یادداشت

‍سخنی در باب ۱۱ اردیبهشت ( اول ماه مه )

روز همبستگی جهانی کارگران

پایگاه خبری اولکامیز- عظیم  قرنجیک : یکی از قشرهایی که معمولاً در غالب نظام های حکومتی بر نیازها و ضروریات معیشتی آنها کم توجهی نشان داده می شود ، کارگران و زحمت کشان جامعه اند. و این در حالی است که یکی از بال های تولید و رشد و توسعه اقتصادی یک کشور ، در کنار کارفرمایان و سرمایه گذاران امر تولید ، بازوان قدرتمند کارگران و اقشار زحمت کش جامعه هستند.

لذا می توان گفت که کارگران بخش تعیین کننده تولید در هر نظام اقتصادی بویژه نظام سرمایه سالاری است . ولی اگر نقش کارگران را صرفاً از دید نقش آفرینی در امر تولید کننده گی اش نگاه کنیم و کارگر را صرفاً در این نقش و قالب ببینیم ، و هیچ حق و موقعیتی فراتر از آن قائل نشویم ، بواقع اجحافی در حق آنان روا داشته ایم .

ولی نگاه عینی و واقعیت را در نظر داشته باشیم ، نقش کارگران را فراتر از این مقوله خواهیم دید ، لذا می توان قضیه را به این شکل مطرح کرد که، نقش کارگر صرفاً این نیست که دور میدان و یا سر چهار راه ها نشسته ، و چشم به راه دوخته ، تا که کارفرمایی از راه رسد و روزانه و روزمره ، روزی رسانش باشد و یا به کارخانه رود و تولید کند، و گاهاً  هم بر سر مطالباتی در باره حقوق و دستمزد معوقه ، کاهش ساعات کار و افزایش دستمزد و… دست به تحصن و اعتصاب و شورش ببرند .

نقش کارگران صرفاً به این امور محدود نمی شود ، کارگران به قولی نویدبخش رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور و سازندگان آینده بشری اند ، آنان در فکر و نوید آینده جامعه بشری هستند که هر نوع تبعیضی را برنتافته ، در فکر زدودن و کاستن از فاصله های طبقاتی بین غنی و فقیر هستند . و در فکر برقراری برابری و عدالت چه از نظر منزلت اجتماعی و چه از جنبه موقعیت اقتصادی و … بوده، و از پایه های اساسی رشد و توسعه جوامع می باشند.

معمولاً مبارزات کارگران متناسب به شرایط فعلی جهان ، و در پیوند با سایر جنبش های اجتماعی، همچون جنبش های دموکراسی خواهی ، حقوق مدنی ، حقوق زنان و کودکان ، محیط زیست، حقوق اقلیت های قومی و مذهبی ، راهی در جهت مطالبه و تحقق حقوق شهروندی است .

اکنون در جامعه جهانی با شیوع پاندومی کرونا میلیونها نفر از محیط کارشان اخراج شده و ازکار بیکار شده ، و راه رزق و روزی و معاش شان بسته شده است ، و با دستانی خالی در برابر یورش هراسناک ویروس کرونا ، در هراسی سیاه و هولناک فرو رفته، و از کمترین تامینات اجتماعی نیز برخوردار نگشته اند.

ما همیشه کارگران را در مقام افرادی همیشه معترض به تعویق مطالبات ، کمی دستمزدها ،و … می بینیم ، غافل از این که سود و سرمایه سرمایه دار و کارفرما ، بدون اتکاء به نیروی کار کارگران ، عملاً توان افزایش و انباشت نمی توانست داشته باشد ، در واقع نیروی کار کارگران و سرمایه کارآفرینان و سرمایه داران، لازم و ملزوم یکدیگر بوده، ویکی بدون دیگری معنایی نخواهد داشت .

اگر از منظر رشد و توسعه جوامع نیز بنگریم ، نیروهای کار کارگران ، در کنار عوامل دیگرموثر در رشد و توسعه اقتصادی؛ اعم از زمین و سرمایه که بقول آدام اسمیت از عوامل رشد اقتصادی اند، البته در کنار دیگر عوامل ؛ مثل تکنولوژی ، ثبات سیاسی و مدیریت و … سهیم بوده و از الزامات رشد و توسعه اقتصادی است .

در جوامع پیشرفته و دموکراتیک، کارگران در کشاکش مبارزاتی خود ، همگام و هم راستا با تحقق حقوق دیگر اقشار جامعه ، و در پناه پشتیبانی اتحادیه ها و تشکل های صنفی خود، کمابیش به بسیاری از مطالبات خود دست یافته اند.

البته کشورهای مختلف در این راه ، بسته به نظام های اقتصادی شان ، در جهت کاهش تنش ها و اعتصابات و تعارضات صنفی کارگران ، راههای سنگلاخیِ پرپیچ و خمی را در طول دوران تاریخی خود طی کرده و تجربیات ارزنده ای اندوخته اند ، تا جامعه شان کمتر شاهد تنازعات و شورش های صنفی کارگران و همین طور، دیگر اقشار فرودست و کم برخوردار داشته باشند .

واقعیت آن است که در جامعه ما ، عمده کارگران در شرکتهای دولتی و یا شرکتهای شبه دولتی و یا شرکتهای بخش خصوصی شکل گرفته از سرمایه های رانتی اشتعال دارند ، و کمتر در بخش خصوصی غیر رانتی و به معنای واقعی کلمه، اشتغال دارند، لذا نمی توانند در جهت تحقق حقوق و مطالبات صنفی خود گام های اساسی بردارند و تا زمانی که بخش خصوصی  به معنای واقعی در جامعه، توان رقابت با بخش های پیش گفته شکل نگیرد و تا در تعامل با کارگران قرار نگرفته ، و مطالبات صنفی کارگران را محترم داشته، و به رسمیت نشناسند، نمی توانند از سرمایه گذاری خود سود منصفانه بردارند و تا زمانی که سرمایه دار بخش خصوصی واقعی ، در تعامل با کارگران ، در یک توافقات دوجانبه ، به حل و فصل اختلافات فی مابین برنیایند ،و هر دو ، چه به لحاظ بکارگیری سرمایه و چه به جهت تامین نیروی کار، ذینفع نباشند انتظار رشد و توسعه اقتصادی ، و آرامش در محیط کار و امنیت شغلی ، نمی تواند انتظار بجایی باشد .

پس عقلانیت در آن است، که سرمایه و نیروی کار ، در تعامل با همدیگر، و با رسمیت شناختن حقوق دو جانبه ، و حل و فصل اختلافات و تعارضات صنفی ، باحضور نمایندگان اتحادیه ها و تشکلات صنفی دو طرف، در دور میز مذاکره بپردازند. و این تجربه ای است که در بسیاری از کشورها تحقق یافته است و نشان از آن دارد که در این کشورها ، اتحادیه های صنفی کارگران و کارفرمایان طی توافقات دو جانبه ، متعهد شده اند که موارد اختلاف را تا حد ممکن از راه مذاکره مرتفع نمایند، تا خللی در تولید، و ضرری بر جامعه تحمیل نگردد و موضوعات مورد علاقه طرفین – تا آنجا که ممکن است، بدون دخالت نیروی سومی بنام دولت – حل و فصل گردد تا جامعه شاهد کمترین تعارضات صنفی بین کار و سرمایه را تجربه، و شاهد رشد و توسعه اقتصادی و امنیت و آرامش شغلی گردد . با آرزوی تحقق خواست ها و مطالبات برحق کارگران .

در انتها ، به پاره گفتاری از مترجم محترم حمید عنایت در پیشگفتار کتاب ” خدایگان و بنده ” می آورم، که بی ارتباط با کار کارگران نمی بینم ؛ آنجا که بیان می دارد :

” آرزو، انسان را به کوشش در راه برآوردن آن وا می دارد، و بدینسان زندگی او با کار همراه می شود . با کار است که انسان از” پایگاه بودن” ، به ” پایگاه شدن ” می رسد ، و با شدن است که زمان و تاریخ پدید می آید * … ” .  پس اگر چنین است ، بواقع هم کارگران سازنده تاریخ و آینده بشریت اند .

* خدایگان و بنده / نوشته گ.و.ف. هگل / با تفسیر الکساندر کوژو/ ترجمه و پیشگفتار ؛  حمید عنایت / انتشارات خوارزمی / ص. ۱۹ .

روز کارگر ، بر تمامی کارگران مبارک باد.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا