ساختار شناسی رنگین کمان اقوام/ مکتوب نخست

پایگاه خبری اولکامیز- احمد مرادپور یکی از یاران و همراهان حقوقدان و صاحبنظر سایت اولکامیز نوشت :
ساختار جوامع انسانی متاثر از مولفه هایی گوناگون فرهنگی می باشد مانند زبان، نژاد، دین و سایر عناصری که زیر ساخت های هر جامعه ای مقوم به آنست ، در یک مفروض گسترده می توان کلیه فارسی زبانان جهان اعم از افغان ها،تاجیک ها و فارس های ایران را یک جامعه تلقی نمود و در مفروض حدااقلی همان مثال پیشین ، حاملان گویش سیستانی یا گیلکی در زبان فارسی را جامعه ای کوچکتر با علقه های فرهنگی خاص تر بر شمرد.
میزان درهم تنیده گی و وامداری یک جامعه نسبت به اعضاء آن می تواند نسبت به جوامع دیگر متفاوت باشد.
جامعه ترکمن های ایران یا ایرانیان ترکمن یک مدل بسیار خاص از جامعه ای می باشد که ضمن گشوده گی کامل باب فرهنگی و تعامل با سایر ملل ، بسیار مایل می باشد که حصار ارکان نژادی خویش را محفوظ و مصون نگه دارد.
این خویشتن داری یا گریز از تخلیط نژادی و فرهنگی آن چنان قدرتمند بوده است که عناصر همانند ساز نظیر مذهب نیز نتوانسته است بر آن چیره گردد.
از سویی مصادیق برجسته شاخص های تعامل فرهنگی ترکمنها را میتوان در مراودات اجتماعی با اقوام مهاجر به عنوان انگاره ای مهم بر شمرد کما اینکه این تعامل در سایر نقاط ایران می تواند با سختی و صعوبت روبرو گردد مگر در کلانشهرهایی با هویت های اجتماعی چندگانه یا در دولت های مدرنی که مفاهیم فرهنگی متاثر از قومیت در آن معنایی ندارد و انسان تحت مفاهیم مدرن حقوق بشر و شهروند تعریف می گردد.
به نظر می رسد استراتژی ملت سازی در عصر پهلوی بدون امکان گذار اقوام از مفاهیم بنیادگرایانه فرهنگی به انسان مدرن غایت شکست خورده گی یک ایده می باشد.
از این رو با فرو ریخته گی تئوری آسیمیلاسیون فرهنگی اقوام قدرتمند، همچنان امکان همنشینی اقوام بنیادگرا ممکن نمی گردد مگر به صبر و سکوت و دندان ساییدن در خلوت و طغیان به خشم و سیلاب در کرانه های تاریخی.
همانند سازی اقوام غیر بنیاد گرا اما به سهولت ممکن است – چنانکه در نیم قرن اخیر شاهد آن هستیم – پاره ای نژادها چندانکه می بینیم به حفظ خط خونی پایبند نیستند از این رو امتزاج خونی و خلق نسل های با هویت های خونی و فرهنگی چندگانه را شاهدیم.- ( تغییر نام فامیلی در سطح گسترده ) در یک شاخه از یک قوم یکی از شاخصه های اصلی تمایلات همانند شوی می باشد.
از این رو یکجا نشینی اقوام بنیاد گرا با یکدیگر توصیه شایسته ای برای حاکمیت نیست اگر چه حاکمان در تلاش آنند.
به نظر می رسد یکجا نشینی قوم بنیاد گرا با اقوام همگرا چندان محل مناقشه نخواهد بود ، اقوام همگرا به واسطه ایزوله شدن در مفاهیم نوین نظیر شهروندی و نیز فقدان سازه های ذهنی تهاجم گرا امکان زیست آرام و تعاملات اجتماعی با اقوام بنیادگرا را دارا می باشند.
واژه رنگین کمان اقوام که در پاره ای مناسبت ها از آن یاد می شود در حقیقت امر مفهومی است واژگون .
واژگون از این رو که اساسا” اظهار خشنودی از یک وضعیت پارادوکسیکال عملی و گنجاندن دو مفهوم و دو غایت متضاد در یک بستر میسر نمی باشد و لیکن سیاستمداران در بی چاره گی با آن دل می بندند و لبخندی بر لب جشن ها و مناسبت ها می آرایند لیکن اگر چه لبخند بر لب اما هراسی بی وقفه نیز در دل دارند ، از واقعه ای نا به هنگام و رخدادی نامیمون .
تردیدی نیست مناقشات و نارضایتی فرهنگی در گام اول منجر به گسست مناسبات اجتماعی و اقتصادی می گردد.
ww.ulkamiz.ir