مطالب ویژه

گفتگو با مهندس یحیی خوجه کاندیدای شورای شهر گنبد/ بخش اول

قدر داشته هایمان را نمی دانیم

پایگاه خبری اولکامیز- زمان زیادی تا انتخابات باقی نمانده است. در این دوره در شهر تاریخی گنبد که مرکز ثقل شرق استان گلستان محسوب میشود بیش از یکصد کاندیدا  برای فتح هفت کرسی شورای شهر به رقابت می پردازند و به انحای مختلف در پی جذب آرای شهروندان گنبدی هستند. یکی از این کاندیداهای مطرح و توانمند، مهندس یحیی خوجه است. ساکن محله قدیمی چای بوین و از خانواده اصیل و مذهبی .

مهندس خوجه نوه ی استاد عبدی جان آخوند خوجه یکی از روحانیون طراز اول گنبد می باشد. خانواده وی از جهت مذهبی و فعالیت دینی فرهنگی از جایگاه والایی در جامعه برخوردار میباشد. در راستای معرفی و آشنایی با دیدگاه های مهندس یحیی خوجه نامزد انتخابات شورای شهر گنبد در باره فعالیت ها ، ظرفیت ها ، کاستی ها و مشکلات شهر گنبد و  مواردی در این حیث، گفتگویی با وی انجام دادیم که در پی می آید با ما همراه باشید :

س -در ابتدای گفتگو خودتان را به مخاطبان اولکامیز معرفی کنید؟ سن ، زادگاه ، تحصیلات و شغل تان را بفرمایید؟

من یحیی خوجه هستم در سال ۱۳۵۹ در گنبدکاووس، محله چای بوئی به دنیا آمدم و تا الان در این محله زندگی می‌کنم. در سال ۱۳۸۱ در رشته زمین شناسی کاربردی فارغ‌التحصیل شدم. پس از آن با عضویت در سازمان نظام مهندسی معدن کشور، همراه دوستان هم دانشگاهی، مشغول فعالیت شدم. در شرکت‌های کاوش و توسعه معادن یاقوت، ماشین سازی بام بین،  سبز آذین – زیبا سازی شهری تهران، شرکت آمایش دشت فعالیت و همکاری نمودم.

در بدو زندگی مشترک، یعنی سال ۱۳۸۴، در مسجد جامع حاج عبدی جان آخوند خوجه، به عنوان هیأت امناء انتخاب شدم. انتخاب به عنوان هیأت امناء، به کلی مسیر زندگیم را تحت تاثیر قرار داد. فعالیت خود را در شرکت‌های مذکور، محدود کردم. البته به مرور تمام توان خود را صرف آبادانی مسجدی که پدربزرگم آنرا وقف نموده بود نمودم.  نمی‌توانستم آنرا به حال خود رها کنم.

در سال ۱۳۹۲ به سفر زیارتی حج عمره نائل گشتم. در همان سفر، در جوار حضرت رسول اکرم (ص)، با خود خلوت کردم و اندیشیدم. به یک نتیجه رسیدم. من دِین خود را نسبت به مسجد و پدربزرگم باید ادا میکردم. پس از بازگشت از مکه مکرمه و مدینه منوره، برای اینکه در انجام وظیفه ی خود در مسجد خطا و قصوری از من سر نزند، تحصیلات علوم دینی خود را در حوزه‌های علمیه حنفیه، علویه، نعمانیه و مدرسی شروع کردم.  تحصیلات علوم دینی را تا جایی که  بتوانم تصمیمات درستی در امور مسجد بگیرم ادامه دادم.

س – هدف و انگیزه شما از کاندیداتوری در انتخابات شورای شهر گنبد چیست ؟

هدف من از شرکت در انتخابات، بسیار پیچیده است. منتهی، من همیشه برای رشد و توسعه و آبادانی شهرم تلاش کرده ام. برای مصالح عموم مردم منطقه، تأکید میکنم:  «عموم منطقه»، همیشه در ارتباط با نمایندگان مجلس، شورای اسلامی شهر، فرمانداری و شهرداری بوده ام. توانایی ها و پتانسیل هایی در شهرمان می بینم که متأسفانه به آنها توجهی نمی شود.

همیشه از نبود امکانات گله داریم. ولی قدر داشته هایمان را نمیدانیم. می‌خواهم آنها را زنده کنم. میخواهم جایگاه ارزشمند گنبدکاووس در منطقه و حتی جهان بازیابی کنم. گنبدکاووس، زمانی پایتخت یک حکومت بوده است و از اهمیت خاصی برخوردار بوده و این خیلی باارزش است.

از اهمیت شورای شهر بگویید ؟ چرا به شورای شهر پارلمان محلی می گویند ؟

درمورد این که به شورای اسلامی شهر، پارلمان محلی میگویند، اعتقاد من هم همین است. شورای شهر، نوعی پارلمان است که در حوزه مدیریت شهری، متناسب با شهر و منطقه و فرهنگ مردم بومی و همچنین امکانات موجود، قوانینی محلی تصویب می‌کنند که در حوزه شهر اجرا می‌شود. این انتخابات، به نوعی یک نعمت است که نظام جمهوری اسلامی برای مردم به ارمغان آورده تا مردم بتوانند مدیران اجرایی شهر (و روستا ) را مستقیماً با آرای خود و با نمایندگانی که خودشان انتخاب کرده‌اند، تعیین کنند. به این ترتیب، می‌توانند به کسانی رأی دهند که از جنس خودشان است و به قولی دلسوز و « جان کویور» باشد.

س – شما فردی مسجدی و مذهبی هستید در مورد فعالیت هایتان در مسجد جامع چای بوین توضیح دهید چه مسئولیتی دارید و تاکنون چه اقدامات مهمی  انجام دادید؟

در مسجد جامع حاج عبدی جان آخوند خوجه، به عنوان هیأت امناء و مؤذن انجام وظیفه میکنم. مدیریت نمازجمعه، نماز عید و سایر فعالیت های مذهبی و اجتماعی و فرهنگی در مسجد بر عهده اینجانب میباشد. اقداماتی که در مسجد انجام دادم، سروسامان دادن به محوطه مسجد، احداث سایه بان برای برگزاری نمازجمعه و محوطه سازی، مرمت ساختمان مسجد و سقف آن، ساماندهی ورودی ها و مبادی آن، احداث ساختمان حوزه علمیه نعمانیه و دارالقرآن (اسوه)، بهسازی سیستم صوتی، بهسازی سرویس های بهداشتی، پیگیری و مصوب کردن موزائیک کاری پیاده رو مجاور مسجد، حل و فصل مشکلات اداری و شهرداری مسجد، و دیگر موارد، نتیجه تلاش این چند ساله من و همکارانم و البته کمک مردم مؤمن می‌باشد.

س -از سفرهای تان بگویید به کجاها سفر کردید و در زمینه مدیریت شهری و فضای سبز چه تجربه هایی کسب نمودید؟

در باب سفرهای خارجی، توفیق سفر به  حج عمره، و همچنین سفر به دوبی و ترکیه را داشتم. در همه سفرها، سعی بر اندوختن تجربه داشتم. در عربستان، از آشنایانم خواستم تا جایی که که ممکن باشد،  خیابان‌ها و محلات مکه و مدینه و جده را نشانم دهند تا با نحوه مدیریت شهری در عربستان آشنا شوم. در دوبی هم همین‌طور. در سفر ۵ روزه ای که داشتم، پس از اتمام کارهایم، در شارجه و دوبی، با مال ها و هتل های آنجا، حمل و نقل عمومی و دیگر ویژگی های یک شهر توریستی آشنا شدم. البته بیشترین تجربیاتم را در سفر ترکیه بدست آوردم. در آنجا، مهمان شهرداری بورسا، والی(استاندار) سامسون و دانشگاه‌های بورسا، ۱۹مایاس سامسون، دانشگاه مرمره بودم.

در همه جاهایی که مهمان بودم، از آنها خواستم که بیشتر در بُعد توریستی که گنبد استعداد آنرا دارد، مرا آشنا کنند. به موزه ها، کتابخانه ها، مزار افراد شهیر، قلعه ها و پلها، حمل و نقل عمومی، کافه ها و رستوران‌ها و بازارچه های سنتی، المان ها و دیگر موارد سر زدم و از نزدیک دیدم.

از پدرتان حاج ولی محمد خوجه  که یکی از چهره های شناخته شده گنبد می باشد صحبت کنید از فعالیت هایش بگویید آیا با وی همکاری و همراهی دارید ؟

پدرم، آقای ولی محمد خوجه، فردی خستگی ناپذیر و ساعی میباشد. در کودکی تحصیلات حوزوی و قرائت قرآن دیده، و با توجه به اینکه بسیار کنجکاو بوده و دنبال یادگیری علوم، خودش شخصاً به مدرسه سینا رفته و تا کلاس ۶ در آن مدرسه آموزش دیده. بعد از سربازی، دوره دبیرستان را در دبیرستان کاووس، به پایان رسانده. بعد برای تحصیل به کشور دانمارک رفته و در دو رشته چرخ خیاطی و طراحی دوخت صنعتی، و همچنین برق قدرت تحصیلات عالی را به پایان رسانده است.

از آن موقع در وزارت صنایع مشغول شده و سرپرست فنی کارخانجات  تولید و پخش پوشاک وزارت صنایع را برعهده داشته است. کارخانجات تهران، گنبدکاووس، ایلام، سنندج، خرم آباد، و زاهدان زیر نظر ایشان اداره می‌شده است. در دوران دفاع مقدس هم با وجود مخاطرات جانی، به مناطق جنگی سرکشی میکرده تا چرخه تولید پوشاک متوقف نشود.

علیرغم مشغله کاری، هم‌زمان به دنبال کتاب و نویسندگان بوده و در طی چندین سال تلاش، کتابخانه ای با آثار نفیس گردآوری کرده است. یکی از دستاوردهای ارزشمند پدرم، تهیه شجره طایفه خوجه میباشد که تهیه آن با مشقت فراوان و صرف زمان طولانی همراه بود. من هم در تهیه شجره، دوشادوش پدرم کمک میکردم و حتی بسیاری از اسامی را در ذهنم حفظ کردم و نسبتهای افراد طایفه خوجه را تا حدودی میدانم.

احتمالاً اکثر فرهنگ دوستان و همشهریان گرامی، نام پدرم برایشان آشناست. به این جهت که حدود سه سال پیش، کتاب  «دده قورقود» را کشف و آنرا به نام ترکمن صحرا به ثبت جهانی رسانید. این کتاب، نسخه سوم و مکمل کتاب‌های دیگر بوده و حکایت سیزدهم فقط در این نسخه موجود میباشد و به همین دلیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. من در کتابخانه پدرم، در نگهداری و تهیه کتب مختلف به ایشان کمک میکنم و سعی می کنم گنجینه ی جمع آوری شده توسط ایشان به نحو احسن حفظ شود و به نسل‌های آینده منتقل گردد.

بخش دوم این گفتگو را فردا بخوانید

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا