اخبار

حکایت بیمه بازنشستگان

پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی*: انسان های خادم در جامعه که با کلی آرزو و امید به مدت ۳۰ سال در نهادها و ادارات با خلوص نیت خدمت کرده اند وپس از آن به گروه بازنشستگان کشوری پیوسته اند. امروزه حال خوشی ندارند .

نمی دانم از کدام دردها و مشکلات این انسان های شریف بنویسم اما در اینجا دوست دارم اتفاقاتی که شخصا شاهد آن بوده ام را بنویسم تا برچسب تهمت و دروغ به مطالب من نزنند.

این هفته از یکشنبه اول مهر ۱۴۰۳ مطابق روال گذشته جهت تحویل مدارک پزشکی به یکی ازشعب بیمه ملت دیارمان گنبد رفتم. همکاران و مردمان زیادی در داخل دفتر بیمه نشسته بودند. پس ازسلام واحوالپرسی گفتم من هم مدارک خودم را بدهم .

یکی ازافراد گفت: اگر مدارک درمانی باشد امروز نمی گیرد. تعجب کردم و گفتم یعنی چه؟ پس کجا می گیرند؟ گفت همین جا می گیرند ولی امروز نمی گیرند. بعد با یکی از نفرات شعبه بیمه صحبت کردم گفت امروز نمی گیریم فردا بیایید.

فردای آن روز دوباره رفتم گفتند سیستم قطع است فردا بیائید.

گفتم بعدازظهرها می توانیم بیاییم. گفت نه بعد ازظهر این کار ها انجام نمی دهیم .

فردای آنروز مجددا رفتم .دیدم از روزهای قبل هم شلوغ تر است فورا اسم خودم  را در لیست نوبت نوشتم. گفتم یکساعت دیگر بیایم می شود .

گفت: نه گفتم قبل از من خیلی ها نوبت دارند پس گفتم نیم ساعت دیگر بر می گردم .گفت: نه اگر ما اسم شما را خواندیم و شما نبودید نوبت شما هدر می رود .

گفتم باشه.
سریع با ماشین رفتم خانه .ماشین و بارهای داخل ماشین را در پارکینگ گذاشتم با دوچرخه به بیمه برگشتم. همکاران گفتند شما رفتی فقط دو نفر کارش انجام شد .برو تا به شما نوبت برسد یکساعت وقت خواهد گرفت.من گفتم این دفعه تا کارم را تمام نکنم جایی نمی روم .

حدودا چهل دقیقه دربیرون ازدفتر بیمه نشسته بودم تا نوبت من برسد.که همکاری گفت : همکاران برق قطع شد .با ناراحتی گفتم .شوخی نکنید همکار.که اوضاع جسمی وروحی ما خوب نیست. همکارم گفت: جدی می گویم. سریع همگی رفتیم داخل دفتر بیمه.تا رفتیم متوجه شدیم که برق کلا قطع شده ..
من به مسئول شعبه گفتم آیا شما مدارک مارا درنوبت می گذاری تا مابعدا بیاییم .گفت نه نمی شود بروید حدودا یک ساعت ونیم دیگر بیائید.

خلاصه خیلی ازهمکاران ازجمله من بخاطر نزدیک بودن نماز ظهر قید امروز را زدیم و رفتیم دنبال کار وزندگیمان .خلاصه این یکی ازمشکلات بازنشستگان دیارمان است که هرروزه مردم با آن سروکله می زنند.

اما سؤال این است وقتی قبلا ما دربیمه تکمیلی بیمه دیگری دیگر بودیم اینچنین مشکلاتی نداشتیم .اما به دو دلیل وقتی بیمه تکمیلی ما بیمه ملت شد .این مشکلات بوجود آمد.

اولا: تعداد شعبه بیمه ملت در دیارمان کم است یعنی فقط دو تا شعبه دارد.

دوما :تعداد کارکنان همین دو شعبه هم کم است..

اما چه باید کرد؟جواب کاملا معلوم است .یعنی اگر وقتی بیمه ملت خدمات دهی کل بازنشستگان اداره آموزش وپرورش را قبول می کند .معلوم است قبول مسئولیت اداره ای با این همه نیروی بازنشسته نیاز به شعبه زیادی دارد .واگر تأسیس چندین شعبه برای بیمه ملت مشکل است حداقل همین دو شعبه را گسترش دهند وتعداد کارکنان این دوشعبه را زیاد کنند تا چنین مشکلاتی برای بازنشستگان که خود کلی مشکلات جسمی.روحی وروانی و… دارند پیش نیاید.

امابقول همکاران کی درجامعه ما دیده اید که برای رفاه معلمان اداره آموزش وپرورش کاری انجام دهد؟ که این دومین کارش باشد؟ وقتی به سخنان این همکار وهمکاران دیگردقت نماییم قشنگ متوجه وخامت اوضاع بازنشستگان خواهیم شد.

علاوه براین وقتی دارندگان بیمه خدمات درمانی که بیمه تکمیلی هم دارند به نزد پزشکان .بیمارستان.وغیره مراجعه می کنند اکثرا می گویند ما با بیمه شما کار نمی کنیم .می گویند ما فقط فاکتور می دهیم.که متأسفانه فاکتوری را که آنها می دهند را براحتی بیمه ملت قبول نمی کند وکلی دردسر برای بازنشستگان دارد.

خوب این هم یکی دیگر از مشکلات بزرگ ما بازنشستگان است. بازنشسته ای که با حقوق فوقش ۱۵ میلیون .شاید بتواندمخارج اولیه زندگیش را تأمین کند با هزینه خیلی بالای درمان دردهایش باید چه کند ؟
مثلا من شخصا به پزشکی درتهران درنزدیک فلکه ونک مراجعه کردم جهت عمل لیزری قلبم گفت هزینه شما درسطح شهر تهران با توجه به قبول نکردن بیمه شما.هر بیمارستانی بروید کم کم صد میلیون می شود.

گفتم آقای دکتر من الان این مبلغ را نمی توانم پرداخت کنم .بعد گفتم : آقای دکتر یک راه حلی برایم پیدا نمایید چون حالم زیاد خوب نیست.بعد دکتر گفت: یک راه حل است آن هم اینکه دربیمارستان های شهرهای اطراف تهران عمل کنیم .گفتم : خوبه .

بعد نامه نوشت گفت: فردا قبل ازساعت شش صبح به بیمارستان نور شهریار بروی نوبت بگیرید .بعد ازساعت شش هم نوبت نمی دهند..وبه این ترتیب بود که همین دکتر مهربان مشکل مرا با هزینه۱۲ میلیون تومان برطرف کرد. .

خلاصه کلام اینکه از حاکمان ومسئولان کشورمان تقاضا داریم به مشکلات بازنشستگان توجه نمایند ازجمله مسئولان شهرمان ازجمله فرماندارمحترم.امام جمعه محترم.بخصوص نماینده محترم و بالاخص نمایندگی اصلی بیمه ملت و…دیارمان. که حداقل با زیاد کردن تعداد شعب بیمه ملت مشکلات بازنشستگان را برطرف نمایند یا به قولی تعداد کارکنان شعب بیمه را زیاد کنند تا بازنشستگان با مشکلات جسمی وروحی وروانی که دارند کمتر دردها را تحمل کنند به امید آنروز.

*عضو شورای نویسندگان سایت اولکامیز

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. از کانال تاریخ ، اقتصاد سیاسی

    چندین و چند نفر پرسیدند که خب تفاوت کارهای دولتی و خصوصی چی هستند، مگر هر دو تاشون کار نیستند و چه فرقی میکنه؟

    تفاوت اینجاست که از بُعد خرج کردن، هم کارمند دولتی و هم خصوصی پول خرج میکنند ولی از بُعد کمک و مشارکت در تولید کالا و خدمات تفاوت فاحش میشود. کارمندان دولتی مشارکتی در تولید خدمات و کالا مفید برای مصرف کنندگان جامعه ندارند و در بهترین حالت حتی اگر به فرض محال تولید به درد بخور هم داشته باشند با بازده بسیار پایین، اتلاف منابع بالا، فساد مالی، و با دور کردن همان منابع و فرصت از بخش خصوصی (که میتوانست همان کار را با بازده و کیفیت بسیار بالاتر انجام دهد) آن کار را انجام میدهند.

    بنابراین، مشاغل دولتی به ذات تورمی هستند. چون پول اضافی وارد بازار میکنند، اما در قبال آن کالا و خدماتی به بازار اضافه نمیکنند. این باعث رقابت بیشتر برای دسترسی به همان کالا و خدمات محدود بین مصرف کنندگان میشود.
    این مشاغل مشارکت تقریبی صفر در افزایش سطح رفاه جامعه دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا