گزارش دومین جشنواره انار در آزادتپه ( شاغال تپه )
پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی، عضو تحریریه اولکامیز
جمعه ۹ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۹ و۵۰ دقیقه صبح به اتفاق خانواده ام بطرف آزادتپه فاضل آباد ازمسیر روستای قره بلاغ حرکت کردم . با سرعت کمی زیاد که حرکت کردم ساعت ۱۰ و۴۵ دقیقه به محل برگزاری جشنواره رسیدم.
گرچه مراسم بصورت رسمی شروع نشده بود.
ماشینم را درپشت دیوار مدرسه پارک نموده وبخاطر فاصله زیاد تا درورودی.ازروی دیوار یک متری عبورکرده ودرردیف اول نشستم .
پس ازچند لحظه که دور و برم را نگاه کردم متوجه همکاران رسانه ای ؛ آقایان ایزدی. سارلی. رئوفی . یزدانی. پیرا و… شدم. سریع ازروی صندلی پا شدم و نزد آنها رفتم پس ازعرض سلام واحوالپرسی بدلیل شروع مراسم هریک مشغول تهیه گزارش.عکس و... شدیم.
استقبال از جشنواره بقدری خوب بود که با وجود صندلی های زیاد بازهم صندلی خالی پیدا نمی شد. ناچارا خیلی از تماشاگران به حالت سرپا مراسم را تماشا می کردند.
ابتدا مجریان مراسم که عاشور رئوفی و محمدعلی خلیل آبادی بودند.بزبان ترکمنی ودیگری هم به زبان فارسی به مهمانان خوش آمد گفتند و جهت قرأئت آیاتی از کلام الله مجید ازستار آخوند نظری دعوت کردند که به جایگاه تشریف بیاورند.
حاج آخوند هم با صدای دلنشین خودشان سوره الرحمن را قرأئت نمودند.
پس از آن نماینده علی آباد آقای نوروزی چند لحظه ای سخنرانی نمودند..
در ادامه خواننده حمید کر دو ترانه ترکمنی اجرا کردند. به دلیل حس غیرت و غرور دراشعار ترانه کل حاضران به وجد آمدند.
چون ساعت ۱۱ و۴۵ دقیقه شده بود من جهت شرکت در نمازجمعه به روستای قره بلاغ رفتم و ساعت حدودا ۱۴ و ۱۵ دقیقه برگشتم
دراین موقع ازمراسم تعداد تماشاگران نسبت به قبل ازظهر خیلی زیادشده بودند.بعد نوبت به
مراسم محلی آوردن عروس ترکمن و اجرای مراسمات خاص مربوط به آن ازجمله :
خواندن اشعار ترکمنی. پرتاب کردن روسری ترکمنی یا چاشو همراه باگفتن جملات خاص بین طرفین عروس و داماد و در آخر خواندن دعا برای خوشبختی عروس ودامادو…این بخش باتمام رسید.
دراین مراسم حاضران با کف زدن .داد و فریاد زدن.سوت زدن و… حالت جذاب و خاصی به مراسم داده بودند.
مجریان جهت اطلاع حاضران چندین مرحله اعلام داشتند که بنابه شماره هایی که در دست حاضران می باشد قرعه کشی بعمل امده و جوایزی چون فیش حج عمره . مظنه ده کیسه برنج محلی و ده مجموعه آجیل عارف به برندگان داده خواهد شد.
در ادامه مراسم ازاستاد موسی جرجانی تقاضاگردید که جهت معرفی فعالیت های خودش به جایگاه تشریف بیاورند و استاد مختصرا فعالیت پنجاه سالهخودشان را بیان داشتند. همزمان استاد شصت و یکمین تألیف خودشان را که به داستان وجریان تقسیم ترکمن های روستای پیرواش به دو بخش و…بوده به حاضران اعلام داشتند.
پس ازآن مراسم محلی رقص خنجر اجرا گردید و در ادامه طنزپرداز منطقه چند دقیقه ای مردم را با نمایش دو نفره با کلمات و حرکات خودشان بسیار حاضران را شاد کردند
پس ازآن مجریان با دعوت از مسئولان محلی ومنطقه ایی مراسم قرعه کشی را انجام دادند. حاضران بخاطر اینکه اکثر برندگان فامیلشان نظری بود تعجب کردند .اما بعد اعلام شد که اکثراین روستا فامیل شان نظری است .
بعد از قرعه کشی ده کیسه برنج و ده پک آجیل ، قرعه کشی اصلی یعنی فیش حج عمره که حداقل قیمت ان ۲۴ میلیون تومان بود برگزار گردید .
خیلی از حاضران در دلشان دعا می کردندکه برنده خوش شانس خودشان باشند. در ادامه چند نفر از اسپانسرها و میزبانان مراسم ضمن خوش آمد گویی به حاضران کمی در رابطه با نحوه آماده سازی.هزینه .مشارکت و…مراسم مطالبی بیان داشتند.
در اواخر برنامه هم چند اطلاعیه اعلام گردبدو… بدین ترتیب دومینجشنواره انار بپابان رسید.
اما حاشبه های جشنواره:
۱- دور تا دور محل برگزاری مراسم فروشندگان با نظم خاصی مشغول فروشکالاهای خود بودند
۲-واقعا میزبانان با اجرای اینجشنواره شور و حال خوبی برای حاضران ایجاد کرده بودند.
۳- ای کاش با برگزاری چنین مراسماتی همه دهیاران.شوراها و… روستاهایکشورمان لحظات باشکوهی برای مردمان جامعه ابجاد می کردند.
۴- قیمت اجناس ازجمله انار.آب انار.رب انار و…خوب بود.
۵-میزبانان مراسم ازجمله دهیار.اعضای شوراهای روستا بخصوص دونفر از آقایان اهداکننده جوایز کارشان قابل تحسین بود
.۶-ای کاش محیط بزرگتری جهت برگزاری جشنواره انار وجود داشت.
.۷- اگر همه فروشندکان با زدن بنر نوع جنس. قیمت.و… اجناس وکالاهایشان را مشخص می کردند جذابیت واستقبال بیشتری در محل برگزاری جشنواره بوجود می آمد.
۸- میزبانان درصورت امکان برای سالیان آینده از مقامات.مسئولان شخصیت های اجتماعی سیاسی.فرهنگی.هنری و…بیشتریدعوت بعمل بیاورند.
۹- اگر در سالیان آینده مراسم را فوقش سه ساعت بعدازظهر برنامه ریزی نمایند بسیار بهتر خواهد شد.
۱۰-درصورت امکان حداقل با یک لیوان آب انار و… ازمهمانان پذیرایی می کردند.بهتر می شد.
۱۱- بنده با پرسش و تحقیق و… چندین ساعته بلاخره همکار ۳۷ پیش خودم را که در این مدت نه تماسی و نه دیداری داشته ام را پیدا کردم .
۱۲- هنگام عبور از دیواری آقایی را دیدم که دودل بود که پایین بپرد یا نه.با نگاه من او گفت:
هی پیری با من چکارها که می کنی ! با ارتفاع یکمتری این دیوار مانده ام که می توانم بپرم یا نه؟
۱۳- با مشاهده این روستا متوجه شدم که مردمان اینجا خیلی ازامکانات مناسب زندگی برخوردار نیستند.
۱۴- درهنگام قرعه کشی با شنیدن بخصوص فامیل های بسیار متنوع و وجود نژادها.قومیت های مختلف. که کنارهم به زندگی ادامه می دهند تعجب کردم که این وضعیت در روستاهای ترکمن صحرا کمتر دیده می شود
.
۱۴-مردمان روستا راازفعالیت وتلاش برای تأمین مخارج زندگی .چه زن ومرد وچه پیروجوان بسیار پرتلاش دیدم.
۱۵- روستاها دراین بخش ازاستان گلستان با فاصله بسیار کم ازهم قرار گرفته بودند مثلا فاصله قره بلاغ.کوزه لی.آزاد تپه و.. به دو کیلومتر هم نمی رسد.
۱۶- مهمانان اینجشنواره تا حدود پنجاه درصد از شهر و روستاهای اطراف و گلستان بودند که این یک امتیاز بررگی برای میزبانان می باشد .
۱۷ـ دستمزد زنان در کار کشاورزی با ده ساعت ۳۰۰ هزار تومان است که خیلی با تورم جامعه کم است.
۱۸- یک سؤال در ذهنم چندین سال وجود دارد که چرا برخی از مردم این مناطق از نظر تأمین نیازهای جسمی و شخصی بخودشان می رسند اما به حیاط. خانه و… خود اهمیت نمی دهند. مثلا به دیوارکشی دور خانه و حیاط خودشان. لوله کشی سرویس های بهداشتی و… اهمیت نمی دهند!
ان شاءالله که همه مسئولان روستاهای دیگر با برگزاری حداقل یک جشنواره در تمام روستاهای کشورمان با توجه به گسترش محصول خاص آن روستا همت نمایند و مردمان کشاورز خسته از تلاش های شبانه روزی را لحظاتی شاد نمایند.
www.ulkamiz.ir



