یادداشت

خشم

پایگاه خبری اولکامیز – دکتر بای محمد چندری: این جمله را شنیده اید« خشم برای شما بد است» بخشی از این بیان درست است. احساس خشم می تواند در بسیاری موارد تاثیر منفی بگذارد. بدخوابی، میگرن، سیستم ایمنی سرکوب شده، فشار خون بالا، درد قفسه ی سینه و درد معده، بعضی از عوارض ابراز خشم می باشند. خشم یک واکنش عاطفی نسبت به درک ماست. و این به طور بالقوه یک جنبه بسیار مثبت از خشم است. در سال های اخیر، دانش آموزانی که  با مشکل خشم دست و پنجه نرم می کنند بسیار افزایش یافته است.

گاه مفهوم خشم و پرخاشگری یکی در نظر گرفته می شود. خشم یک احساس است در حالی که پرخاشگری یک رفتار می باشد. آسیب به یک فرد دیگر و یا آسیب به اموال پرخاشگری محسوب می شود، از سوی دیگرخشم، به مجموعه ای از نگرش ها و قضاوت هایی اشاره دارد که رفتارهای پرخاشگرانه را تحریک می کنند. خشم در فرهنگ های  مختلف متفاوت  است،  ولی احساسی جهانی است که در زندگی روزمره ی جهانیان از جایگاه مهمی برخوردار است. گرچه خشم یکی از احساسات اساسی انسان است. اما به عنوان یک حالت احساسی منفی مورد توجه قرار گرفته است. خشم زمانی منفی تصور  می شود که مردم آن را انکار کنند، سرکوب کنند یا آن را نامناسب بیان کنند.

خشم گاهی بسیاری از تنش­های جسمی و روحی را ایجاد می کند و گاهی به دلیل خشم انسان می­تواند به طور غیرعادی کارهایی را انجام دهد که راضی به انجام آن نیست. خشم ممکن است از یک رنجش و ناراحتی زودگذر تا عصبانیت تمام عیار گسترش یابد و مانند سایر احساسات و هیجان­ها نشانه­ی سلامت تندرستی و عواطف انسانی است. خشم مردم را قادر می سازد مرزهای خودپنداره و عزت نفس خود را حفظ کنند و از خودشان دفاع کنند. و تا زمانی درخدمت سلامت روان است که فرد از مهارت­ها و شیوه­ی مدیریت و کنترل این هیجان برخوردار باشد .

هنگامی که خشم دارای شدت و مدت زمان بیش از حد باشد. یا درمانی بر روی آن صورت نگرفته باشد، می تواند منجر به مشکلات عاطفی و رفتاری مختلف، به ویژه برای کودکان و نوجوانان شود و اگر از کنترل خارج شود می تواند مشکلاتی را در مدرسه، زندگی اجتماعی، روابط شخصی و کیفیت کلی زندگی ایجاد کند. افرادی که دارای شدت خشم زیادی هستند، تمایل دارند که درک خصمانه ای از موقعیت ها داشته باشند و  دوست دارند کنترلی بر افکار و احساسات خصمانه ی خود  نداشته باشند.

امروزه با وجود تغییرات عمیق فرهنگی و سبک زندگی بسیاری از افراد در مواجهه با بحران های و مسایل زندگی فاقد مهارت های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را درمواجهه و مقابله با مسایل و مشکلات زندگی و مقتضیات آن دچار آسیب کرده است. یکی از مهمترین علل درگیری میان مردم این است که نمی دانند چگونه خشم خود را مدیریت کنند. مدیریت خشم یک مسئله ایمنی عمومی است. اگر به خوبی مدیریت شود،  افراد را قادر می سازد تا نیازهای خود را حفظ کنند.

باید اذعان نمود که مشکلات مرتبط با بیان نامناسب خشم همچنان  جدی ترین نگرانی های والدین، مربیان و جامعه­ی بهداشت روانی می باشند. مدیریت خشم در باره­ی یادگیری و تمرین روش­های بهتر بیان خشم و دانستن اینکه چگونه از وقوع آن جلوگیری شود به اجرا در می­آید. و به هیچ وجه به معنی نگه داشتن خشم و یا تلاش برای حفظ احساس خشم نیست. مدیریت خشم کمک می­کند تا احساسات خود را تشخیص دهید و چگونگی پاسخ به آن را به طوری که به نفع شما نه در برابر شما باشد را یاد بگیرید.

تحقیقات نشان داده است که آموزش مدیریت خشم سبب پرورش مهارت های روانی اجتماعی و رفتاری می گردد که افراد برای حضور در روابط بین فردی مدرسه  محل کار و به طور کلی اجتماعی به آن ها نیاز دارند. برنامه هایی چون مدیریت خشم می تواند موجب رشد مهارت های ارتباطی و شناختی خشم و پاسخ سازنده به آن ها شود. به طور کلی آموزش مدیریت خشم نوعی درمان شناختی- رفتاری است که هدف اصلی آن ایجاد و اصلاح در شناخت و رفتار افراد است.

منبع – ماهنامه ترکمن دیار – شماره ششم – تیر و مرداد ۱۴۰۱

www.ulkamiz.ir

 

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا