یادداشت

آب را گل نکنیم

پایگاه خبری اولکامیز- این روزها شرایط دشوار و هوای دلم سخت در تلاطم است ، صدای دلنواز شُر شُر آب که در حقیقت ، بسان صدای نبض در کالبد جان ، نوید زندگی میداد چند صباحیست اندوهگین به گوش میرسد ‌. گویی رمقی برایش نمانده …

این نوای اندوهناک خبر از بحرانی عظیم میدهد ، فاجعه ای بزرگ بنام” بی آبی ”   صبح که از خواب بیدار شدم گنجشکی کنار حوض نشسته بود . نوک ظریف و کوچکش را به هرجا میزد خشک بود با احساس حضور من ناامیدانه پرواز کرد . دلم برایش سوخت . شیر آب را باز کردم تا اگر دو باره برگردد چیزی برای خوردن بیابد، اما دریغ از قطره ای .

به اطراف نگاهی انداختم به امید اینکه ظرف پر آبی بیابم تا هم گنجشک تشنه را سیراب کنم و هم آبی به دست و صورتم بزنم تا طراوت صبح را لمس کند ، تمام ظرفها از دیشب خالی شده بود چون دو هفته ای بود که وضع اینچنین است و بطری های آب معدنی کفاف نیاز خانواده ها را نمیدهد.

از سرناچاری سمت بطریی که زیر شیلنگ آبچکان کولر گذاشته شده بود رفتم ، آب سردی جمع شده بود ، با خود اندیشیدم اگر آب نباشد چه میشود ؟!

تا کنون اینقدر جدی به نبودن آب فکر نکرده بودم ، مگر نه اینکه آب مایه حیات است ، میشود بدون مایه ی حیات زنده ماند؟

لحظه ای وحشت کردم انگار دهانم خشک شده بود ، از خود پرسیدم ما با این جوهره ی حیات ، با این گوهر هستی چه کردیم که اینچنین رو به نابودی میرود؟؟!!

آب امانت آیندگان است ، هیچ جایگزینی ندارد ، پس حتما باید درست مصرف شود . ما قدر داشته هایمان را نمیدانیم ولی وقتی آنرا به آسانی از دست میدهیم در نبودش اشک ندامت میریزیم .

آب ضرورت امروز و ضمانت فرداست ، صرفه جویی در مصرف آن ، ادای دین در برابر این نعمت باارزش خداوند است .

سهراب سپهری قدر این موهبت الهی را بسیار زیبا بیان میکند :

در فرودست انگار کفتری میخورد آب

یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید

یا در آبادی کوزه ای پر میگردد

اب را گل نکنیم

شاید این آب روان  میرود پای سپیداری تا فرو شوید اندوه دلی

دست درویشی شاید ،نان خشکیده فرو برده در آب

عایشه اورند _ تیرماه سال ۱۴۰۰

گنبد کاووس_ یوسف آباد

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا