تورکمن صحرا

نقدی بر مطلب اولکامیز در مورد « لعالی »

پایگاه خبری اولکامیز- چندی پیش مطلبی در خصوص معرفی قربانگلدی لعالی کاندیدای دوره ششم شورای شهر آق قلا در اولکامیز منتشر شد . مطلب ذیل به قلم ارازقلی کاظمی فرهنگی بازنشسته آق قلایی می باشد که در پی می آید :

لطیف جان عرض سلام وادب.

نوشته ی گرم و صمیمی و سراسر عاطفی شما از جناب لعالی آنچنان به دلم نشست که بارها خواندمش .نمی‌دانستم به شناخت دقیق خودم از لعالی استناد کنم یا به متن جادویی شما !؟

لطیف جان نقل و نبات فضای مجازی و عروس مدیا شدن از ما گذشنه. مخصوصا اینروزها که فضای مجازی ما حالت شهر جنگ زده ای را دارد و بابت انتخابات ریاست جمهوری شکاف میان فرهیختگان جامعه ترکمن حسابی حال همه ماها را بهم ریخته طوریکه بعضا احساس می کنم عزیزان وبزرگواران منطقه طوری دارایی های اجتماعی گسترده خود را به حراج گذاشته اند که گاهی احساس میکنی جامعه‌ی مدنی صحرا به دائم الخمری مانده که غم هایش را در پیاله ای حل می‌کند و فقط به فکر رفع خماری امشبش است واین حس مرا رنج می‌دهد وقتی می‌بینم این افراد مرجع که زمانی از سر صدق و ایمان و عشق به منطقه و مملکت جگرهایشان را با دندان خود زخمی می‌کردند و به امید اصلاح مملکت و منطقه و معیشت آن‌ها نه تنها خود بلکه ماها را هم به انتخاب رئیس جمهورهایی مجاب می‌کردند که با پوزخندهای زهرآلود ….

حال این دوستان به چه روزی افتاده اند !؟….. آنها و ما شاید اشتباه کرده باشیم اما خیانت نه!

لطیف عزیز نوشته ی شما برای جناب لعالی تو این ایام گرگ و میش حسابی مرا گیج و دچار سو هاضمه کرده اما شما چرا !؟

شما ژورنالیست ها درست بمانند صاحبان حساب های بانکی و مالی کت وکلفت جزو گروه مرجعی هستید که بقول ما ترکمن هاباقدرت قلم و پول (سوسیز یردن هم سو چئفارئپ بیلرسنگیز). شما اسلحه ای (قلم) دارید که خیلی از جوانان گوشی به دست ونسل جدید نگاه و چشم هایشان به نوشته های آدمای سالمی امثال شماست.

عزیز دل و ایل اوغلی لطیف جان ، به نظر بنده‌ی حقیر که نه قدرت قلمی و نه رمقی دارم ، اعتقادم بر این است که عوارض و زیان ، تحمیل انتخاب مردم چه آگاهانه و چه ناخواسته بمراتب خیلی بیشتر از انتخاب اشتباه همان مردم است ، لذا دوست دارم بعنوان برادر بزرگترتون از حرمت و استعداد قلم خود به نفع شهر خود کمک گرفته  و اگر جسارتش هست راه اصلاح را انتخاب کنید:

۱_ تصحیح نظر خویش ( در صورت اقناع به دلایل عنوان شده در پایین) مرتبط بابرادرمون جناب لعالی

۲ _ عذرخواهی از کلیه هنرمندان و هنر دوستان خصوصا خانواده ی مرحوم حاج قربان دردی مدنی

حال در احوال جناب لعالی ،نوشته‌ی شما بعنوان یک ژورنالیست مقبول خاص و عام در تمام صحرا که یکیش خود بنده می باشم چقدر دوست داشتم که نگاه به مقوله ی شورای شهر توسط جنابعالی با توجه به تجربه ی ادوار گذشته و وجود اینهمه نابسامانی ها در حوزه ی مالی و مدیریتی و سیاسی آنها انتظار می‌رفت که شورا را بعنوان جایگاهی تخصصی و آنهم با حضور متخصصان شهرسازی و علوم شهری و مدیریتی دیده شود تا مقوله‌ی سطحی و  بسیار پایین عاطفی و قومی و….چراکه شناخت من از شما هیچگاه این نبود …

طولانیش کردم عذرخواهی میکنم،اما سوال اینجاست که آیا مردم آق قلا به کارآمدی ، اصالت و سابقه ی تحصیلی نداشته و…. جناب لعالی رای بدهیم!؟

هیچوقت و هیچوقت کاری به اخلاق شخصی و زندگی شخصی شوراها نداشتم (هر چند اعتقاددارم کسی که درمدیریت زندگی شخصی خودش درحوزه مادی و معنوی موفق نیست فرد توانمندی درحوزه خدمت به مردم نخواهد بود )،  لذا این مصاحبه‌ی شما و متنی که زحمت نوشتنش را درباره‌ی این برادر بزرگوارمون کشیده اید، نادیده انگاشتن شعور مخاطبین شما و شهر نازنین ما آق قلاست.

شاید برخی بر این باور باشند که در این اوضاع واحوال هرکسی حق شورا شدن دارد ولی ما بدون فکر و در نظر گرفتن عواقب آن آیا حق بزرگ کردن و به چشم آوردن افرادی را که در انجام وظیفه خطیری مثل مدیریت شهری نمی‌توانند هیچ کمکی به شهر ما بکنند و چه بسا دوباره باعث سرافکندگی مجدد شهر ما شوند، خواهیم داشت!؟

بزرگوار در بخشی از نوشته هایتان شما  ناخواسته چهره ی شخصیتی هنرمند و یکی از ماندگارترین چهره ها و سرمایه های هنری منطقه ترکمن صحرا شادروان حاج قربان دردی مدنی را آنچنان مخدوش نموده ای که ….

برادر بزرگوار ، قیاس او با آقای لعالی ظلم آشکاری در حق فرهنگ و فرهنگ دوستان صحرا و خاصه خانواده ی ایشان است.چرا که جناب مدنی یکی از چهره های ماندگار درحوزه هنر منطقه بودند. مردم در دوره ی طاغوت واوایل انقلاب برای دیدن هنر او در مناسبات رسمی و غیر رسمی ، سرو دست می‌شکستند و همه در کانال های رادیویی و تلویزیونی وخصوصامناسبت ها وجشن های غیررسمی از هنر او بهره برده و دلشاد شده اند و چه بسا هنوز هم عده زیادی از همشهریان خاصه همکاران فرهنگی او که ما ها باشیم با یاداوری بذله گویی ها و لوده گری هایش دل سیر می خندیم و می خندند و….. خداوند روحش را قرین رحمت بفرمایند. متاسفانه ایشان در زمان و مکان نامناسبی دنیا آمدند……

لطیف جان  کاش مجبور نمی‌شدم این نوشته را بنویسم. عزیزی و انشاله عزتت بیشتر و مستدام باد!

www.ulkamiz.iz


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا