اخبار

دیوان مختومقلی به زبان فارسی ترجمه شد

پایگاه خبری اولکامیز – به گزارش  ایرنا پنج نفر از فعالان ادبی و مترجمان زبان ترکمنی گلستان پس از هشت سال‌ تلاش، دیوان مختومقلی فراغی شاعر مشهور ترکمن را به زبان فارسی ترجمه کردند.

گروه مترجمین اشعار مختومقلی فراغی در اطلاعیه ای اعلام کرد پس از برگزاری ۹۵ جلسه مستمر، دیوان مختومقلی فراغی در چهار جلد ترجمه شد.

مشهدقلی قزل، موسی جرجانی ،حاجی محمد قرنجیک ،خال‌محمد پقه و  عاشرمحمد رئوفی در مدت هشت ۸سال ۴۰۰ عنوان شعر مختومقلی را در چهار جلد و هر جلد ۱۰۰ شعر ترجمه کردند.

برای نخستین بار است که دیوان مختومقلی به زبان فارسی ترجمه شده است.

به گزارش ایرنا، “مختومقلی فراغی شاعر و عارف ترکمن درسال ۱۷۳۳ میلادی برابر با سال ۱۱۱۲ شمسی در روستای حاجی قوشان از توابع بخش مرکزی گنبدکاووس متولد شد و پس از ۵۷ سال زندگی در کنار چشمه عباساری در دامنه رشته کوه سونگی داغی بین ایران و ترکمنستان درگذشت.

پیکر این شاعر برای دفن به روستای آق توقای در ۴۰ کیلومتری غرب مراوه‌تپه در منتهی الیه شرق استان گلستان منتقل و در جوار آرامگاه پدرش دولت محمد آزادی به خاک سپرده شد.

اشعار این شاعر بزرگ ترکمن که در بین دیگر اقوام ایران زمین و دیگر ملل جهان نیز بلند آوازه شده، دارای مضامین اجتماعی، سیاسی، دینی و عرفانی است و دیوان شعر او نیز تاکنون به چند زبان دنیا از جمله انگلیسی، روسی ترجمه و چاپ شده است”.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. با سلام. ضمن ابراز خسته نباشند به مترجمان اشعار مختومقلی باید گفت که بر طبق تحقیق محققان برجسته و مختومقلی شناسان مشهور که سالیان درازی بر روی دیوان اشعار شاعر تحقیق کردند، نظیر مرحوم صافار انصاری، نورمحمد آشورپور، دکتر یوسف آزمون و مختومقلی شناسان تورکمنستانی- این ادیبان به این نتیجه رسیدند که تعداد اشعار مختومقلی از ۲۶۰ شعر تجاوز نمی کند و مابقی الحاقی می باشند. حالا چطور این آقایان ۴۰۰ شعر را ترجمه کردند و چه اشعاری را ترجمه کردند قابل تأمل است. کاش اقلا لیست اشعار ترجمه شده را منتشر می کردند.
    بیشتر این اشعار الحاقی توسط استاد فلسفه دانشگاه بنام قلیچ موللی یف صورت گرفت. پس از مرگ وی دفترچه یادداشت روزانه اش بدست یکی از نویسندگان جوان افتاد. در آنجا موللییف به دستبردش به آثار شاعر اعتراف کرده بخاطر این گناهش پوزش می طلبد. با هم می خوانیم:
    غ.مـﯙللـﯙیف ینگ ادن بولاشئقلئغئنئ بویون آلئشی حاقدا اونونگ آرخیو ماتریاللاریندان بیر بؤلک :
    «تـﯙرکمنلرینگ اولی یدی گن یالئ یدی شاحئرئ نئنگ ایچینده اینگ اولوسئ نئنگ (ماغتئمغولی- آ.گ) میراثئندا جدللی یرلرینگ باردیئغئنئ اولی ایل بیلیأر. یؤنه اونونگ اؤز واغتئندا منینگ گـﯙنأم بیلن دؤرأندیگینی بیلیأن کأن دألدیر. من اول لأهنگینگ (ماغتئمغولی- آ.گ) بیرنأچه مـﯙنگ سطیری نینگ حوت اؤزﯙنینگکدیگینه کپیل گچیپ بیلجک دأل. اؤز واغتئندا من اولاری اول یدی گنینگ حایسی بیرسینه برن بولسام، اولام تـﯙرکمنینگ اینگ اولئ شاحئرئنا اؤوریلجکدی. منینگ وظیپأم اولارئنگ ایچیندن اینگ مئناسئبئنئ سایلاپ تاپماقدئ. من شونئ هم اتدیم. مونونگ اﯙچین منی یازغارئنگ، ایسله سنگیز یالقانگ… منینگ اؤز حالقئمئنگ اؤنگـﯙنده گـﯙنأ ایش ادن بولماغئم- دا آحمالدئر. من بئییک شاهئرئنگ میراثئنا ال غاتانئما اؤکـﯙنیأن… اول غوشغولاری منینگ آتام پاخئر…. یری بولیار، بو حاقئندا سوُنگ بیر گـﯙن…»

    با احترام
    آ.گلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا