تحلیلی بر انتخابات ریاست جمهوری آینده

پایگاه خبری تحلیلی اولکامیز- غفور کمی * : سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ۲۸ خردادماه سال جاری برگزار میشود و جناحها و شخصیتهای سیاسی مختلف طی ماههای گذشته تحرکات انتخاباتی خود را آغاز کردهاند و هرچه به موعد انتخابات نزدیکتر میشویم شدّت و حدّت این تحرکات نیز بیشتر میشود.
طی دهههای اخیر و سالهای بعد از انقلاب اسلامی رقابتهای انتخاباتی غالبا جناحی و بین دو جریان سیاسی اصولگرا( راست سنتی) و اصلاحطلب بوده و کاندیداهای شاخص در قالب یکی از این دو جریان به رقابت پرداختهاند و کمتر فردی را میتوان یافت که به صورت مستقل و خارج از چهارچوب جناحین حضور یافته باشد و در صورت حضور هم حضور موفقی نداشتهاند.
البته طی سالهای اخیر رویکرد سومی هم تحت عنوان گفتمان اعتدال مجال بروز و خودنمایی پیدا کرده و توانسته بود در نبود کاندیدای شاخص اصلاحطلب و با جذب آرای طرفداران این جبهه برنده دو دوره اخیر باشند.
بنا به دلایلی که در ادامه بحث به آن خواهیم پرداخت به نظر میرسد که انتخابات آتی ریاستجمهوری رقابتی درونگروهی و بین کاندیداهای مختلف جریان اصولگرا باشد و بسیار بعید به نظر میرسد که اصلاحطلبان و کارگزارانیها که گفتمان اعتدالی را نمایندگی میکنند حرف چندانی برای گفتن در این کارزار داشته باشند.
و اما دلایل:
۱_ سختگیری شورای نگهبان در تأیید صلاحیت چهرههای شاخص اصلاحطلب
حساسیت و سختگیری در تأیید صلاحیت گزینههای اصلاحطلب مسألهای نیست که بتوان آن را کتمان کرد و به همین دلیل معمولا چهرههای برتر این جریان مجال خودنمایی پیدا نمیکنند و لاجرم عرصه بر نیروهای ضعیفتر و نه چندان مقبول این جبهه باقی میماند که قدرت لازم را برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای ندارند و طبیعتا رأیآوری لازم را به اندازه چهرههای مقبولتر این جناح نخواهند داشت.
مطمئنا جریاناصولگرا با توجه به تجربه موفق خود در انتخابات اخیر مجلس در دستیابی به اکثریت کرسیهای پارلمان سعی خواهد کرد که با پیادهسازی همین مدل یعنی مشارکت حداقلی مردم با ردصلاحیت نیروهای شاخص جناح مقابل برنده انتخابات ریاستجمهوری آینده باشد،کما اینکه برخی شخصیتهای سیاسی این جناح مانند حمید رسایی اخیرا در صحبتهای خود اعلام رضایت خود را از این شیوه اعلامکردهاند.
۲_ وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشت مردم
با درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی کشور و شرایط معیشتی مردم و دشواریها وتنگناهای جامعه عمومی در سالهای اخیر به نظر میرسد که استقبال پرشوری از طرف رأیدهندگان در این انتخابات صورت نگیرد و احتمالا انتخابات کمحرارتی را در پیش خواهیم داشت و مطمئنا اصلاحطلبان ضربه بیشتری از این عدم حضور خواهند خورد چون تاریخ نشان داده که بدنه اجتماعی اصولگرایان معمولا در شرایط مختلف حضور فعالی داشتهاند و این شرایط تاثیرگذاری کمتری بر حضور طرفداران اصولگرایی در پای صندوقهای رأی خواهد داشت.
۳_ شکست دولت روحانی به منزله بیاعتبار شدن اصلاحطلبان
اذهان عمومی جامعه دولت کنونی را که برخاسته از حمایتهای تمام و کمال اصلاحطلبان است مقصر وضعیت اقتصادی کنونی میداند و این شرایط باعث افول محبوبیت اصلاحطلبان شده است و به نوعی میتوان گفت جناح اصلاحطلبی همه آبرو و داشتههای خود را با گذاشتن در سبد دولت روحانی از دست داده میبیند.
بنابراین دلیل دیگری که این دوره از انتخابات ریاستجمهوری را رقابتی درونگروهی و بین چهرههای اصولگرا میدانم را باید در عملکرد دولتی دانست که به زعم بسیاری محصول حمایت اصلاحطلبان است.
در ادامه این نوشتار و در بخش دوم به کاندیداهای شاخص و مطرح جناحها در این دوره از انتخابات خواهیم پرداخت.
ادامه دارد…
*فعال سیاسی _ اجتماعی
۲۵ فروردین ۱۴۰۰
www.ulkamiz.ir
سلام مطالب بسیار خوب و اموزنده هستند. خسته نباشید