یادداشت

 انتخابات امریکا از زاویه دیگر

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی :  انتخابات ریاست جمهوری امریکا به پایان رسید. اما دونالد ترامپ با وجود شکست توانست ۷۰ میلیون رای به دست آورد. فردی مانند دونالد ترامپ با آن ویژگیهای منحصر بفرد منفی چطور می تواند به چنین جایگاهی برسد و یک دوره ی چهارساله رئیس جمهور امریکا شود؟

رسانه های امریکایی ویژگیهای ترامپ را چنین برشمردند. دورغگویی، ضدیت با حقوق بشر، ضدیت با زنان، نژادپرستی، خروج از برجام، خروج از قراردادهای بین المللی، دوستی با حکومتهای دیکتاتوری، انزاوی امریکا در سطح جهان در دوران زمام داری او، ضدیت با رسانه های آزاد، ووو.

اینها هیچکدام عیبهای کوچکی نیستند. اثبات هر یک از آنها یک شخصیت سیاسی را می تواند در کشورهای دموکراتیک به زمین بزند. ما قبلاً شنیده بودیم در کشورهای دموکراتیک غربی مردم به دروغگویی حاکمان خیلی حساس هستند. اما چرا در مورد دونالد ترامپ اینگونه نشد؟ او یک دور رئیس جمهور شد و یک دور دیگر ۷۰ میلیون را آورد ۵ میلیون رای بیشتر از دور قبل. در این خصوص سئوالات زیادی را می شود مطرح کرد.

او مشهور به دروغگویی است آیا دروغگویی قُبح خود را در میان مردم امریکا از دست داده است؟ آیا ارزشهای مردم امریکا عوض شده است؟ یا نارضایتی از سیستم دو حزبی مردم را به سوی او کشانده است؟  آیا مردم امریکا از تشکلها به سوی پوپولیسم گرایش پیدا کرده اند؟ آیا به جای احزاب، شخصیتها مهم شده اند آنهم شخصیتهای پوپولیست؟ یا دموکراسی امریکایی دچار اشکال شده است که یک فرد می تواند کل سیستم قانون مند امریکا را این چنین با چالش مواجه کند؟

آیا مردم امریکا از چهره های قدیمی خسته شده اند و چهره جدیدی می خواهند؟ چه چیزی مردم امریکا را نگران کرده است؟ آیا دوران دونالد ترامپ تمام شده است؟یا او می تواند چهارسال دیگر با تجدید قوا قد علم کند و به ریاست جمهوری برسد؟ آیا حزب جمهوریخواه می تواند علیرغم مخالفت خود مانع نامزدی او در چهار سال آینده شود؟ اگر نتوانست می توان آنرا غلبه ی یک شخصیت به ساختارحزبی ارزیابی کرد؟ آیا او به تنهایی به یک حزب تبدیل شده  است؟

اگر او به تنهایی نامزد شود استعداد رای آوری دارد؟ من خودم به هیچ یک از این سئوالات جواب روشنی ندارم چون کشور و مردم امریکا را نمی شناسم. اما یک چیز مشخص است و آن این است که در درون جامعه امریکا تحولی رخ داده است و آن نارضایتی بخشهایی از مردم امریکا از سیستم و ساختار فعلی است که تجلیگاه آنرا در شعارها و آرمانهای ترامپ یافته اند.

خیلیها معتقدند ترامپ به حزب دموکرات نباخت به ویروس کرونا باخت. اگر ویروس کرونا نبود حزب دموکرات توانایی شکست او را نداشت. او هنوز شکست را نپذیرفته است و همچنان معتقد است در انتخابات به ضرر او تقلب شده است ولی برای اثبات ادعایش اسناد و مدارک محکمی ندارد. او شاید قدرت را به این آسانی تحویل ندهد.

اما به نظر می رسد سیستم امریکا با ایجاد نهادهای مختلف برای همه ی احتمالات راه حلهای لازم را پیش بینی کرده است تا یک فرد نتواند سرنوشت یک سیستم قدرتمند و مدرن را به بازی بگیرد. امریکا به اندازه ی کافی حقوقدان و دانشمند و فیلسوف و جامعه شناس و سیاستمدار دارد تا بتواند مشکلات درونی خود را حل نماید.

شاید مشکلاتی که در بالا بر شمردم ساختاری نباشد ممکن است با سیاست گذاری و با تصویب قوانین حل شود. ولی نارضایتی در بخشی از مردم امریکا قابل انکار نیست. افرادی مانند ترامپ از همین شکافها به بالا می آیند و به قدرت می رسند. اگر این منفذها شناسایی و مسدود شوند شاید چنین افراد دروغگویی دیگر نتوانند به قدرت برسند. / به نقل از کانال تلگرامی نویسنده

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا