مطالب ویژه

روایت یک شب باشکوه در آق توقای

پایگاه خبری اولکامیز – عبدالجلیل امانی نژاد: وقتی برای نخستین بار پانزده سال پیش دیر هنگام ساعت ده شب به آق توقای رسیدیم با دیدن انبوه چراغها و نور چادرها به همراهان خود گفتم مگر ترکمنستان، شهر جدیدی را کنار رودخانه اترک بنا کرده است. حاضرین در ماشین با خنده گفتند اینجا آق توقای است . مزار مختوم قلی فراغی (ماغتئمغولی پئراغی ) است . این شگفتی امسال بسیار بیشتر رقم خورد با دیدن هزاران ماشین در حال تردد و ترافیک سنگین ورودی مزار ، چهار خبرنگار با شعف وتعجب نگاهی حیرت انگیز به همدیگر داشتیم . من از همان آغاز مسخ مراسم شدم .

۲۹۰ مین سالگرد مختومقلی جلوه های خاص خودش را داشت هجوم بی سابقه مردم وشرکت آنان در این مراسم فارغ از هرگونه تفکر باعث شادی دوست داران واقعی این شاعر است .آسوده بخواب ای شاعر مردمی حضور انبوه جمعیت بهر عنوانی پاس داشت خاطره ها ورنجی است که بر قامت تو نشسته است.

می گویند بالغ بر حداقل هفتاد هزار نفر و بیش از شانزده هزار خوردرو در مراسم شرکت داشته است.
مراسم مختوم قلی فراغی (ماغتئمغولی پئراغی ) با تمام کاستی هایش بازهم فروغ دیگری داشت
 باخشی ها می خواندند.

 چادرها در مسافت های بسیار دور نیز برافراشته شده بود تا چشم کار می کرد چادر بود و روشنایی.

آسفالت شدن ورودی محوطه نشان از تغییرات اساسی داشت امید است که این تغییرات با ابعاد گسترده ای صورت بگیرد بعضی از معابر روند بهبود کیفیت مراسم را افزایش می داد هر چقدر این امکانات بازهم بیشتر ارائه شود این مردم لیاقتش را دارند
 ۱۴۰ کیلومتر جاده تنگ و باریک در هوای گرم و ماندن در پشت پل باریک میان گذرگاه رودخانه اترک
 بسیاری حداقل یک ساعت منتظر ماندن، بعضیها تازه نصف شب به مراسم رسیدند.

 گرچه حضور در این جشن در یک روز است اما کار نیکو کردن از پرکردن است ساخت پل جدید دو بانده که هیچ ضرر اقتصادی نخواهد داشت که کاملا توجیه اقتصادی دارد و گسترش امکانات رفاهی احداث هتل ویاسایر موارد و نیازهای مورد نظر یک مسافرخسته از راه است.

 شاید بسیاری از نقاط احتیاج به جاده وپل داشته باشند اما ضرورت بزرگ شدن پل احساس می شود شاید سالیان دیگربا بهبود امکانات شاهد حضور گردشگران خارجی نیز باشیم

مسلما در سالهای آینده مشکل ترافیک سنگین تر خواهد شد وفضای پارکینگ واتراق کمتر وعذاب مسافر خسته از راه بیشتر از هم اکنون به فکر تسطیح وگسترش فضا اقدام کنید .

حال که فرماندار ترکمن مراوه تپه ومسئولین اقدامات اولیه دست زدند .این موارد را هم در نظر بگیرند . جناب فرماندار مراوه تپه دست مریزاد (فرماندار مراوه تپه در مصاحبه با جراید با اذعان به حضور خیره کننده مردم را غافلگیرکننده دانسته است )

 یک نظر  چندین سال پیش وقتی در آق توقای می خواستند بنا بسازند عاقل مردی پیشنهاد داده بود بنا یابود را در نزدیکی شهر گنبد بسازند اگرمراسم در جای دیگری مثلا در حد فاصل کلیجه ویا قولاق بورته برگزار شود آیا بار فرهنگی مراسم کاسته خواهد شد.

 هنوز هم با وجود تغییرات فیزیکی بسیار ،مکان مختومقلی احتیاج به لطف ونظر کارشناسان وزرات ارشاد کشور وفرهنگ وهنر ایران دارد .

در محفل کوچک دیشب ما مردی از جنس قلم حضور داشت .
 هم زمان با نزدیک به طلوع فجر واقامه نماز صبح بخشی حالت سعادتی وامین سعادتی برنامه بسیار گرم و جالبی در چادر بندر ترکمن وگنبد رابرگزار کردند. با تقدیر و تشکر از تک تک نوازندگان این مراسم برای کسب شهرت و اعتبار و مال و منان نیست و نخواهد بود.

 محمد توانگری یکی از بهترین قلم بدستهای ترکمن نزدیک های سحربه چادرمان در اق توقای آمد ، ازما خواست نوازنده دوتاری براش پیدا کنیم،در آن زمان که بخشی ها وخوانندها خسته شده بودند کار سختی بود اما گروه حالت سعادتی با بزرگواری تمام با وجود خستگی قبول زحمت کردند محمد که دستپاچه شده بود حالا چادر خود را پیدا نمی کرد به ناچار با حالت سعادتی وگروه محبوبش خداحافظی کردیم محمد میهمان ویژه ای داشت کسی که رفاه تهران را ترک کرده بود ودرمیان گرد وخاک صحرا در اق توقای در بستر چادر ی آرام گرفته بود.بازهم در چادر ها دنبال بخشی ها گشتیم که از شانس خوب مان عبدالرحمان فراغی رایافتیم اوبا سخاوتی خاص حاضر شد دوتار الکترونیکی عبدالرحمان مانع آز ان نشدکه او از حضور در آن محفل باز بماند او آکاردیون خود را بدوش کشید به یاریمان شتافت.

 در محفل ساده وخودمانی چادر محمد این صدای گرم عبدالرحمان فراغی بود که سکوت سحرگاهی را می شکافت ومیهمان محمد با اشتیاق وصف ناپذیربه صحبتهای وآهنگ عبدالرحمان فراغی گوش می کرد.

 عبدالرحمان فراغی به میهمان نا آشَنا موسیقی ترکمنی نکاتی را گوشزد می کرداو در ابتدا به صدای کشیده بخشی ها اشاره کرد ومیهمان که خود سرد وگرم چشیده فرهنگ وهنر بود با دقت به این بحث ها گوش می داد اوچنین ادامه داد .،صدای ممتد بخشی ها( یوک یوک) گفتن هااستعاره و تشبیه آن به زمان برده داری مردم ترکمن وستم که بر ایشان روا می شد سخن گفت، که بخشی ها با یاد آوری ان هنگام خواندن بار ظلمهایی که برمردم وارد می شده در حنجره خود فریاد می زدند گویی که فشارهای طاقت فرسا که بر مردم وارد می شد را بانوای موسیقی باز گو می کردند، بخشی ها این محنت را یوک نامیدند .یوک به معنی بار کشیدن حمل بار وسختی ودشواری آن است عبدالرحمان فراغی این نکات را استادانه به مخاطب خاص خود انتقال می داد. چنین است که از صدای دوتار ترکمن نوای حزن وغمی مبهم شنیده می شود در تمثیل صدای گاه بیگاه بخشی های ترکمن چنین می گویند .
 بعد از آن به احترام میهمان قطعه بریم به مزار ملا محمد جان را خواند.

چندین آهنگ توسط عبدالرحمان فراغی با زیبایی سحرگاهی آمیخته شد ومیهمان محمد با لبخند های خود از این فضای دل انگیز لذت می برد .

 دقایقی بعد باخشی سید محمد وقیجقی همراهش نیز به جمع ما پیوستند وچندین اهنگ را نواختند تا خستگی راه را میهمانان تهرانی و همچنین ما از دل وجان ربودند دست شان درد نکند بادوجود خستگی شان برنامه را اجرا کردند اما عبدالرحمان فراغی تازه گرم شده بود ما برای برگشتن آماده شدیم .با دوستمان محمد ومیهمانان عالی مقامش خداحاظی کردیم.

 این سفر نیز بسان ۱۵ سال گذشته حلاوت وخاطره خودش را داشت .
 در چادر ادبی گمیش دفه بحث تاریخ تولد مختوم قلی فراغی (ماغتئمغولی پئراغی ) داغ بود  چرا که سال آینده دولت ترکمنستان سیصد مین سالگرد این شاعر را جشن خواهد گرفت و این تناقصی بسیار دارد. فاصله ده سال آن با ایران این بحث را علمای قوم با درایت به پیش خواهند برد.اما برای هزاران رهگذرومسافر، حضور دردیار آق توقای خود معنی دیگری دارد.

 به امید سلام دوباره بر تربت پاک مختومقلی وآق توقای عزیز.اما شکوه دیدن جمعیت هدیه ای آق توقای وخلیفه واستاد سخن مختومقلی فراغی بر تک تک حاضرین مراسم دویست ونودمین سالگرد این عارف وشاعر بود . بیاد ماندنی ترین وشگفت انگیز ترین مراسم که من نگارنده طی این سالها شاهد آن بودم .

شنبه سی ام اردیبهشت هزار وچهار صد ودو ساعت

WWW.ULKAMIZ.IR


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا