فرهنگی

نوشته های نوقلمان – قسمت ۷۰

موضوع: سگ محله

پایگاه خبری اولکامیز –

ما در محله سگ های زیادی دارم
سگ های محله ما همه وحشی هستند ولی با آنها کاری نداشته باشیم چیزی نمی گویند
من چند روز قبل ساعت ۷:۰۰ به کلاس ریاضی داخل روستا بروم
از خانه که بیرون رفتم چند متر جلوتر سگ های محله جمع شده بودند
من ترسیده بودم ویک سنگ برداشتم و به سمت آنها پر تاب کردم ولی آنها تکان نخوردند
دوباره یک سنگ دیگر بردشتم و به سمت آنها پرتاب کرم ولی این بار کارم موفقیت آمیز بود و سگ ها رفتند و به کلاسم رفتم

یک ساعت در کلاس بودم
هنگام برگشتن به خانه دیدم که دوباره سگ ها جمع شدند ولی این بار تعداد آن ها بیشتر بود دوباره یک سنگ برداشتم و به سمت آنها پرتاب کردم ولی این بار سگها من را دنبال کردند و من فرار کردم و سریع داخل مغازه رفتم و به پدرم زنگ زدم و به پدرم گفتم که بیاید و من را به خانه ببرد
بعد از چند دقیقه پدر آمد ومن را به خانه آورد و بعد از خانه بیرون نرفتم

عاصف هلاکو دانش آموز کلاس هشتم مدرسه غیر دولتی بصیر

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا