ادبیات

شاعر انبارالوم

پایگاه خبری اولکامیز – در سرزمین باد و آفتاب، در میان مردمان صمیمی ترکمن‌صحرا، نامی هست که برای بسیاری یادآور صداقت، سادگی و شعر ناب زندگی است؛ او اماندوردی مقدّر – شاعر مردمیِ انبارالوم، که واژه‌ها را نه بر کاغذ، بلکه بر قلب مردم نقش کرده است.

اماندوردی از دل مردم برخاست؛ در کوچه‌های خاکی و کنار مزارع سبز، با دوتار و ترانه بزرگ شد. شعرش هیچ‌گاه از روزمرگی دور نیست — همیشه هم‌نفس کارگر، چوپان، کشاورز و مادر ترکمن است. او از آن نسل شاعرانی است که “شعر گفتن” را خدمت می‌دانند، نه تزئین؛ کلامش صادق، بی‌تکلف و پر از عمق زندگی است.

واژه‌هایی که نفس می‌کشند
در شعر اماندوردی، «کلمه» زندگی دارد. وقتی از عشق می‌گوید، عشقش بوی نان تازه و نگاه ساده‌ی مردم روستا را دارد؛ وقتی از درد می‌گوید، رنجی است که خودش آن را لمس کرده — نه چیزی خوانده‌شده، بلکه زیسته‌شده. او بارها در اشعارش از آرزو و اندوه انسان‌های بی‌صدا نوشته؛ از غربت کارگرانی که از روستا به شهر رفتند، از مادرانی که لباس پسر شهیدشان را هنوز کنار قاب عکس نگه داشته‌اند، از دلتنگی زمستان‌های طولانی ترکمن‌صحرا.

شاعر مردم، نه شاعر کتاب‌ها
شاید اماندوردی مقدّر کمتر در مجلات ادبی دیده شده باشد، اما نامش در ذهن مردم زنده است. او تعریف دیگری از “شاعر” ارائه می‌دهد: شاعری که خانه‌ی کوچکش پُر از دفترچه‌هایی است با دست‌خط خودش، و هر شعرش را با صدای گرم برای مردم می‌خواند، نه برای چاپ. در بسیاری از مراسم‌های محلی و گردهمایی‌های فرهنگی انبارالوم، حضورش نه به‌عنوان مهمان، بلکه به‌عنوان روح کلام مردم احساس می‌شود. با احترام حرف می‌زند، با لبخند شعر می‌گوید، و هیچ‌گاه خود را بالاتر از دیگران نمی‌بیند.

میراث فرهنگی انبارالوم
اماندوردی مقدّر تنها یک شاعر نیست؛ او حافظِ زبان و احساس مردم منطقه است. در روزگاری که واژه‌های فارسی و رسانه‌ای آرام‌آرام بر زبان ترکمن سایه می‌اندازند، تلاش او برای حفظ واژگان و اصطلاحات محلی، ارزشی فراتر از شعر دارد. او با هر بیت، تاریخ زبانی و فرهنگی مردمان خود را ثبت کرده است؛ آن هم با لطافت، شوخ‌طبعی و ایمانِ آرامی که همیشه در چهره‌اش پیداست.

شاید بتوان گفت اماندوردی مقدّر نماینده‌ی نسلی از فرهیختگان ترکمن‌صحراست که در گمنامی، اما با معنا زندگی کردند. او از آن انسان‌هایی است که اگر شعری می‌گوید، مردم احساس می‌کنند آن شعر را خودشان گفته‌اند؛ و این بزرگ‌ترین افتخار یک شاعر مردمی است.

شعر پایانی او که تجلی‌بخش این روحیه است:

ایل گونیمه آرستا دیر یوره گیم
یاغشی لاردان آلقیش منینگ گراگیم
آلقیش لار نور بولوب یورگمه سینگسه
خاص برکت تافار شونده چوره گیم

*تیتر از اولکامیز

منبع – پایگاه خبری شهر انبارالوم

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا