مطالب ویژه

غفار بردی اصفهانیانی مردی از جنس غیرت

پایگاه خبری اولکامیز- حاجی قربان طریک: عصر چهارشنبه ۲۵ امین روز اسفند ۱۳۸۹ یکی از حساس ترین و سرنوشت سازترین روز والیبال ترکمن صحرا بود. دیدار پایانی تیم والیبال جواهری گنبد با تیم دانشگاه آزاد تهران که در  صورت باخت تیم گنبد ، گنبدیها از گردونه  سوپر لیگ والیبال ایران حذف می شدند و شاید پایان ناخوش برای والیبال ترکمن صحرا بود.

سالن خانه والیبال تهران در خیابان حجاب کنار پارک لاله تهران میزبان ۲ اتوبوس تماشاگر عاشق والیبال از ترکمن صحرا و دو مهمان ویژه یعنی  غفار بردی اصفهانیان و آنا محمد بیات بود.

غفار بردی و بیات آن روزها نمایشگاهی از زیورآلات ترکمن در یکی از پارک های تهران برگزار کرده بودند و وقتی شنیدند گنبدیها به تهران می آیند ۶  لباس ترکمنی و ۶ کلاه سفید ترکمنی را با خود به سالن خانه والیبال تهران آوردند.

بچه ها سریع لباس و کلاه ترکمنی را پوشیدند و با شعار گنبد ، گنبد به استقبال بازی رفتند. مسابقه در گیم اول و دوم با شکست سنگین گنبد همراه شد.گیم سوم بازی  زمین و زمان علیه نماینده ترکمن صحرا بود.

شاید دقایقی با وداع تلخ والیبال ترکمن صحرا با والیبال ایران فاصله نداشتیم که چشمم به گوشه سالن افتاد جای که غفار بردی نگران و ناراحت نگاهش به زمین بود گوی تمام غم و غصه ترکمن صحرا بر قامت نحیف او سنگینی می کرد.

نفس ها در سینه حبس شده بود به یکباره دون ها و تلپک ترکمنی با مشت های گره کرده جوانان ترکمن  انگار یک لحظه معجزه کردند. تیم  از این رو به آن رو شد و حریف را در ۳ گیم بعد شکست دادند و نماینده ترکمن صحرا فاتح میدان بزرگ شد .

دوباره غفار بردی را در بین جمیعت دیدم اینبار در  بین تماشاگران جشن و پایکوبی می کرد انگار  تمام شادی های ترکمن صحرا را به او داده بودند. خیابان حجاب تهران دقایقی توسط ترکمن ها فتح شد و همه شعار گنبد – گنبد سر می‌دادند.

غفار بردی اصفهانیانی و آنا محمد بیات را ۳ ماه بعد در آق توقای کنار مزار مختومقلی دوباره دیدم خنده ای از ته دل غفار بردی و تجدید خاطره  آن شب فراموش نشدنی، دون و تلپک های معجزه گر غفار بردی دایی و البته خنده مرد متعصب ترکمن صحرا که هرگز فراموشش نخواهم کرد. روحت شد غفار بردی دایی

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا