مطالب ویژه

پاسخی بر یک مغالطه و بی‌احترامی

جوابی به پاسخ دانشگاه گنبدکاووس به "ماجرای (حذف) یک سخنرانی علمی درباره مختومقلی فراغی در دانشگاه گنبد "

پایگاه خبری اولکامیز- دکتر ناصرقلی سارلی ، استاد دانشگاه و فعال اجتماعی :
مطلبی که درباره حذف سخنرانی علمی خود در دانشگاه گنبد کاووس نوشته بودم بازتاب قابل ملاحظه‌ای یافت و دوستان و مسئولان بسیاری با تماس یا پیام به آن حساسیت نشان دادند که سزاوار سپاس و قدردانی است.

فضای مجازی و امکانات رسانه‌ای را که زمینه نقد و پاسخگویی را فراهم می‌آورند باید قدر شناخت که در این مورد خاص، دانشگاه گنبد کاووس را به پاسخگویی واداشت. پاسخ این دانشگاه را به فال نیک می‌گیریم و امید داریم این گفت‌وگوهای مجازی در میانه میدان قضاوت مردم در نهایت به توسعه، پیشرفت و شفافیت بیانجامد.

هر چند اصل پاسخگویی دانشگاه گنبد کاووس نویدبخش و سازنده است، محتوای این پاسخ چند نکته قابل تامل دارد و نیازمند پاسخگویی است:

۱. اقدام دانشگاه گنبد کاووس به برگزاری همایش مجازی در باره مختومقلی فراغی و اساسا رویکرد علمی و دانشگاهی به شاعران و عارفان بزرگ که مقوّمان فرهنگ و تمدن این مرز و بوم هستند شایسته تقدیر است اما برگزاری چنین همایش‌ هایی اصول و استانداردهای پذیرفته‌ شده‌ای دارد که فقدان هریک از آن‌ها می‌تواند بنیان را دچار خلل کند. بدیهی است که انتخاب سخنرانانی با رویکرد علمی و دانشگاهی از جمله این اصول است.

۲. در متن پاسخ این دانشگاه چنان به‌ راحتی از فرآیند دعوت از بنده و درخواست مقاله و سپس حذف آن سخنرانی سخن گفته‌اند که گویی ابتدا تصمیم به خرید کالایی گرفته‌اند و سپس منصرف شده‌اند. می‌نویسند ابتدا فلانی را دعوت کردیم و وقتی زمان نهایی‌ کردن برنامه فرا رسید به نکته ظریف (و البته مهمی) پی بردیم و بنابراین او را حذف کردیم.

نمی‌دانم آیا وقتی وارد محل کار خود می‌شوید به تابلوی آن نگاهی می‌افکنید؟ از دانشگاه انتظار است که هر کاری، به‌ویژه همایش و بزرگداشت علمی را، به‌ درستی و با رعایت همه اصول برگزار کند. این‌که اول دعوت کرده‌اید و ۱۰ روز بعد به نکات ظریف و مهم رسیده‌اید نشان می‌دهد که دست‌کم در این مورد، اصول یادشده را رعایت نکرده‌اید.

در نوشته پیشین به نکات اخلاقی چنین خطایی اشاره نکردم ولی آیا اجازه هست که بپرسم آیا دعوت یک فرد دانشگاهی به یک سخنرانی تخصصی و گرفتن موضوع و عنوان سخنرانی و سپس لغو آن پس از ده روز، عملی اخلاقی است؟

جالب است که پاسخ شما از بیان یک عذرخواهی ساده نیز خالی است. گویی زبان تصمیم‌گیران از اظهار چنان عذری قاصر است که البته داشتن توان و ظرفیت عذرخواهی در فضای عمومی فضیلتی است که عظمت روحی و اخلاقی می‌طلبد.

۳. در متن پاسخ، بیهوده کوشش شده است میان بنده و همکار دانشگاهی غیرترکمن که جایگزین بنده شده، تقابلی ایجاد شود. اصلا نمی‌دانم چه کسی و با چه میزان تخصص و دانش در زبان و ادب ترکمنی قرار بوده یا هست که جایگزین بنده شود. بسیار خوشحالم که آن همکار فرهیخته چنان توان علمی و تخصصی به دست آورده که می‌تواند درمورد مختومقلی فراغی سخنرانی علمی کند در حالی‌که زبان ترکمنی زبان مادری او نیست.

این امر در حالی که زبان و ادبیات ترکمنی به‌عنوان رشته دانشگاهی تدریس نمی‌شود برای بنده جای بسی شادمانی است. “بر این مژده گر جان فشانم رواست”.

امیدوارم محتوا و متن سخنرانی‌های همایش و بزرگداشت در آن دانشگاه به نحوی نباشد که بتوان نام مختومقلی را از آن برداشت و نام هر شاعر و عارف دیگری را جای آن نهاد؛ آسیبی که در بسیاری از سخنرانی‌های مناسبتی دیده می‌شود.

۴. مغالطه‌ای در پاسخ دانشگاه گنبد کاووس وجود دارد. دو کلمه از نوشته بنده را برداشته و در مسیری که رو به بیابان است مَرکب رانده‌اند. اعتراض بنده به آن بود که دانشگاه نباید صرفا جایی برای اشتغال و ارتزاق مدیران و افراد باشد، چنان‌که در تعریف آن مندرج است دانشگاه جایی برای تضارب آرا و برنامه‌ریزی برای توسعه متوازن جامعه است. اقدام شریف آن کارآفرین خیّر را که با کمک و حمایت رئیس دانای پارک علم و فناوری گلستان از فضای فیزیکی دانشگاه برای کارآفرینی استفاده کرده است، در کارنامه خود جای ندهید.

۵. درمورد رتبه‌ دانشگاه گنبد کاووس در رتبه‌بندی مرکز استنادی علوم جهان اسلام که رسما وظیفه رتبه‌بندی دانشگاه‌های کشور را برعهده دارد، عذرتان بدتر از گناه است. تا دو سال پیش دانشگاه گنبد کاووس در آن رتبه‌بندی حضور داشت و در دو گزارش اخیر غایب است. نمی‌دانم اشاره به قصور سال ۹۷ از چه باب است. آیا می‌خواهید آن را به تیم مدیریتی سابق منتسب کنید؟

پرسش ساده بنده این است: چرا در دو سه سال گذشته با مذاکره و پیگیری، مستندات سال ۹۷ را به مرکز منطقه‌ای علوم و فنون شیراز ارائه نکردید تا اطلاعات دانشگاه کامل شود؟ با این حساب، سال آینده هم در رتبه‌بندی غایب خواهید بود. اهل فن و آگاهان می‌دانند غیبت در رتبه‌بندی ملّی چه معنایی دارد.

 نکند این کار تمهیدی باشد برای این‌که استقلال دانشگاه گنبد کاووس که با تلاش دلسوزان به‌حق از آموزشکده به دانشکده، بعدها به مرکز آموزش عالی و سپس به دانشگاه تبدیل شد، به مخاطره افتد؟ نکند عده‌ای با استناد به طرح آمایش آموزش عالی بخواهند دانشگاه گنبد کاووس را به زیرمجموعه دانشگاه گلستان تبدیل کنند؟

یادتان باشد این‌جا جرجان قدیم است، مهد علم و دانش و فرهنگ. هرچه شاعر و عالم با لقب جرجانی در تاریخ علم و تمدن ایران اسلامی هست در این خاک بالیده است: حکیم سیداسماعیل جرجانی، امام عبدالقاهر جرجانی، میرسیدشریف جرجانی و بیش از هزار عالم و دانشمندی که نامشان در کتاب تاریخ جرجان ثبت است.

۶. حماسه‌ای را که درباره پیشرفت و توسعه دانشگاه سروده‌اید پیشتر نشنیده بودم و از این رو به‌درستی به عمق بی‌اطلاعی بنده اشاره کرده‌اید. غریبه نیستید. از این پوستین‌ها به گوش ما فراوان رسیده اما از بخت بد، تاکنون به دوش ما ننشسته است. پس چرا هیچ اثری از دانشگاه گنبد کاووس در توسعه و آبادانی این شهر دیده نمی‌شود؟ چرا بیشتر مردم دانشگاه شهر را نمی‌شناسند؟ کدام معضل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و صنعتی منطقه را حل کرده‌اید؟ نکند افزایش ساختمان‌های دانشگاه را با توسعه و پیشرفت اشتباه گرفته‌اید؟ دانشگاه سنگ و گیاه و چوب نیست.

۷. گویا از قضاوت بنده آشفته شده‌اید. در نوشته پیشین گفته بودم قضاوت اخلاقی نمی‌کنم و موضع شخصی نمی‌گیرم. اما قضاوت درباره نهادی که به تعبیر خودتان بزرگ‌ترین مرکز آموزش عالی دولتی شرق گلستان است حق تک‌تک شهروندان است چون حقوق خود را، حق مدیریت و ماموریت خود را، تمام هزینه‌های اداره آن نهاد را از مردم می‌گیرید.

هر فرد و نهادی که از بیت‌المال و از جیب مردم تامین هزینه می‌کند باید به پرسش‌های آنان پاسخ دهد. شما دربرابر همه مردم برای تک‌تک اقدامات و عملکردتان پاسخگو هستید. مطالبه حق ماست. درست گفته‌اید که دانشگاه گنبد کاووس مرکز آموزش عالی دولتی است و نباید به مدرسه خصوصی کوچک تبدیل شود.
“این سخن پایان ندارد…”

این نوشته را با تمثیلی کوتاه از مثنوی مولوی به پایان می‌برم. برای تفسیر و تطبیق آن با موضوع، می‌توانید از همان همکاران دانشمند و فرهیخته که در پاسخ خود اشاره کرده‌اید کمک بگیرید:
آن یکی پرسید اشتر را که هی
از کجا می‌آیی ای اقبال پی
گفت: از حمام گرم کوی تو
گفت: خود پیداست در زانوی تو

سوم خرداد ۱۴۰۰


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. در پاسخ باید گفت که:
    آن یکی گفتا به نادانی که هان
    تاچه حد آموختی ای نکته دان
    گفت ای نادان ندانی دکترم
    از علوم عالی و دانی پُرم
    گفت این پیداست از الفاظ تو
    آن کلام و گفتگوی ناز تو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا