یادداشت

ژئوپولیتیک عواطف

پایگاه خبری اولکامیز – محمد توانگری : جامعه ایران ملتهب است. جامعه‌ی دو قطبی شده. امروز در اینستاگرام به این آمار قبولی کنکور واکنش نشان داده بودند: ۵۶ درصد قبولی‌های پزشکی دهک ۱۰ درآمدی؛ ۸۱ درصد قبولی‌های ریاضی فیزیک دهک‌های ۸ تا ۱۰؛ و ۵۵ درصد قبولی‌های دانشگاه فنی شریف دهک ۱۰. اگر دیروز اصغر فرهادی (کارگردان سینما) را وسط‌باز نامیدند فردا یک نفر دیگر به این لیست افزوده خواهد شد.

این التهاب و دو قطبی جامعه از دل این جمله (سیاست/ وضع موجود تو را به آن بالاها رسانده،  همین سیاست/وضع موجود اکثریت را به پایین زده) ما را به این گزاره هدایت می‌کند: یا با اونا یا با ما

در ایران امروز ما ضریب جینی (توزیع نابرابر درآمد) به شدت بالاست. و در جامعه سلسله‌مراتبی که افراد نمی‌توانند از طریق بازی‌های اجتماعی جایگاهی را به دست بیاورند “ناامید” می‌شوند. براساس مفهوم “عواطف عمومی” که در کتاب ژئوپولیتیک عواطفِ دومینیک مویزی مطرح شده، ناامیدی از برجسته‌ترین عواطف عمومی جامعه ایران است. از طریق این “ناامیدی”ست که جامعه به تفسیر جهان و کنش جمعی چه در فضای مجازی مثل اینستاگرام و توییتر و تلگرام، و یا در زندگی روزمره دست می‌زند.

اما پرسش اصلی این است: وقتی روی این تفیسرها و کنش جمعی افراد جامعه زوم می‌کنیم به ما چه چیزی را نشان می‌خواهد بدهد؟ آنچه از این تفسیرها و کنش جمعی دیده می‌شود (احساس باخت) است. لازم نیست جای دوری برویم حتا این احساس باخت را بین چند نفر از دوستان که یک نفرشان از سلسله‌مراتب اجتماعی بالا رفته تجربه کردیم. تا جایی که با اینکه او به ما آسیب نمی‌رساند اما ما پشت او چندین فحش آبدار نثارش می‌کنیم. بیش‌تر این واکنش‌ها از طرف اکثریت جامعه‌‌یی‌ست که احساس باخت را هر روزه تجربه می‌کنند.

اما در بین آنها “فرودستان تحصیلکرده” برجسته‌تر است. طبقه‌یی که در دهه‌ی نود از دل طبقه‌ی متوسط بیرون زده؛ طبقه‌یی که قربانی سیاست‌های محفلی/ مقطعیِ ناکارامد نفت‌محور دولت‌هاست. و پیامد آن “درماندگی آموخته‌ شده” است. این درماندگی آموخته شده است که نمی‌توانند/ نمی‌گذارند از سلسله‌مراتب اجتماعی بالا بروند به این ترتیب خود را با دیگری/اقلیت مقایسه می‌کند و احساس باخت را تجربه می‌کند. این مقایسه در جامعه‌یی که فاصله عمودی در آن زیاد است به شدت بالاست. به نظر می‌آید این “احساس باخت” برای طبقه فرودستان تحصیلکرده – که ‌از گروه سنی جوان تشکیل شدند – افزون‌تر است.

بدین‌ترتیب جامعه امروز ایران با این “ناامیدی” دست به تفسیر و کنش جمعی می‌زند. افزون بر آن یکی دیگر از این عواطف عمومی در ایران امروز “خشم” است.

بیونگ- چول هان نظریه‌پرداز آلمانی- کره‌یی تبار در کتاب “جامعه فرسودگی” جامعه امروز را جامعه موفقیت یا دستاوردسالار نامیده. در جامعه دستاوردسالار برخلاف گذشته که فرد با پارادایم منفیتی (نمی‌باید/ نمی‌شود) سروکار داشت، امروزه وجه ایجابی (تو می‌توانی/ می‌شود) پیدا کرده.

در این راستا دستاوردسالاری این ندا را می‌دهد که با تلاش، اصغر فرهادی/ یا فلان فرد موفق شدن همه‌گی آسان و در دسترس است. اما فرد هرچه سعی می‌کند نمی‌تواند. بدین‌ترتیب او افسرده می‌شود. افسردگی همان خشمی‌ست که به درون چرخیده. و این خشم به این تفسیر و کنش جمعی انجامیده که چرا فلانی/اقلیت موفق بوده اما ما/ اکثریت هر روز بیش‌تر از دیروز در حال سقوط ‌ایم.

منبع – مجله ترکمن دیار شماره ششم

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا