مطالب ویژه

پاسخ امان محمد خوجملی به منصور طبری

تفکر نژادی در لباس قومیت

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی فعال سیاسی و رسانه ای در پاسخ به جوابیه منصور طبری شاعر و فعال فرهنگی ادبی نوشت: یادداشت های اخیر من مناقشات زیادی را برانگیخته است و موافق و مخالف نظراتشان را گاهی به صورت نوشتاری و گاهی به صورت گفتاری منتشر کردند. من نه تنها مخالفان خودم را از کانال تلگرامی خودم حذف نکردم بلکه حضور آنها را لازم و ضروری می دانم. چون راحت نظرات آنها را در کانالم می خوانم. اگر نباشند باید بگردم از جای دیگری پیدا کنم. اما در کمال تعجب گروه تلگرامی فراغی با مدیریت ارازمحمد سارلی و کانال تلگرامی عبدالرحمان دیه جی، مرا از گروه شان حذف کرده اند.

البته بارها گفتم این حق را برای آن برادران به رسمیت می شناسم ولی در این باره یک سئوال اساسی قابل طرح است چرا سارلی و دیه جی، دیدگاه های متفاوت مخالفین و منتقدان را برنمی تابند و آستانه تحمل شان اینقدر پایین است؟!! حتی من شنیدم دکتر سارلی خانم باسواد و اندشمند آیتکین عطا خانی را هم از گروه خود حذف کرده است.

چند نفر از دوستانم یادداشت های ستایش آمیزی برایم ارسال و در گروههای تلگرامی و فضای مجازی منتشر کردند. اما هیچکدام از آنها را در کانالم « فردای آزاد » منتشر نکردم چون معتقدم این همه خوبی در من وجود ندارد دوستان فقط حسن نیت و مهر و محبت خود را نسبت به من نشان داده اند. اما مهمترین و موهن ترین یادداشتهای مخالفان را در کانال خودم منتشر کردم تا فرق من با آنها در عمل مشخص شود.

اما به نوشتار دوست بزرگوارم منصور طبری می پردازم که مسائل زیادی را مطرح کردند از جمله به زندگی خصوصی من نیز ورود کردند. در این نوشتار به جز یک مورد به زندگی خصوصی او نخواهم پرداخت چون مشکل ما و مردم جزئیات زندگی خصوصی او نیست. اما اخیراً در کشورهای غربی به زندگی خصوصی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هم می پردازند آیا او با خانواده خود عادلانه و منصفانه رفتار می کند یا نه ؟ آن آزادی را که برای مردم توصیه می کند برای خانواده و فرزندان خود به رسمیت می شناسد یا نه؟

من اطلاعات قابل توجهی از اعتقادات و رفتارهای دوگانه منصور طبری دارم ولی ورود نمی کنم.

یکم- دوستم منصور طبری در ابتدای نوشته های خود اعلام کردند: « در بستر بیماری این یادداشت را نوشته اند حتی با خواندن نوشته های من بیماری اش عود کرده است. »

پاسخ – امیدوارم هر چه زودتر سلامتی خود را باز یابند و به کار و کاسبی اش برگردند. چون او یکی از زحمت کش ترین افراد عرصه فرهنگ و ادب ترکمن است. این خلاف انصاف و عدالت است که ما این ویژگی خوب و بر جسته او را ناگفته بگذاریم.

دوم – گفته است: « کم کم شک می کنم امان محمد خوجملی ریشه های مذهبی و اهل تسنن داشته باشد. »

پاسخ – همین نشان دهنده و باطل کننده ادعاهای بعدی شما است. اگر به تکثر و تنوع اعتقاد داشته باشید نباید این سئوال را مطرح کنید.

سوم – گفته است: « خوجملی در اکثر موارد اصول نویسندگی را بلد نیست. »

پاسخ – اینکه در نوشته هایم عیب و ایراد فراوان است را قبول دارم. اما از شما تقاضا دارم چند مورد از اصول نویسندگی را بیان کنید ما و سایر دوستان نوشتار خود را با آن مقایسه کنیم تا ببینیم درکجاها عیب و ایراد وجود دارد.

چهارم – در مورد ویژگیهای دینی و مذهبی و قومی و نژادی به نقل از گوگل مطالب زیادی را نوشته اید که چندان مخالفتی با آن ندارم.

پنجم – نوشته اید: « او حتی خجالت نمی کشد به موافقین آداب و سنن انگ نژاد پرستی می زند. »

پاسخ – در این خصوص توضیح بیشتری می دهم. چرا این یادداشت و یادداشت مشابه (ازدواج میان قومی) را چند سال پیش نوشتم. یک روزی رسانه ها اعلام کردند در عراق بر اثر بمب گذاری ۵۰ نفر از شیعیان عراق کشته شده اند و چند نفر از ترکمنهای ما برای این اتفاق می خندیدند و اظهار شادمانی می کردند. من پیش آنها رفتم به آنها اعتراض کردم و گفتم چرا این کار را می کنید؟ ممکن است فردا همین جا بمبی منفجر شود و ۵۰ نفر از ترکمنها کشته بشوند. گفتم این گونه جنایت های نفرت انگیز خوشحالی ندارد. وظیفه یک روشنفکر این است اینگونه نفرتهای زیر پوستی جامعه را بدون ترس از انگ و طعن و لعن مخالفان به صحنه بیاورد و برای آن چاره اندیشی کند و پیشنهاد بدهد هر چند پیشنهاد و راه حلش هزار تا ایراد داشته باشد. یک روشنفکر حق ندارد جامعه را بی جهت گل و بلبل نشان دهد و بگوید همه ما برادر هستیم. بلکه بر عکس این تعارفات پوچ را نقد و دروغ بودنش را به آفتاب افکند.

منصور طبری می گوید : « شیعه و سنی با هم برادرند. »

پاسخ – این چه نوع برادری است که در شورای شهر نمی توانید یک لیست مشترک ترکمن و فارس بدهید؟ فارسها برای خود چند لیست قومی دارند و ترکمنها هم. در انتخابات مجلس هم اینگونه است. پس ادعای شما با دلایل فوق باطل است. نیاز به توضیح بیشترهم نیست.

ششم – نوشته اید: « خوجملی پیاده نظام نژاد پرستان است. »

پاسخ – خوجملی پیاده نظام تفکرات و اندیشه های انسان دوستانه و جهان شمول خود است که می تواند با تمام انسانها بدون شرمندگی و لکنت زبان صحبت بکند. ولی شماها با این تفکرات فرقه گرایانه نمی توانید. تفکر شماها در جمع محدود خودتان خریدار دارد. پیش انسانهای آزاده جهان نمی توانید سرتان را بلند کنید.

هفتم – نوشته اید: « در طول تاریخ افرادی نظیر شما بوده اند که می خواستند تیشه به ریشه ترکمنها بزنند. »

پاسخ – این توهمات و خیالات شماست و گرنه در من چنین اندیشه ای وجود ندارد.

هشتم – نوشته اید: « خوجملی اصالت ترکمنی دارد؟ آیا سنی مذهب است یا از قوم دیگر به میان ترکمنها مهاجرت کرده و الینه شده و حالا با شرایط موجود می خواهد به اصل خویش باز گردد. من واقعاً نمی دانم. اگر دوستان و آشنایان وی در این زمینه اطلاعاتی دارند ما را هم مطلع کنند و در صورت صحت آن از قید نوشتن جواب به وی بگذریم و او را به حال خود رها سازیم تا اصالت خود باز گردد. »

پاسخ – به این می گویند مصداق بارز تفتیش عقاید و نژاد پرستی. شما باید به جای انگیزه به انگیخته بپردازید. من منتظر می مانم تا به شما اطلاعات جدید برسد تا بر اساس آن اعلام کنید خوجملی ترکمن نبوده است. البته در ادامه خواهم گفت من چی هستم و از کجا آمدم و ریشه های من در کجاست؟

نهم – نوشته اید: « تاکنون کدام کارشناس برجسته ای چنین راه حل ابلهانه ای را پیشنهاد داده است که برای حفظ وحدت یک کشور باید ازدواجهای فراقومیتی صورت بگیرد اصلا در کدام کشور صورت گرفته است؟ »

پاسخ – شما علت ویرانی کشورهای عراق و سوریه و یمن و لیبی و افغانستان را می دانید و چرا این کشورها ویران شده اند؟ علت آن حکومتهای استبدادی و اختلافات دینی و مذهبی و قومی و نژادی است. ما برای رفع آنها کوچکترین کاری نکردیم. من معتقدم در کنار ازدواجهای میان قومی و چندین راه حل دیگر مانند توسعه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و علمی و تقسیم پستهای سیاسی در سطح فوقانی قدرت برای اقلیتهای قومی هم لازم است.

دهم – گفته اید: « ما با اقوام دیگر در همزیستی مسالمت آمیز هستیم با آنها مشکلی نداریم و با بعضی از آنها رفت و آمد خانوادگی داریم. »

پاسخ – این زندگی مسالمت آمیز در زمان صلح و آرامش است. اگر در زمان فروپاشی و بی ثباتی هم چنین صلح و ثباتی پایدار باقی بماند محل تردید است. کسی روشنفکر و سیاستمدار و جامعه شناس است که برای آن روزهای خطرناک چاره اندیشی کند. به نظر می رسد آن روزهای خطرناک با بی تدبیریهای موجود که سیستم هیچ تغییر و تحولی را نمی پذیرد زیاد دور نباشد. امیدوارم نظر من صد در صد اشتباه از آب در آید و صلح و آرامش کنونی پایدار باقی بماند. ولی متاسفانه قرائن و شواهد موجود چنین آرزویی را محال می داند. ما نباید با خوش خیالی خودمان را فریب بدهیم.

یازدهم – نوشتید : « ولی شما در اذهان بد اندیشان جا می اندازید و به آنان چراغ سبز نشان می دهید که ترکمنهای اهل سنت مردمان خطرناکی هستند و هرچه زودتر دختران آنها را به عقد پسران اهل تشیع درآورید تا بعدا برایتان مشکلی پیش نیاید. »

پاسخ – این برداشت تفسیری شما از نوشته های من است. نه من بداندیشم نه آنها بد خیال. بهتر است این عینک کبود را از چشمان خود بردارید تا آن چه هست را واقع بینانه ببینید نه آنطور که می خواهید.

دوازدهم – نوشتید: «دولت محترم و حکومت جمهوری اسلامی و اقوام دیگر مخصوصاً اقوام اهل تسنن و تشیع برای ما هیچ خطری ندارند ما نیز برای آنها خطری نداریم. فعلاً تنها کسی که بین تشیع و تسنن تفرقه می اندازد شما و تفکران امثال شما هستند».

پاسخ – به اصطلاح آن کسی که با ازدواجهای میان قومی در صدد ترکیب اقوام باشد به صورت اولی نمی تواند در یک زمان دنبال تفرقه هم باشد. این خیال اندیشی ها ناشی از برداشتهای نا صواب شماست.

سیزدهم – گفته اید: « یک اقلیت قومی به مثابه یک قطره است و اگر در یک لیوان آب رها شود نابود می شود»

پاسخ – بله این برداشت حکیمانه است نظر شما را تایید می کنم. ولی این مشکل بیشتر در حکومتهای استبدادی است. اما حکومتهای دموکراتیک مبتنی بر حقوق بشر در صدد چاره اندیشی برای آن هستند مبادا این تنوع و تکثر زبانی و قومی و رنگارنگی به خاطر تسلط فرهنگ برتر و حاکم از بین برود. من شنیده ام در کشور سوئد تعداد هر قومی از حد معینی عبور کند برای حفظ زبان و فرهنگ و هویت آنها معلمان مخصوص استخدام می کنند تا این تنوع و تکثر از بین نرود. وقتی در کشوری حقوق بشر معیار باشد شما نباید نگران هویت زدایی قومی باشید.

چهاردهم – گفته اید: « دائم از ۵ درصد دم می زنید آیا ضمانت می کنید که بیشتر از ۵ درصد نشود.؟»

پاسخ – هیچ ضمانتی در کار نیست تنها ضمانت تشکیل حکومتهای دموکراتیک و حقوق بشری است که با تدابیر علمی و فرهنگی جلو نابودی اقوام و زبانها را بگیرد. اما خود اقوام نیز در این راه کمک کار دولت باشند و انگیزه لازم را داشته باشند. زنده نگه داشتن این انگیزه نیز وظیفه روشنفکران و نویسندگان و شاعران می باشد. اگر انگیزه ایجاد نشود مردم عادی استعداد حل شدن در درون اکثریت را دارند.

پانزدهم – نوشتید: «چرا کم کم شک می کنم خوجملی ریشه ترکمنی و اهل سنت داشته باشد».

پاسخ – من یک آدم بی پروا هستم. ساحات روحی و روانی من برون گرا است. اینکه عیب خودش را هم بگوید چندان نگران نیست. چون شما گفته بودید یکی از برادران من با یک دختر فارس ازدواج کرد من ۵ سال با او قطع رابطه کردم آخرش هم پدرم ما را آشتی داد. الان هم در لهستان یا بلغارستان زندگی می کند و نگران مخدوش شدن هویت خانواده خود بودید. من هم به خاطر اینکه نگرانی شما را تلطیف و کمرنگ کنم گفتم : ده نسل جلوتر ما هم از کردهای قوچان بوده است من یازدهمین نسلش هستم. در زمان ناصر الدین شاه جنگهای شدیدی بین ترکمنها و فارسها بوده است در آن زمان ترکمنها یک کرد بنام علی کیکانلو از کردهای قوچان را اسیر می کنند و بعد این شخص در میان ترکمنها بزرگ می شود و ترکمنها به او دختر می دهند. الان قوره مه ها یکی از تیره های طایفه قوجق می باشد در روستاهای حالی آخوند و خوجملی و سلطانعلی و ملا علی تپه و عطا بهلکه و قورچای و گل چشمه و تاتار علیا و هیوه چی و گنبد زندگی می کنند. دراصل پدر بزرگ ما کُرد و مادر بزرگ ما ترکمن است. ما ایگ نیستیم قُل هستیم. ایگها ترکمنهای خالص هستند و قل ها برده هستند. بلی ما برده و قل هستیم. حالا ممکن است فردا بوق و کرنا بکنند و بگویند دیدید دیدید آها آها آها این امان محمد نه ترکمن است و نه سنی. اینها برده و قُل بودند. یک کشف بزرگ و تاریخی. من فکر می کنم این کشف تاریخی و هیجان انگیز خیلی به درد نژاد پرستان بخورد و آنها را شاد کند. خب شما نژاد پرست هستید. ولی من نه راحت می گویم من این هستم.

شانزدهم – حالا سئوال این است. اینکه اجداد من آسیایی و ایرانی و ترکمن و سنی و برده و قُل زرد پوست هستند تقصیر کیست؟ آیا اینها دست خودِ من بوده است؟ می شود کسی را به این خاطر مجازات کرد یا پاداش داد؟ مجازات و پاداش متعلق به اعمال اختیاری انسان است نه اعمال یا وضعیت غیر اختیاری.

هفدهم – نوشتید: «آقای خوجملی در پی مطرح کردن خود است و معلوم نیست چه کمبودهایی او را به این روز انداخته است؟»

پاسخ- آقای خوجملی هیچ کمبودی ندارد. شاید خلاقیت ذهنی اش نسبت به دیگران اندکی بیشتر باشد. او هر روز می تواند سوژه جدید کشف کند و آنرا بنویسد و منتشر کند. او با اینکه مسلمان و ترکمن نیست و کافر و بی دین و برده و قل (اسیر شده) می باشد به مشکل ترکمنها ورود کند و برای خود دو سال زندان بگیرد.(پرونده عرب سورنک). او می تواند در اداره اطلاعات و در پیش فرماندار و امام جمعه شهر و فرمانده نیروی انتظامی از شخص رهبر نام ببرد و از او انتقاد کند و بگوید راهش اشتباه است و باید راهش را عوض کند و گرنه مشکلات کشور حل نخواهد شد. او قلبش به بیان حقیقت و دموکراسی می تپد و فکر می کند حقوق ملت و قومش در چنین سیستمی بهتر تامین خواهد شد. خوجملی برای پُز دادن بدون عنوان و نام و نشان هم نیست ولی سعی می کند آنها را مطرح نکند. هر جا هم سئوال کنند می گوید من کشاورز هستم و سوادم خواندن نوشتن. من از شما سئوال می کنم چرا هیچ یک از قوم اصیل شما نتوانستند به پرونده عرب سورنک ورود کنند؟ اجازه دادند از آنها یک ترکمن غیر اصیل و برده و قُل دفاع نماید. مگر معیار قوم نیست؟ چرا سکوت کردید؟

هجدهم – گفته اید: « آقای خوجملی هیچ به چیز اعتقاد ندارد و او برای ما یک فرد ناشناخته است؟»

پاسخ : اگر شما تاکنون با این همه شفافیت من را نشاخته به فهم و دردک خود شک کنید. همه می دانند من یک فرد محافظه کار نیستم حتی در زمینه های دینی نیز با وجود تمام خطرات تکفیر و تفسیق و ارتداد به صراحت نظرات خود را در رسانه های همگانی اعلام می کنم. بیشتر از این چه می خواهید. به فرزندان و نوه هایم می گویم سه چیز را رعایت کنید. دروغ نگویید. صادق باشد. در کارهایتان خیانت دزدی نباشد. کارتان را درست انجام دهید. سخاوت و کمک به فقرا را فراموش نکنید. اگر انسان این سه تا را داشته باشد دیندار است. اصل در دینداری انسانیت است. من این را بارها و بارها گفتم. با دینداری سنتی هم مشکلی ندارم اگر به زندگی خصوصی مردم و جوانان و زنان ورود نکنند.

نوزدهم – نوشتید: « درست نمی دانیم آیا او فردی ساده دل است یا بسیار خطرناک؟»

پاسخ – من ساده دل خطرناک برای بیان حقیقت هستم. او پوپولیست و توده گرا نیست می تواند هر کجی و ناراستی را بی پروا و گاهی با احتیاط به چالش باشد. من احمق و نادان انسان دوست هستم.

بیستم – ببین منصور ، من در این پاسخ به زندگی خصوصی شما ورود نکردم. این پاسخ را خیلی با ملاحظه نوشتم تا تمام پل ها خراب نشود. اما شما تمام پل ها را خراب کردید ولی باز هم چیزی زیادی برای گفتن نداشتید دلیلش هم این است وجود ندارد. اگر شما دوباره در جوابیه تند بروید من دیگر این ملاحظه را کنار خواهم گذاشت. البته دادن جوابیه حق شما است اما تندروی و اتهامات ناروا را مثل خودت جواب خواهم داد. / کانال تلگرامی فردای آزاد

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. سلام ادبیات نوشتاری بزرگان کوچه و بازاری شده و از هردو طرف این نقد ها در چارچوب های فرهنگ مآبانه نمی گنجد هرچند مقوله قومیت حساسیت ها و حتی مرزبندی خونین دارد اظهار نظرها با رعایت اسلوب محافظه کارانه مطرح گردد.تمام مقتضیات مذهبی و فرهنگی و اجتماعی مدنظر قرارگیرد بخصوص در فضا وزمانی که احساس می شود تلاش قوم غالب در اضمحلال دیگری است واما در عصر دیجیتال و دهکده جهانی و جهانی شده

  2. سلام.
    احساس میکنم آقای خوجملی خود شیفتگی پنهان دارند و در جملاتشان تلاش دارند مخاطبش فکر کند که میلی برای تعریف از خود و اندیشه هایش ندارد . ولی چینش کلمات گویاست و موفق به جانمایی این ماسک نشده اند . بیشتر جوابهایشان آدم رو یاد بحث ها و جوابیه های آخوند های شیعه و سنی به همدیگر میندازه . جوابهایی برخواسته از افکاری که طی سالیان در ذهن حک شده و فکر میکند حقیقت و واقعیت هردو حول محور برداشت ها و دانسته های خودش میگذرد ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا