یادداشت

سایه یوسف صحرا کوتاه بود!

پایگاه خبری اولکامیز – دکتر رشید نافعی: وقتی در دورهمی هایی که با دوتار میگرفتیم. شعر( آی گونونگئز باتماغا) از مختومقلی را به آهنگ( ساز) غیز دوردی می‌خواندم همیشه خنده ای تلخ ولی پراز معناها و دردهای نهفته نثارم میکردی..

وقتی سوال میکردم چرا کار چندین ساله در دستت ٫ فرهنگ لغات ترکمن را به سرانجام نمیرسانی و در قالب کتاب منتشرش نمیکنی ؟

باز خنده تلخی نثارم میکردی.

آخرین بار در مجلس ترحیم مادر حمید حاجی کمی و در معیت یاش اولی کاکا دده خوزین و کاکا کرداری دیداری کردیم این دفعه سوال نکردم تاکید کردم! شما اکنون فرهنگ لغت زنده ترکمنها هستید شاید دیر شود و این عنوان همیشگی نخواهد بود پس بلند شو و یاران را جمع کنیم و هر کدام گوشه کاری برایت بگیریم و کار ناتمام را تمامش کنیم .! قول دادی که سعیتان را خواهید کرد. !

ولی متاسفانه دیرشد و سایه با صفایت کوتاه بود ! و چه ناباورانه از میان ایلت پر کشیدی و یوسف گمگشته شان شدی!

امیدوارم شاگردان و مشتاقان زبان و ادبیات سایه اش به صحرای کنعان کوموش دفه باز آیند و پرچم بر زمین مانده ات را برافراشته سازند.
روح با صفایت شاد باد یوسف آغا

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا