برسد به دست نماینده گنبد

پایگاه خبری اولکامیز – احمد ایگدری: در نطق های پیش انتخاباتت رای دهندگان بالقوه را به زمان آینده ای حواله میدادی که تمامی قرارهای نانوشته ی تان به رای دهندگان ، زبان، چشم و گوش شدن آنان بود.

 آن چنان با مشت های گره کرده فریاد میزدی و صدا به گلو می انداختی و الگویت شهیدان والا مقام اترک طیار و معمی هلاکو بودند و تو شاگرد مکتب شهیدان خدمت .

اما چه زود فراموش کردی که شهدای الگویت هیچ گاه حاضر به سخنگو بودن کاندیدای ریاست جمهوری نبودند، بلکه با اقتدار مطالبه حق و  حقوق مردمان خود از رئیس جمهور و وزرا بودند، کافیست چگونگی شهادت آنان و علت حضور آنان در پرواز یاک ۴۰ و اینکه در آن هنگام در معیت چه کسانی بودند را به یاد آری….

امروز، نه به عنوان هوادار دیروز قرجه طیار که از فردای انتخاب شدنت امید به پیمودن مسیر سخت نمایندگی ات با مردم و برای مردم نمودم و چه زود فهماندی و ما فهمیدیم که در اتمسفر سیاسی چگونه جو گیر شده و پا به عرصه ستاد انتخاباتی شخصی آقای جلیلی قدم گذاشتی، در این مسیر که به عنوان نماینده مردم گنبد گام برداشتی، آن چنان نقطه ذوبت در آمیختن به هسته قدرت، پایین بود که در فردای اتمام تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری، به فکر تبلیغات جلیل به همراه احسان برای سعید بودی! (اشاره به همایش لغو شده چهاردهم تیرماه باشگاه فرهنگیان گنبد ) که خوشبختانه با درایت مسئولان برگزاری آن لغو گردید.

و تو چه زود ناپختگی خود را ثابت و زمان انتطار مردم بر، گشتن و گردیدن بر مدار قرار را کوتاه و شعاع گشتاور سخنان آتشینت را  کم کردی، شاید از این اتفاقی که روی داده، بلکه باید از تو تشکر کرد.

صدای مردمانت را در جای جای ترکمن صحرا که نه !! حداقل در حوزه انتخابیه ات شنیدی و خود به راه دیگری رفتی  و چه بی محابا برای تبلیغ دیگری که انتخاب اکثریت حوزه ی انتخابیه ات نیست و تو خود از آن آگاهی، زحمت همایش میکشی و عرق جبین می ریزی !!!

نماینده محترم مجلس؛

شمایی که تازه برکرسی نمایندگی تکیه زدی، و من به شخصه  به خاطر پیشوند نام قشنگت ( مهندس)  و نظارت بر  کارهای عمرانی حجیم به عنوان پیمانکار خصوصی در ایام سابق عمرتان،  دوست داشتم عضوی از کمیسیون عمران مجلس شوی که ظاهرا به این صف هم دیر رسیدی و کمیسیون مذکور دیگر جای خالی ندارد،  چگونه زمانی که هنوز دوران طفولیت نمایندگی را طی نکردی، به یکباره  دوست داری ، با تکیه زدن بر کاندیدای ریاست جمهوری بلوغ سیاسی خود را نشان دهی، 

یادت هست بر اساس همان قانون اساسی که روز اول بر اساس آن قسم  یادی کردی و اصل ۵۷ همان قانون به طور مطلق از تفکیک قوا صحبت می کند، هنوز در اوان و ابتدای راه اصل مذکور را زیر پا گذاشتی، هر چند ۲۷۰ نفر از  اخلاف شما آقای رئیسی فقید را دعوت به کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری نموده بودند، اما یادم نیست که از این اقایان کسی نمایندگی ایشان را قبول کرده باشند، بناز بر خودت که در این فقره اول شدی…

اقای حکیم،  تا اینجا  که دوران دو ماه طفولیت نمایندگی را پشت سر گذاشتی،  دو بار ( یکی از اصل قانون و دیگری بر قرارت با مردم، ) عدول کردی، چه خوشت بیاید و چه نیاید،  دیگر جنابتان نماینده شهرستان گنبد هستید و حداقل برای چهار سال اینده به خودتان تعلق ندارید، و خود خوب میدانی که انتخاب جامعه حوزه انتخاباتی ات اگر دکتر پزشکیان نباشد، جلیلی هم نیست…

راستی اگر اقای پزشکیان رئیس جمهور شود فارغ از حق قانونی نظارتت چگونه میخواهی با وزیران وی ایشان تعامل کنی ، شاید هم ایشان می باید با جنابتان به عنوان نماینده مجلس تعامل کنند تا شاید وزیرشان دچار تیر غیب سوال و استیضاح نشوند!

اما برادر خوبم، جمله انتهایی من:

بگذار هر چه نمی خواهند، بگوییم
بگذار هر چه نمی خواهیم، بگویند
باران که بیاید از دست چترها کاری بر نمی‌آید
ما اتفاقی هستیم که افتاده‌ایم…..

بی شک انتخاب ملت ترکمن، آقای پزشکیان است.

www.ulkamiz.ir