پاتا ) مجدد ، دستور داد که مرا به مکان اولیه‌ام برگردانند..

تحلیل واقعه

شاعر در این واقعه که یک < رؤیای صادقه > است آشکارا از آیین تشرف یا آیین گذار Rite of Passage سخن می‌گوید.آیین تشرف یا گذار در حقیقت تغییر کیفی موقعیت یا حالت معنوی ِ فرد از یک مرتبه‌ی پایین‌تر به مرتبه‌ی بالاتر است.این تغییر کیفی طی بجاآوردن مناسکی ویژه صورت می‌گیرد.

در مکاشفه‌ای که در آیین تشرف حادث می‌شود عناصر و بُن‌مایه‌های مختلفی کارکرد دارند.اما دو بُن‌مایه‌ی < مرگ > و < تجدید حیات > نقش و کارکرد اساسی دارند.جوزف کمبل این فرایند را در سه مرحله تبیین می‌کند:

۱ – جدایی یعنی مرگ

۲ – تشرف یعنی نفوذ به دل بعضی از سرچشمه‌های قدرت ماورایی

۳ – بازگشت یعنی حیات دوباره.

نمونه‌هایی از آیین تشرف و مناسک آن را در اسطوره‌شناسی ، دین‌پژوهی ، طریقت‌های عرفانی و مردم‌شناسی می‌توان مشاهده کرد. مناسک آیین تشرف افزون بر اشعار مختومقلی در دیگر آثار ادب کلاسیک ترکمنی مانند ; حماسه گؤراۇغلئ و داستان‌های حماسی یوسف و احمد و تولوم‌خۇجا نیز روایت شده است. آیین < سلله چالماق – عمامه گذاری > در میان ترکمن‌ها که طی آن فرد داوطلب با گذاشتن عمامه‌ی آخوندی بر سر ، از مرتبه‌ی طلبه‌گی به مرتبه‌ی آخوندی ارتقاء می‌یابد یک آیین تشرف در حوزه دین‌پژوهی است.

یک دوشیزه‌ی ترکمن( بؤرۆکلی غئز ) در مراسم عروسی خود طی مناسکی آیینی بؤرۆک یا تاخیا را که نماد و رمزی از تعلق وی به رده‌ی اجتماعی دوشیزگان است از سر بر‌می‌دارد و به‌جای آن( حاصابا ) یا( آنناغئ ) بر سر می‌کند.با انجام این فرایند وی رسما از تعلق به رده‌ی اجتماعی دوشیزگان جدا شده وارد رده‌ی اجتماعی زنان متأهل می‌شود. و آماده انجام تعهدات و وظایف مرتبط با موقعیت اجتماعی جدیدش می‌شود.در اسطوره و آیین‌های اسطوه‌ای ، این مناسک با تفصیلات و جرئیات بیشتری اجرا می‌شود.

این تفصیلات با بعض نمادهای رمزگونه بیان می‌شوند.نمادهای مزبور در آیین‌های تشرف، صرفنظر از این که در کدام جامعه اجرا میشوند، دارای وجوه ثابت و پایدار اند.به عبارتی در مناسک یک آیین تشرف نمادهای پایداری نقش‌آفرینی می‌کنند که عبارتند از :

* مکان اجرای مناسک * پیر یا استاد * راهنما

* اعداد * شخصیت‌ها * شراب * بیهوش شدن

* پاتا – تأییدیه رسمی * دمیدن نفس یا آب دهان انداختن و…

* مکان اجرا

عام‌ترین صفت مکان اجرا مرتبه‌ی قدسی آن است.که در باورهای اسطوره‌ای به عنوان مرکز عالم شناخته می‌شود. فراگیرترین صورت کهن‌الگویی آن نیز در میان غالب ملل، < درخت > است. بودا زیر درخت < بو – Bo > به حقیقت دست یافت.مختومقلی در شهر سیرام که از دوره‌ی تیموری تا دوره‌ی مختومقلی از مراکز مهم دینی – طریقتی در آسیای میانه شمرده می‌شد تشرف یافت.

در اساطیر اۇغوز – تۆرکمن ، درخت چنار از مرتبه‌ی قدسی برخوردار است. چنان‌که گؤراۇغلئ نیز در آیین تشرف خود در زیر درخت چنار با حضرت خضر و اولیاء الله ( ارن‌لر ) دیدار کرد. شامان داوطلب نیز در آیین تشرف از تنه‌ی درخت مقدس یا دیرک به آسمان صعود می‌کند.

* شراب

شراب یا آب حیات. نیز از  کهن‌الگوهای پایدار در آیین تشرف است. که فرد داوطلب با نوشیدن آن به زوایای پنهان قدرت ماورایی دست می‌یابد.

* بیهوش شدن

بیهوش شدن داوطلب در آیین تشرف نماد و رمزی از مرگ نمادین وی است.که در مرحله‌ی جدایی حادث می‌شود. داوطلب از موقعیت زمینی و فعلی خود جدا می‌شود و این جدایی یعنی مرگ. و با بیدار شدن در مرحله‌ی سوم به حیات جدید دست می‌یابد.که رمزی از هویت جدید معنوی او است.

* دمیدن یا انداختن آب دهان

بیدار شدن و تجدید حیات داوطلب معمولا با دمیدن نفس در دهان وی و یا انداختن آب دهان توسط پیر یا استاد به صورت داوطلب انجام می‌شود گوستاو یونگ بر این باور است که < نفَس > یعنی زندگی و < آب دهان > یعنی جوهر روح است.

* پاتا

پاتا گرفتن آخرین مناسک از مرحله‌ی سوم است که به معنی رسمیت دادن ، به رسمیت شناختن ، تأییدیه‌ی رسمی دادن به داوطلب توسط پیر یا استاد است.در حقیقت با گرفتن< پاتا – تأییدیه رسمی > داوطلب از رده و موقعیت پیشین خود منفک شده و وارد رده یا موقعیت جدید هم‌مسلکان خود می‌شود.هویت جدیدی کسب می‌کند و با این هویت جدید آماده‌ی انجام وظیفه و رسالتی می‌شود که هویت جدید وی با آن تعریف می‌شود و تعین می‌پذیرد.

مختومقلی با گذراندن سه مرحله‌ی جدایی – تشرف – بازگشت ، با دستیابی به کرامت صوفیانه و اشراف به بعض رموز ماورایی ، هویت جدیدی برای خود تعریف می‌کند.همان‌گونه که گوستاو یونگ می‌گوید; مهم‌ترین مسأله ، دریافت ِ پیام ِ ویژه‌ی خواب می‌باشد ، مختومقلی نیز در این رؤیاشعر و با اعلان شخصیت قدسی‌گونه‌ی خود پیام ویژه‌ای را به مردم ترکمن به‌ویژه ترکمن‌های اترک – گۆرگن ارسال می‌کند که در قامت پیر خردمند و شخصیتی صاحب کرامات صوفیانه منبعث از منبع فیض الهی آمادگی رهبری معنوی چنبش حق‌طلبانه مردم ترکمن در شرائط ویژه‌ی تاریخی – سیاسی بعد از فروپاشی سلطنت نادرشاه را دارد. اشاره‌های مختومقلی در بعض ابیات از اشعار خود به این که به منبع فیض الهی متصل بوده و دانای به بعض رموز ماورایی است ، دقیقا مؤید این نظر است:

آنگلادیغیم ایشی ایلاسام اظهار

باب حقدین کشف اولمیش‌دور بو اسرار ( ۹۹ ).

ترجمه

گر هرآنچه را که دریافتم کنم اظهار

این اسرار کشف شده از باب حق است.

****************

سوزی آغزیمه حق سالور

بیر نفس آیدانیم بولور ( ۱۰۸ ).

ترجمه

کلامم ملهم از حق است

به یک دَم گفته‌ام محقق شود.

*****************

یدی پیرینگ لفظی‌دین بیر یادگارم دوغریسی ( ۲۴۰ ).

ترجمه

به‌راستی که من یادگاری از کلام هفت پیر هستم.

******************

سنت رهبری دوگانه در میان ترکان – اۇغوزان

به گواهی منابع مؤثق تاریخی ساخت سیاسی ترکان و اۇغوزان بعضا دارای رهبری دوگانه بوده است.در امپراتوری خزران نهاد حکمرانی توسط دو رهبر ِ معنوی و نظامی اداره می‌شد.سلجوقیان در جنگ قدرت با غزنویان از رهبری دوگانه‌ی نظامی – معنوی برخوردار بودند.

در تاریخ معاصر ترکمن نیز جنبش‌های سیاسی مردم ترکمن در دوره‌ی قاجاری با رهبری دوگانه هدایت می‌شد.در تاریخ منتظم ناصری آمده است که در شورشی که در دوره‌ی حکمرانی محمدشاه قاجار در منطقه‌ی گرگان روی‌داد در کنار مختومقلی‌خان که رهبری نظامی شورش را به عهده داشت یک نفر < ایشان > نیز حضور داشت که با اشعار آتشین خود جنگجویان ترکمن را به ادامه‌ی پیکار تحریض می‌کرد.

عنوان این شخص در منابع تاریخی < حضرت ایشان > ثبت شده است.دانسته است که عنوان < حضرت ِ ایشان > از جایگاه معنوی رفیع وی حکایت دارد.پیشتر در دوره‌ی مختومقلی نیز که جنگ تاج و تخت ایران بین دو خاندان قاجار و زند جریان داشت ترکمن‌های یموت و گوکلان نیز با هدف دستیابی به آرمان‌های ملی خود با اتحاد با خاندان قاجار در کنار آنان برای تصاحب تاج و تخت می‌جنگیدند.

با استناد به اشعار مختومقلی می‌توان دریافت که در این جنبش نیز ترکمن‌ها دارای رهبری دوگانه بوده‌اند که جنبه‌ی نظامی آن در مقاطعی در دست احمدخان دُرانی ، محمدحسن‌خان قاجار و کمال‌خان افغان بوده و رهبری معنوی آن در اختیار مختومقلی فراغی بوده است.رؤیاشعرهای مختومقلی که بیانگر جایگاه قدسی شاعر بودند در حقیقت به این مرتبه‌ی والای وی مشروعیت دینی می‌بخشید.

این نقش مختومقلی را در جنبش ملی مردم تۆرکمن ، از دیدگاه تحلیل یونگی ، می‌توان با کهن‌الگوی < پیر خردمند > تبیین کرد و از منظر اسطوره‌شناسی جوزف کمبل می‌توان با کهن‌الگوی< قهرمان > توضیح داد.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا