تورکمن صحرا

بازخورد مطلب « تاج سلطان گلجه »

پایگاه خبری اولکامیز – عثمان آخوند نظری روحانی اهل قلم ترکمن نوشت:

امروز صبح عبدالقادیر آخوند شیرمحمدلی از روستای دماغ زنگ زد. همین متن “تاج سلطان گلّجه” مرحومه را از اولکامیز خوانده بود.

قادیر آخوند رفیق من است. با هم دوستیم. روحیات و احساسات ما با هم یکی هست .

او میگه وقتی خواندم تاج سلطان گلجه از دنیا رفته در ذهنم آن آواز دردی طریک تداعی شد!

اون زمان جنگ بود وقتی می شنیدیم پسر یکی شهید شده از صمیم قلب ناراحت میشدیم همذات پنداری میکردیم چهره‌ی پدر و مادرشهید را جلو چشم می آوردیم همدردی میکردیم.

بارها شده که با آن آواز گریه کردیم اشک ریختم تاج سلطان گلجه را متصوّر شدم! ولی نمیتوانم احساساتم را بنویسم.

از من تشکر کرد بابت این دلنوشته و منم واقعیت خوشحال شدم .

راستش کمی تاییدطلبی دارم وقتی اینگونه بازخوردها را می بینم یامیخوانم دلگرم میشوم.

ولی غرضم ازنوشتن پیام این است به جرات میتوانم بگویم تنها چیزی که بیشترخوشحالم میکند همین نوشتن است و این نوشتنم را مدیون ادیبان شعرا و هنرمندانی مثل دردی طریک و رحیم خیوه لی و غیره هستم که ما با آن آهنگها و شعرها زندگی کردیم بزرگ شدیم .

یادمه یک بزرگواری گفته بود؛ خود مردم بزرگترین و کامل ترین آرشیو هستند. و امروزه به عینه داریم میبینیم که گفته آن بزرگوار تحقق میابد گوشه گوشه ی ترکمنصحرا پر ازخاطرات تلخ و شیرین زمان جنگ تحمیلی است.

در دوران نوجوانی ما هیچیک ازاین امکانات امروزی نبود فقط ادبیات شفاهی بود. و در کمال تعجب میبینم امروز نقل قول آن دوران نیز  خواهان دارد و برای عدّه ای جذّاب شنیدنی و خواندنی است.

خدا را شکر میکنم امروز با فرهیختگان در تعاملم ازآنها می اموزم و می بینم که چقدر ادبیات و هنر در کنار هم اثرگذار و مکمّل یکدیگرند.

اگر آن شاعر گرانمایه آن شعر را نمی سرود و آن هنرمند محبوب مردمی آن آواز را نمیخواند، آن دوران که بجز نوارکاست چیزی برای ارتباط بایکدیگر در دسترس نبود کسی نام پدر و مادر شهیدرا نمیدانست و…

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا