یادداشت

در پاسخ به جوابیه استاد مرادپور (اجتماع خردمند)

پایگاه خبری اولکامیز-  الحمد لله و کفی  والصلاه و السلام علی النبی المصطفی (ص) . مکتوبات شما و نوشته هایتان مرا یاد مکتوبات حضرت مجدد الف ثانی  (رح) می اندازد که ایشان در مکتوبات خویش هرگاه امر عجیبی را پاسخ می دادند می‌فرمودند (بی اختیار رگ فاروقی ام به حرکت در میآید).از آنجا که ایشان از نسل مبارک خلیفه ثانی و عادل صحابه  هستند و غیرت فاروق زبانزد عام و خاص است،می توان پی به عمق مطلب ایشان برد.

اما گویا این رگ غیرت به غیر از منتسبان حضرت خلیفه ثانی،گویا در دوستداران و محبان ایشان نیز وجود دارد زیرا که برخی از جملات شما غیرت فاروقی ما را نیز بی اختیار به حرکت در آورد.

-به برخی معجزات و وقایع منتسب به انبیا(ع) اشاره کردید مانند شق القمر و عمر هزار ساله.و آنها را با عبارتی مثل میتولوژی و اسطوره و افسانه اشاره کردید.ایکاش برای کلمه میتولوژی مثال های دیگری می آوردید و از مسلمات اعتقادات مسلمین مایه نمیگذاشتید.

شق القمر هم در آیات و هم در روایات و هم در یافته های به روز اکتشافات علمی اشاره شده است. میتوان با یک سرچ ساده در مورد پی بردن آمریکایی ها به واقعیت شق القمر پی ببرید.کلمه شق القمر را گوگل کنید.شق القمر جزئی از اعجاز علمی قرآن دسته بندی شده و افرادی که در مورد اعجاز علمی مطالعه دارند به این امر واقف اند.اعتقاد اهل سنت باور به معجزات است.معجزات قوانینی برخلاف قوانین رایج داشته و برای اثبات حقانیت انبیا در میان مردم در زمان هر کدام از انبیا موجود بوده اند.ایکاش کلمه میتولوژی را بکار نمیبردید.

-کلید کامیابی انسان خردورز کشف و جمع آوری داده ها بدون پیش فرض هاست.

این گذاره شما سهل ممتنع است.زیرا تمام دانشمندان پیش فرض های ابتدایی را دارند.

علم روز دنیا بر پایه پوزیتیویسم و آزمایش گرایی است و پیش فرض اولیه آن عدم قبول و عدم انکار گذاره های دین و موارد غیر تجربی و غیر حسی است.

پس این حرف شما در میان اندیشمندان روز دنیا خریدار ندارد

در مورد علوم انسانی نیز بطور مثال در زمان جنگ سرد هر یک از ابرقدرت های شرق و غرب تفکر خاص خود را در مورد انسان،آزادی، اختیار، آموزش، جامعه و… داشتند و حتی در کنفرانس های بین المللی قبل از سخنرانی و ارائه مطلب،تیپ و نوع سخنان هر کدام از کشورها با توجه به تقسیم بندی آنها در دو بلوک کاملا قابل پیش بینی بود.

لذا اندیشمندان علوم انسانی نیز خالی از پیش فرض ها نیستند.

-برخی بر این گمانند دستاورد های خردورزانه عالمان  …نمی تواند انسان شمول باشد.

بله. اینگونه است .آیا رفتار و اخلاق فرد مومن و فرد منافق یکسان است؟مگر نه اینکه مومنان به وعده خدا باور دارند و خود را از منهیات الهی با توکل بر خدا کنار می‌کشند ولی انسانهای عادی نوع نگاه دیگری دارند.

امروز پدیده هایی مثل صنعت سکس و پورنوگرافی اخلاقیات را درنوردیده و حتی صدای اعتراض سکولارها را نیز درآورده. سکس توریسم به درآمد اول برخی ممالک تبدیل شده.کشورهای غربی و برخی ممالک شرق آسیا رویای مبتلایان به انواع بیماری های روانی جنسی گشته است اما در کشور های متدین این امور بسیار بسیار کمرنگ تر است.

هر چند بدلیل جهانی شدن و گلوبالیسم منکر رواج و ریشه دواندن این امور در بین نسلهای جوان در کشورهای جهان سوم نیستم.که این امر نیز بدلیل مسائلی مثل عدم آگاهی نشات میگیرد

-گفتید در تعالیم دین انسان را مانند لوحی سفید و پاک در نظر گرفته اما با توجه به نظریه فروید که حاکی از نیروهای متضاد در درون انسان و نظریه ژنوم ،نظریه دین مورد تشکیک قرار میگیرد .

اولا نظریه دین بر این اساس است که فطرت انسان خدا جو و حقیقت طلب است.اما در دین نیز از وسوسه های نفس اماره نیز سخن گفته که به بدی امر می کند.از وسوسه‌های شیاطین انس و جن و همزاد جنی نیز سخن به میان آمده است.از تاثیر گناهانی مثل شرب خمر و زنا در اولاد و انتقال تاثیرات این رفتارها در رفتار فرزندان سخن گفته شده است.حتی در دین از تاثیر لقمه حرام نیز سخن گفته شده است بر تربیت فرزند و حتی تاثیر لقمه حرام در انکار حق و گرویدن به باطل.دین اسلام همه بحث ها را پوشش میدهد اگر نیک بنگریم.حتی در دین سفارش به شکرگزاری و شادی شده است و از غم و کسالت روحی و غصه نهی شده.این نیز بر اساس پژوهش های جدید ثابت شده است افسردگی میتواند از طریق توارث انتقال یابد.

-در مورد فروید نیز باید ضمن نکوداشت زحمت های او و کشف برخی مسائل در امور روانشناسی که امری مهم است ذکر چند نکته قابل توجه میباشد

اولا آزادی جنسی و انقلاب جنسی که موجب فساد نسل های جوان در تمام دنیا شده است ریشه در نظریه فروید دارد.همانطورکه نپرداختن و سرکوب این غریزه موجب خسران است،آزاد گذاشتن و لاابالیگری جنسی بسیار بدتر و مضحک تر و دارای عواقب جدی است. دیگر در غرب انسان به جنس مخالف بسنده نکرده و کارناوال هم جنس گرایان راه افتاده که پیامد انقلاب جنسی است. در مورد هیپنوتیزم و ضمیر ناخودآگاه و مسائل اینچنینی خوب است نظر دانشمندان اسلامی را هم جویا شویم .هر چند اینجا وقت و زمان مناسبی برای پرداختن به اینگونه موارد وارد نیست.

-در مور علامه بن خلدون و نظریات وی در مورد تاثیر تغذیه بر منش و اخلاق آدم تاختید و تخطئه کردید

بد نیست بدانیم سازمان ملل متحده ،آلترناتیو مدیسین یا طب جایگزین را امروزه به تمام کشورها توصیه میکند

طب سنتی و طب سوزنی و طب هندی از جمله طب جایگزین است

یکی از پایه های طب سنتی بحث تغذیه و طبایع و اختلاط امزاج و تاثیر تغذیه بر تن و مغز و فکر و اخلاق آدمی است که در طب سنتی و اسلامی موضوعی پذیرفته شده است و جای هیج شکی نیست

ای کاش به بزرگانمان مثل بن خلدون ارج نهیم همانطور که فرنگی ها به مارکو پولو ارج مینهند هرچند از نظر من مارکو به گرد پای علامه بن خلدون نمی رسد.سیاح جهانگرد ونیزی کجا و علامه بن خلدون مورخ و جامعه شناس و نویسنده و محقق نامی کجا.

کار پاکان را قیاس از خود مگیر / گرچه باشد در نوشتن شیر و شیر

-لاابالیگری در جوامع غربی نتیجه خوردن گوشت خوک است.این مطلب را من در نوشته پیشین گفته بودم و شما نقد کردید.

بله خوردن گوشت خوک باعث و بانی این امر است اما این تنها علت نیست علت را میتوان در چند نکته خلاصه کرد :

اولا خوردن گوشت خوک که در انسان دیاثت و بی غیرتی پدید می آورد.این مطلب که نوع غذا در اخلاق انسان ها تاثیر دارد در طب جایگزین پذیرفته شده است.

دوما خوردن مشروب که باعث میشود عقل انسان در حالت مستی نتواند رفتارهای او را کنترل کند

سوما انقلاب جنسی و آزادی های گسترده جنسی که ریشه در نظریات فروید داره

چهارما فمینیسم که باعث شده در تحت لوای آزادی به زنان ،زنان مورد سوءاستفاده قرار گرفته و نه تنها آمار تجاوز افزایش یافته بلکه زنان به عنوان کالای جنسی تنزل یافته است و گسترش بی حد و حصر پورنوگرافی که بعنوان ساب کالچر در جوامع غربی مد شده و تبدیل به بخشی از فرهنگ و هنر آنها شده است!

آیا نمیبینید و نمیدانید نیروهای اهریمنی برای در هم کوبیدن دین بسیج شده و از نظریه فرگشت گرفته تا آزادی جنسی و حق انتخاب فردی و من اگر نیک و بد تو برو خود را باش را در هم تنیده تا بتواند دین را از میان بردارد؟

دوستان گرامی ای کاش دین را از افراد با سواد و حوزه های نامی و اساتید گران سنگ و به روز و اپدیت پرس و جو کنیم و از آنها برای روشن شدن مطالب استمداد کنیم

تنبیه:این متن در مقام ضدیت با دانش و علم نیست بلکه علم را مقامی شامخ و عالم را مقامی والاست

نویسنده تفکر باز استاد مرادپور را ستوده و از مدیریت اولکامیز برای نشر آرای متضاد و تفکرات متفاوت نهایت سپاس گذاری را دارد

با سپاس و آرزوی توفیق و شادکامی روز افزون

غیاث دوگونچی

پانوشت اولکامیز : انتشار مطلب فوق به معنای تایید آن نیست بلکه در راستای تضارب آرا و بازتاب افکار مختلف می باشد.


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا