یادداشت

رتبه بندی فرهنگیان و انتظارات از مسئولین

پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی: هر انسانی درگروههای مختلف جامعه از حاکمان ومسئولان انتظاراتی دارد که قریب به نود درصد این انتظارات از نظر افراد دیگر جامعه هم معقول و منطقی است.یکی از موضوعاتی که دست کمی از برجام در رابطه با زمان صرف شده ندارد. موضوع رتبه بندی فرهنگیان است.

سوال این است: در برجام طرف مقابل کشورهای باصطلاح ظالم.بیگانه .کافر و… است که مانع توافق می شونددررتبه بندی دیگر چه گروهی است که مانع توافق می شود مگر نه این است که طرفین هر دو مسلمان وعادل می باشند پس عامل عدم نتیجه چیست؟)

 متاسفانه حاکمان ومسئولان ذره ای درک مناسبی از این انتظارات فرهنگیان ندارند.وهر گاه دولتی جدید روی کار آید فقط وفقط ایراد گرفتن از دولت قبلی هنرش است ووعده ووعید دادن شعارش اگر بررسی کوچکی حاکمان ومسئولان نسبت به این خواسته فرهنگیان نمایند براحتی آب خوردن متوجه حقانیت فرهنگیان خواهند شد که چه برسر فرهنگیان دردولت های اسلامی و علوی آمده که الان ۱۱ سال فرهنگیان درانتظار تصویب واجرای آن هستند.

سئوال اساسی از حاکمان و مسئولان این است که چه اتفاقات نامیمونی بر سر فرهنگیان باید رخ دهد تا آنها متوجه عمق قضایای وبلاهای آمده بر سر فرهنگیان شوند؟ مگر حاکمان و مسئولان از اوضاع اسفناک اقتصادی جامعه بی خبرند که هیچ کار مثبتی دراین باره انجام نمی دهند؟آیا نمی دانند که یک فرهنگی (خواهشا دقت شود یک فرهنگی) که عامل ایجاد و گسترش فرهنگ در میان توده های مردم است چه کارها در رابطه با گذران زندگی در کنار شغل شریفش انجام میدهد؟

 در اینجابه چند نمونه باعرض پوزش از فرهنگیان عزیز که بنده هم یکی ازاین قشر مظلوم هستم بیان می نمایم: ساندویج فروشی، منشی گری، مسافرکشی و .. خوب این موارد گر چه واسه هیچکسی عار نیست ولی برای یک فرهنگی که حداقل۱۶ سال از عمر نازنینش را جهت تحصل و یادگیری صرف کرده واقعا درد آور است که اگر نصف سالهای این زمان تحصیل را صرف یادگیری علوم و فنون حرفه ای چون مکانیکی، تعمیراتی خدماتی و… صرف می کرد الان حداقل زندگیش بهتر از این ها می شد.

بعضی ها می گویند که شما چرا معلمی را انتخاب کرد ه اید؟ مگر نه این است که شما عاشق شغلتان بودید؟ در جواب این گروهها باید بگویم که بله ما عاشق شغل معلمی بودیم چون شغل مقدس و انبیایی است ولی دراینجا باید بگویم که اهل خانواده ما چه گناهی کرده که باید زجر بکشند؟

آنها که عاشق نبودند جز عاشق خود فرهنگیان الان طبق آماری که مسئولان آموزش وپرورش می گویند ۴۰درصد فرهنگیان امروز در اصل باز نشسته هستند که به امید اجرای رتبه بندی طبق قول مسئولان دوره سی ساله دوم خدمت خود را می گذرانند.

سئوال :آیا این نمونه آشکاری از ظلم به فرهنگیان و بخصوص جوانان تحصیل کرده بیکار جامعه امروز ما نیست؟ یک فرهنگی طبق قوانین استخدامی باید سی سال خدمت کند و بعد بازنشسته شود پس چرا این تعداد بازنشسته نشده اند؟

معلوم است  چون حاکمان و مسىولان عمدا خواهان نیاز اقتصادی بیشتر فرهنگیان هستند تا بتوانند چندین سال دیگر از این تعداد بهره کشی نمایند.

دوم با نگه داشتن این تعداد بازنشسته جوانان مملکت ما که چندین سال از عمرشان را تحصیل کرده اند به امید تامین شغل، ازدواج، مسکن.و… چه گناهی کرده اند که بازنشسته ها وحاکمان ومسئولان عامل عدم دستیابی آنها به این موارد هستند؟

اگر بخواهیم حقیقت امر را بیان کنم باید بگویم که فرهنگیان بازنشسته هم در این درد و رنج جوانان مقصر هستند یعنی اگر فرهنگیان بعداز سی سال خدمت خود را بازنشسته می کردند خیلی از این جوانان امروزه بخاطر نیاز آموزش و پرورش بالاجبار توسط حاکمان و مسئولان استخدام می شدند و ازدواج می کردندو….وکلی مشکلات اجتماعی کشورمان برطرف می شد مثل کمبود جمعیت. پایین آمدن سن ازدواج کاهش آمار طلاق درگیریهای خانوادگی میان والدین و فرزندان، کاهش روابط اجتماعی غیر شرعی میان جوانان و… که متاسفانه در این سالها اصلا و ابدا حاکمان و مسئولان کشورمان به این موارد ذره ای توجه نکرده اند و اگر هم توجه ای کرده باشند اقدامی مناسب نکرده اند.

خلاصه ما فرهنگیان که بیشتر از دو سوم عمرمان را به تحصیل، تدریس، خدمت، تربیت و …. صادقانه گذرانده ایم از حاکمان ومسئولان خواهشمندیم که الباقی عمر چند دهه خویش را با یاری در تامین نیازهای اولیه خود و اهل خانواده مان براحتی بگذرانیم و بیشتر از این در جامعه و حتی در نزد اهل خانواده شرمنده دیدگان مردم نشویم به امید روزی که حاکمان و مسئولان دردهای فرهنگیان را حس کنند و بجای اعمال شعاری و تبلیغی اقدامات عملی انجام دهند.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا