برای صابر کاظمی

پایگاه خبری اولکامیز –
دستهایت روی تور بود
لبخندت روی لب
آوخ که امروز سکوت جای بازیهایت نشسته است!
برخیز پهلوان و ما را با بغضی نفسگیر وامگذار!
ببین هر پاس، هر سرویس و هر حرکتات
در خاطرههایمان بازی میکند
«صابر»! گرچه باد هلهلهی تشویقهایمان را با خود برده است،
نامت همیشهی زمان در زمین و در جان وجودمان جاودانه است
دستات بر توپ باد دوام
پرتابات بر آسمان
هر سرویسات فریاد عشق و ایمان
و زمین میلرزد از گامهایت،
و قلبها میتپد به امید زندگانیات
ای صابر و ای رفیق مدام دلهایمان!
تو که با تلاش و عشق ستاره شدی
و نامت زمین و زمان را درنوردید
قهرمانیات نه در مدالها که در خاطرههاست
زمین زیر پاهایت هنوز میلرزد
و ما همچنان با عشق تو و با آرزوی زندگانی برای تو چشم به آسمان دوختهایم
ای دوست، ای ستارهای که بر آسمان خاطرهها میدرخشی
تو دوباره زندگانی را زندگی خواهی کرد،
تو همواره قهرمان ما خواهی ماند!
عبدالقهار صوفیراد – جمعه ۱۴۰۴/۸/۹
www.ulkamiz.ir



