مطالب ویژه

چالش های کسب و کار امروز ایران و علل ایجاد آن

پایگاه خبری اولکامیز- دکتر رحمان قره باش عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی گرگان و ایران و عضو هیات مدیره اتاق مشترک ایران و ترکمنستان نوشت :

در فضای فعلی کشور بنگاه‌داران از شرایط موجود «خسته» شده‌اند؛ فشاری که بر کارآفرینان و تولیدکنندگان وارد می‌آید، امکان خلق ثروت را از آنها می‌گیرد، و نتیجتا اقتصاد ملی را هم دچار زیان می‌کند.

عامل مهم گرفتاری های بنگاه از مدل ذهنی سیاستمدار آغاز می‌شود که نهاد و ساحتی به نام بخش‌خصوصی را به رسمیت نمی‌شناسد و آنرا در خدمت بقای قدرت خود می طلبد . این رویکرد باعث غیر فعال شدن و تضعیف بخش خصوصی و تعلیق نظام بنگاه‌داری در اقتصاد ایران شده است.

چالش دیگر بنگاه‌‌ ایرانی آن است که باید با نااطمینانی و مشکلاتی مانند فضای غیررقابتی، انحصار، قیمت‌گذاری دولتی‌ و خطاهای سیاست‌گذاری مواجه شود که مجموع این شرایط، باعث تضعیف قدرت مانوور بنگاه شده و سبب کاهش روند سرمایه‌گذاری جدید و در عین سبب تسریع خروج بنگاه‌ها از چرخه تولید شده است.

سیاستمدار در خطاهای سیاستگذاری و عملکرد خود با هیچ بازخوردی مواجه نشده ،بلکه در چنین فضایی، بنگاه با بازخورد افت کیفیت،کاهش تولید و کاهش ظرفیت‌های بالقوه اقتصادی مواجه است.
این در شرایطی است که کارکرد بنگاه خصوصی، خلق ثروت فردی و ایجاد منفعت جمعی است، بر این اساس بنگاه‌ها موتور اصلی تحرک اقتصاد و ایجاد شغل نیز هستند .
بنگاهها از محل فروش کالا یا خدمات ، توان مازادی در اقتصاد ایجاد میکنند که علاوه بر تامین مالی مورد نیاز برای گسترش فعالیت بنگاه، صرف پرداخت مالیاتی با کارکرد حیاتی برای کشور میگردد .

تداوم پایداری اقتصادی کشور نیازمند آن است که بنگاه‌های اقتصادی آن به درستی کار کنند و فرآیند خلق ثروت و ایجاد مازادهای اقتصادی مستمرا ادامه یابد.
متاسفانه فضای کلی و روندها حاکی از آن است که در کشور ما فضای کسب‌وکار مساعد نیست و بنگاه نمی‌تواند مازادی ایجاد کند. و در سنوات گذشته، بنگاه‌های ایرانی در معرض انواع ریسک‌های سیستماتیک و غیر‌سیستماتیک قرار داشته‌اند، سیاست‌گذاری غلط و نامتناسب اقتصادی، اجتماعی…امان‌شان را بریده است. بی‌ثباتی تصمیم گیری و تصمیم سازی در کشور آزارشان داده، وفضای غیر‌رقابتی و انحصار راه تنفس‌شان را بسته و حیات کسب‌وکار به خطر افتاده است.

لازم بذکر است متغیرهایی نظیر افزایش نرخ تورم ، افت قدرت خرید خانوار، سیاست‌های مخرب دولتی نظیر ممنوعیت‌ صادرات، قیمت‌گذاری، …باعث افزایش فشار بر بنگاه‌ها و محدودیت آزادی عمل بنگاه‌ها شده است.

نتیجه تبعی این سیاستها، افزایش هزینه‌های تولید در داخل کشور شده که بهمراه سیاست سرکوب قیمت محصول به بهانه حمایت از مصرف‌کننده، منجر به زیان‌ده شدن بنگاه‌های تولید و تعطیلی بنگاه‌ها شده است.
سیاست‌گذار ، چاره کار را نه در کاهش مداخلات و نه در برداشتن محدودیت‌های تولید و بهبود فضای کسب‌وکار، که در «حمایت» می‌بیند. این مدل ذهنی خود یکی از علل اصلی چالشهای بنگاه‌ها است. که به‌جای رقابتی کردن اقتصاد و برداشتن موانع کسب‌وکار، به حمایت مستقیم و توزیع رانت می‌پردازد.
که باعث فسادها و سوءاستفاده‌های هزار میلیاردی خارج می‌شود.
روشن است که حمایت‌ها کمکی به توانمندسازی بنگاه‌ها نمی‌کند و در عمل انگیزه نوآوری و رقابت و اصلاح ساختار را کاهش می‌دهد.
بنظر می‌رسد برخلاف رویه حاکم،بهترین روش حمایت از بنگاه‌های تولیدی، دادن آزادی عمل به اقتصاد و تقویت انگیزه‌ها، تشویق تولید و باز گذاشتن فضای کسب‌وکار است.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. متاسفانه مدتی هست شاهد انجماد فکری و رفتاری در قشر تصمیم گیر و برنامه ریز کشور در کلیه مسائل چه اقتصادی ، سیاسی ،فرهنگی و … هستیم. دلائل و فاکتورهای زیادی میتوان برای این موضوع عنوان کرد اما مهمترینش اشغال پستها و منسبها توسط کار نابلد ها و نا اهل ها میباشد که بارز ترین ویژگی این قشر متملق بودنشان هست نه تخصص و دلسوزی اشان برای ترقی مملکت.
    لذا بدین جهت کار به جایی رسانده شده که بنگاه دار امید و رغبتی به ادامه دادن در خود نمیبیند . چرا که احساس سرخوردگی و توسری خوردن میکند.
    از اینرو چاره کار بایست از سرچشمه درست شود .
    یک شطرنج باز هیچ وقت نمیتواند مربی خوبی برای فوتبال شود فقط میتواند خودش و بازیکنان را مشغول کند در اینجا نتیجه مهم نیست.
    در حال حاضر بنگاه دار مشغول هست ، همراه با ریسک ،استرس،اضطراب و ضرر دهی . خوب نتیجه مشخص هست ، سقوط !
    نمونه اش ایران خودرو ، پارس الکتریک ، شهاب ، هفت تپه ، کارگاه های کوچک و غیره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا