تورکمن صحرا

به یاد « شامو »

پایگاه خبری اولکامیز- شرق صحرا دوباره در عزای بزرگ مردی فعال اجتماعی و فرهنگی و سیاسی اش از دیار دره خوش آباد روستای اجن قره خواجه غرق ماتم شد .

شاه محمد طغانی مردی همیشه خندان با تمام مشقت‌های زندگی اش لحظه ایی از ثانیه های عمرش را بدور از درد مردمان صحراش سپری نکرد ند همیشه وهر لحظه در چنب وجوش و فعال در نشست‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی منطقه شرق بودند اما هدفمند و با ایجاد لحظه های شاد و مفرح بین بزرگان ویدست آوردن دل وقلب این عزیزان درجهت رفع دردهای مادی و معنوی فقیران و مستضعفان، بهره میبردند و همیشه بین بزرگان شرق صحرا و ضعفا پل ارتباط بود ند و با توجه به روحیه شادش و قلبی بی کینه اش ارتباط گیری مردم چه فقیروچه غنی به راحتی میسر بود و انسانی خاکی و تمام اقشار بی پرده رابطه برقرار می کرد ند اما حیف که این پل ارتباط برای ضعفا دیگر قطع شد تا باشد که انشاءالله جایگزینی مناسب بروز و شکوفا شود.

شاه محمد طغانی معروف به شامو همچون پسر عمویش دانقطار ارجبی و هم منطقه ایش مرحوم مراد قربانی در اول میان سالی و خیلی زود پر کشیدند برای افراد شاد و خندانی مثل شاه محمد ۵۷ سالگی عین جوانی بود اما تسلیم تقدیر باید شد چون با تمام مراقبتهای پزشکی که داشتند و مرتب به سلامتیش اهمیت می‌دادند اما سکته مجال نداد. چند روز از وز فقدانش  می گذرد و هیچ کس از اهالی شرق نتوانستند مرگش راقبول کنند و در شوک عجیبی به سر میبرند ولی واقعیت چیز دیگر می گوید و شاه محمد در انظار نمایان نمی شود و کم کم نبودش و سفر به معادش را باید حقیقتا پذیرفت.

شاه محمد طغانی غیر از فعالیت های اجتماعی و فرهنگی یکی از ستونهای سیاسی منطقه هم همچون هم روستاییش مرحوم تقان محمد پژوهشیان در تمام نشست‌های سیاسی و فعالییتهای سیاسی منطقه حضوری بسیار فعال و یکی از لیدرهای گروه اقبال بود ند و سهم به سزایی در تصمیم گیری های سیاسی منطقه داشت و مهمتر از همه تمام گروه های سیاسی شرق با ایشان راحت بوده و در جمع خودشان می پذیرفتند و در واقع عامل اتحاد گروه ها بودند و با توجه به روحیات مرحوم با تمام دیدگاه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ارتباط برقرار می کردند و در جمع و نشست گروه ها فعالانه شرکت می کردند .

ایشان بسیار فعال و خستگی ناپذیر بودند وتا لحظه مرگ در خدمت اجتماع بودند اینجانب بعنوان هم روستایی و عمو زاده بودن شاید روزها موفق به دیدارش در روستای قره خوجه نمی‌شدم صبح زود از خانه میزدند بیرون تا پاسی از شب به خانه بر می گشتند به ندرت تو زادگاهشان بودند مگر برای رفع مشکل و معضلی برای محل سکونتش یا مردم و اهالی هم روستایی هایش در نشست‌ برگزارمی کردند دیده می شدند و باقی اوقات مرحوم فعال در اجتماع شرق صحرا بودند و به حق مردم شرق صحرا نیز به پاسداشت خدمت‌های شامو جان کم نگذاشتند و هنوز که هنوز بعد پنج روز همچنان در محل عزا جمع وبا خانواده اش همدردی می کنند تا روح این مرحوم ناظر بر قدردانی مردمش باشد.

در آخر دست به دعا به درگاه حق ببریم و همه با هم در کل صحرا برای شادی روحش و محشور شدن در کنار عزیزانش و صالحان و رسول برحق خداوند ، از الله متعال التماس کنیم امین یا رب العالمین

آنامحمد خالی زاده

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا