درسهای از وداع پرحسرت با فرزندقهرمان ایران و ترکمنصحرا صابرکاظمی!!

پایگاه خبری اولکامیز – پانزدهم آبان۱۴۰۴ -که یک روز تاریخی در ترکمنصحرا رقم خورد- در مراسم تشییع صابرکاظمی، قهرمان ملی والیبال ایران به همراهی مردمان دلسوخته ترکمنصحرا و ایران بزرگ شرکت کردم و همانند همهی مردم، تحت تاثیر این درگذشت زودهنگام و اسفبار بودم.
در اینجا به چند نکته می پردازم تا بلکه هماکنون به کار آید و یا نهایتا به عنوان تجربهای عینی با حافظه تاریخی ما سپرده شود و چه بسا مورد استفاده آیندگان قرار گیرد.
الف- ابعاد پنهان حادثه:
از لحظهای که خبر حادثه سخت برای صابرکاظمی در قطر اتفاق افتاد تا امروز که با آه و افسوس و چشمان اشکبار مردم به خاک سپرده شد، این نکته پنهان و غیرشفاف است.
چرا باید حادثهای به این مهمی هنوز با اخبار ضد و نقیض همراه باشد؟ لذا می طلبد در سطح ارگانهای رسمی مانند قوه قضائیه و وزارت خارجه ج.ا.ایران ورود نموده، به کشف حقیقت ماجرا و اینکه حادثه سهوی بوده یا مجرم یا مجرمانی پشت پرده داشته و بفرض وجود مجرم و مجرمان، به برخورد قانونی و حتی مجازات عوامل احتمالی دخیل در این جنایت چاره اندیشی گردد و افکار عمومی را در جریان کم و کیف جزئیات ماجرا قرار دهند بویژه مطالبه پخش فیلم لحظه حادثه، خواسته افکار عمومی بوده و هست.
ب- ضرورت حمایت حقوقی از بازیکنان
صابرکاظمی، و دیگر بازیکنان ترکمنصحرا وقتیکه در سطح ملی مطرح می شوند، طبعا نیازمند حمایتهای حقوقی هستند، چرا که قراردادهای سطح ملی ایران و یا خارج از کشور، نکات فنی پیچیدهای دارد که بدون پشتوانه حقوقی می تواند سرنوشت بازیکن را به هم ریخته از حقوق ذاتی اش محروم گردد.
موردی که برای صابرکاظمی افتاد، ازین نوع بود و ممکن است فردا گریبان بازیکنان سطح ملی ما را بگیرد. چرا صابر کاظمی به مدت دو سال از بازی در تیم ملی محروم شد؟ چرا یک بازیکن در اوج درخشش، با دو سال محرومیت، بهترین سالهای خود را از دست بدهد؟! اگر وکلای حقوقی قوی داشت می توانست از حق خود دفاع کند. و با این حادثه دردناک که مسیر حیات او را خاتمه داد مواجه نمی شدیم!!
ج. پدری که تمام قد ایستاد!!
از روزی که حادثه تلخ برای صابرکاظمی رخ داد، پدر هوشیارش ملایعقوب حاجی، فورا عازم قطر شد تا بر بالین فرزند دلبندش حاضر باشد و بلکه برای بهبود و هوشیاریاش مثمر ثمر گردد. در این روزها، هرکسی نوع رفتار پدر صابر را دنبال کرده،لاجرم تحسیناش کرده است. چرا که او بود که نگذاشت دستگاههای کمکی حیاتی متصل به صابر، زودهنگام قطع شود، در حالیکه قلبش در حال تپش بود و علائم حیاتی را نشان می داد. و دربرابر اعلام وفات زودهنگام ایستاد و گفت فرزندم زنده است.
این علاقه و علقه،گرچه برای هر پدری طبیعی به نظر می رسد اما عشق این یعقوب به پسرش،در مدت بستری صابر و امروز در بدرقه آخر، چنان افکار عمومی را متاثر کرد که در قرآن کریم داستان عشق یعقوب به پسرش یوسف گم گشته را تداعی می کند که میگفت “حزنی علیک طویل یا یوسف”!! بگونه ای که آه و اندوه پدرجگرسوخته و بالتبع مادر و دیگر بستگانش، ماتم فراگیر مردم ایران و ترکمنصحرا گردید.
د- صابر نماد اتحاد ملی ایران و همدلی ترکمنصحرا
در طول ایام بستری صابر تا به امروز که تشییع پیکر این قهرمان عزیز بود، در ایران و حتی در دیگر کشورها، اتحاد و همبستگی بر سر سرنوشت صابر عزیز شکل گرفت که بی نظیر بود. در این مدت همه پیگیر لحظه به لحظه وضع سلامتی وی بودند در مساجد، نمازجمعهها و هر اجتماعی و حتی فردی تک به تک مردم برای کسب سلامتی اش دعا کردند. اینگونه یک همبستگی ملی در ایران و همدلی در ترکمنصحرا پدید آمد که طی سالهای اخیر مسبوق به سابقه نبود. و این نشان از توجه مردم به ویژگیهای ذاتی اخلاق، پاکی، صداقت و مردمداری او و خانوادهاش و نیز نماد الطاف خداوند به بندگان خاص خود می باشد.
امروز در نماز صابر، هزاران هزار نفر از زن و مرد و دختر و پسر آمده بودند و چندین کیلومتر جاده آق قلا به گنبد از شهرآققلا و روستای قانقرمه تا نزدیک پل شرقی ماشین ها در اطراف جاده،محوطه های باز و منازل مردم پارک شده بودتا از اقصی نقاط ایران در وداع آخر با صابرجان فرزند محبوب والیبال ایران و ترکمن صحرا شرکت نمایند.
چنین همبستگی ملی از نگاه سرمایه اجتماعی فوق العاده ارزشمند است.
نتیجه: در پایان توجه به موارد بالا با محوریت حادثه صابر کاظمی عزیز می تواند هم تجربهای گرانبها باشد و در اتخاذ رویه های مناسبتر کمک کند و هم در بخش حقوقی، سطح آگاهی و مطالبه ما را بالاتر ببرد و هم به حفظ سرمایه های ارزشمند فردی و اجتماعی کمک کند که امروز در اتحاد ترکمن صحرا و ایران بزرگ تحقق عینی آن را شاهد بودیم.
دکتر ارازمحمدسارلی
استاد دانشگاه
15 آبان ۱۴۰۴
www.ulkamiz.ir



