در باره شهید معمی هلاکو و مراسم سالگردش

پایگاه خبری اولکامیز – حاج آنه محمد مارامایی: خداوند به انسان دو نعمت بزرگ به نام عقل و زبان داده است که اگر هرانسانی بتواند این دونعمت بزرگ رابخوبی وبجا مورد استفاده قرار دهد قطعا نه همه مشکلات بلکه اکثر مشکلات یا برایش رخ نمی دهد و اگر هم رخ دهد می تواند با این دو نعمت الهی آنرا حل و فصل نماید .

متاسفانه اکثر مواقع انسان کفران نعمت کرده و بجای استفاده بهینه از این دو نعمت الهی استفاده نامناسب می کند که برایش کلی دردسر بوجود می آورد و بعد ها که دچار مشکل شده از کرده خویش پشیمان میشود اما دراین میان افراد زیادی هستند که از این دو نعمت الهی بخوبی و بجا استفاده نموده و ماندگار هم شده و کلی برای خودش افتخار و عزت کسب می نماید که حتی با درگذشت آن فرد مردم هیچگاه خدمات او را فراموش نمی کنند.

به جرأت می توانم بگویم که مرحوم حاج معمی هلاکو یکی از این افراد بنام و محبوب شهرمان بوده است که از این دو نعمت الهی خوب استفاده کرد و توانست در دل مردم بخصوص محرومان و مظلومان بنشیند  که خداوند هر کسی را اینچنین سرمایه معنوی نصیب نمی کند.

برای رسیدن به این مقام در نزد مردم باید ویژگیهای خاصی چون دل کندن از مقام ، دوری ازکسب ثروت مادی و دنیوی ، مردمی بودن، دلسوز مردم بودن، مطیع بی چون و چرای حاکمان نبودن بخاطر منافع بیشتر مردمان، ازخودگذشتی و…. .

شهید هلاکو آنقدر در میان مردم جایگاه و عزت داشته و دارد که پس از گذشت ۲۲ سال از درگذشتشان هنوز هم کوچک و بزرگ در هر محفلی یاد و خاطره آن مرحوم را گرامی می دارند.

بنده از سال ۱۳۶۳ که معمی هلاکو از منطقه آزاد شهر و رامیان خودش را کاندیدای نمایندگی در انتخابات مجلس نموده اند با او آشناشدم . آن زمانی که بنده به دفتر تبلیغاتی او رفت و آمد داشتم و چون دیپلمه بیکار بودم وقت زیادی برای تبلیغات آن مرحوم میگذاشتم .

یادم می آید که وقتی جهت اولین سخنرانی به روستای بی بی شیروان می خواستند بروند به اطرافیان خودبه شوخی می گفت من باید چه بگویم و چطور بگویم که مردم مرا بپذیرند.

همه می گفتند آقای هلاکو شما که فرهنگی هستی غصه نداری همانطوری که در کلاس سخنرانی می کردی برای مردم در جمع چه درمسجد وچه در منازل سخنرانی نمائید.

بنده همیشه دوست داشتم در کنار او باشم لذا در سال ۱۳۷۶ بنده با خرید زمین و ساختن خانه همسایه مرحوم هلاکوی بزرگوار شدم و در مواقع خاص با دوستان نزد او می رفتیم و درباره امورات مختلف صحبت می کردیم.

وقتی ما با افکار و برنامه هایش برای شهر ومردم آشنا می شدیم بخود می بالیدیم که در شهرما یک غیور مردی هست که به داد مردم خواهد رسید.

می توان مطالب زیادی در رابطه با آن مرحوم نوشت که واقعا صبر و حوصله زیادی می خواهد خلاصه شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ مطابق با ۲۰ ماه صفر مثل سالیان گذشته همسایه ها مردم شهر وروستا در منزل آن مرحوم جمع شده ایم .

مردم از ساعت ۹ صبح آرام آرام و دسته دسته در مراسم حضور می یافتند و با نشستن در جمع حاضران همدردی و وفاداری خودشان را به بازماندگان آن مرحوم اعلام می داشتند.

روحانیون بزرگوار منطقه هم بعد ازهر قرائت قرآن برای آن مرحوم دعا می کردند. حاضران مراسم هم با تمام وجود آمین می گفتند.

من وقتی به جمع حاضران نگاه می کردم متوجه شدم که واقعا افرادی بودند در جمع حاضران که ار همان سالهای آغاز نمایندگی اش درسال ۱۳۶۳ با او بودند الان هم در مراسم حضور داشتند.

وقتی در چهره و قیافه آنها دقت می کردم متوجه گذشت زمان می شدم و همه خاطرات قشنگ و دوست داشتنی آن زمان به ذهنم خطور می کرد و خواسته و ناخواسته حسرت بردلم می ماند که چقدر عمر زود می گذرد.

در جمع حاضران ازهر قشر ، نژاد، فرهنگ ، اداره ،  نهاد و … حضور داشتند. که براحتی می توانستی مردمی بودن آن مرحوم را تشخیص دهی.

حدودا ساعت ۱۱ و۴۰ دقیقه با دستور مجری مراسم خادمان همیشگی و وفادار آن مرحوم وسایل چای را از سفره  جمع کردند و وسایل صدقه اصلی را روی سفره ها گذاشتند و پس از ۲۰ دقیقه وقتی خوردن صدقه به پایان رسید.

مجری مراسم دستور جمع کردن وسایل سفره را دادند. پس ار آن مجری مراسم تعداد ختم قرآن .تعداد ختم تحلیل و….را به روحانی بزرگوار مراسم بیان داشتند و قاری قرآن هم ختم صغیر را با صدای دلنشین خویش قرائت کردند .سپس روحانی محترم دست های خودشان را همراه با حاضران بالا برده واز درگاه ایزد منان قبولی صدقات وامورات خیر دیگر را خواستند.

مراسم حدودا ساعت ۱۲و۲۰دقیقه به پایان رسید . درانتهای مراسم مردم یکی یکی پیش بازماندگان حاج معمی هلاکو می رفتند و با فشردن دست آنها، قبولی صدقات را از درگاه ایزد منان می خواستند .

در کل مراسم همچون سالهای گذشته بخوبی و با معنویت بیشتر برگزار گردید.

یکی از نکات جالب این مراسم همکاری چندین ساله و واقعا فداکارانه همسایه هاست که کل ساختمان خودشان را در اختیار خانواده مرحوم هلاکو گذاشته بودند تا مهمانان از نظر آسایش مشکلی نداشته باشد.

انشاءالله که خداوند توفیق خدمت به مردم را برای همه عزیزان نصیب نماید.

*عکس  داخل متن را بهروز بابایی گرفته است.

www.ulkamiz.ir