یادداشت

🕋 از آیه تا تاریخ

پایگاه خبری اولکامیز

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ، بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ، وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»
(سوره مائده، آیه ۵۱)

این آیه، مرز میان ایمان و سازش است؛ خطی که قرآن میان مؤمنان و اهل دنیا کشیده تا یادمان نرود ولایت با دشمن، آغاز سقوط ایمان است.

قرن‌ها پیش، سلطان عبدالحمید دوم عثمانی این مرز را شناخت و بر سرش ایستاد. وقتی صهیونیست‌ها با کیسه‌های طلا و وعده‌های سیاسی آمدند تا قدس را بخرند، پاسخ داد:

«فلسطین نه ملک من است، نه کالایی برای فروش. اگر خلافت از میان برود، شاید بتوانید آن را بگیرید؛ اما تا من زنده‌ام، یک وجب از خاک قدس فروخته نخواهد شد.»

او سلطنتش را باخت، اما شرافتش را نگه داشت. در تاریخ، نام او در کنار ایمان نوشته شد، نه کنار معامله.

اما امروز، در قرنی که جهان اسلام بیش از هر زمان به بصیرت و وحدت نیاز دارد، برخی دولت‌های عربی با امضای پیمان ابراهیم، همان خط قرمز الهی را شکستند.
به نام «صلح»، با اشغالگران قدس پیمان دوستی بستند؛ با کسانی که هنوز دست‌شان به خون کودکان غزه آغشته است.

قرآن در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

«وَلَن تَرْضَىٰ عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»
(بقره، ۱۲۰)

یعنی هیچ صلحی با آنان به رضایت ختم نمی‌شود، مگر به قیمت تبعیت و تسلیم.
و این همان چیزی است که امروز، زیر نام زیبا و فریبنده‌ی «پیمان ابراهیم»، در جهان اسلام رخ داده است.

سلطان عبدالحمید تاجش را از دست داد تا ایمانش نلغزد، اما حاکمان امروز، ایمان را فروختند تا تختشان نلرزد.

و تاریخ، بی‌تردید قضاوت خواهد کرد: آن‌که قدس را حفظ کرد، ماندگار شد؛ و آنان که آن را معامله کردند، فراموش خواهند شد.

✍️ بهرام جرجانی
کارشناس حقوق و فعال اجتماعی

*یادآوی: انتشار این اثر در اولکامیز لزوما به منای دیدگاه نویسنده آن نیست.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا