نامه جمعی از خبرنگاران ،اصحاب رسانه، نویسندگان و فعالین اجتماعی استان به مدیر کل دادگستری استان
در مورد وقایع پیرامون بازداشت روزنامه نگار گنبدی آقای لطیف ایزدی
پایگاه خبری اولکامیز- نامه ی مبسوط جمعی از خبرنگاران ، اصحاب رسانه ، نویسندگان ، فعالین اجتماعی و فرهنگی استان گلستان را در حمایت از لطیف ایزدی خبرنگار گنبدی و مدیر سایت و کانال اولکامیز و مخالفت با برخورد قهرآمیز و خشن با خبرنگاران را در ذیل می خوانید :
مدیر کل محترم دادگستری استان گلستان
سلام علیکم؛
با احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات جنابعالی ، به استحضار می رساند روز دوشنبه ششم اردیبهشت ماه سال جاری پلیس شهرستان گنبد جهت اجرای دستور جلب صادره از شعبه ۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب گنبد ، آقای لطیف ایزدی خبرنگار و مدیر کانال و سایت اولکامیز ، به منزل ایشان مراجعه و با ارائه حکم قضایی ایشان را جلب و در داخل خودرو در حین راه علیرغم وجود دو مامور در طرفین وی ، ایشان را دستبند زده و به مقر پلیس فتا برده سپس با گشودن دستبند ایشان را تحویل مرجع قضایی می دهند.
طی تفهیم اتهام و بازجویی مشخص می شود اتهام وارده انتشار خبر ربوده شدن یک کودک در یکی از روستاهای منطقه در هفته گذشته بوده است.
در خصوص موضوع فوق لازم است مطالبی به شرح ذیل به حضور تقدیم شود ؛
۱. رسالت و وظیفه رسانه و خبرنگار اطلاع رسانی است و سایت اولکامیز که مبادرت به انتشار اخبار استان گلستان می نماید جزء پایگاههای خبری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و نیز از سایت های مورد اعتماد و دارای وجاهت و مقبولیت در میان مردم منطقه است.
۲. خبر منتشره که مربوط به کودک ربائی می باشد پس از بررسی میدانی و اطلاع از صحت و سقم آن و با استعلام از رئیس محترم شورای روستا که یک مرجع رسمی می باشد صورت گرفته است و متاسفانه با وجود گذشت چند روز از حادثه ناگوار ( ربایش کودک ) و پیگیری های متعدد از مقام های انتظامی، هیچ گونه اطلاعاتی از سوی ان مرجع در اختیار رسانه ها قرار نگرفته بود که به آن استناد شود. بنابراین سایت اولکامیزپس از انتشار آن توسط گروه های تلگرامی محلی و اینستاگرام در راستای وظیفه اقدام به انتشار خبر می نماید ، شایان ذکر است اصل موضوع آدم ربایی مورد تایید ناجا بوده و در هفته اخیر با کوشش ناجا کودک ربوده شده آزاد گردیده است.
۳. پس از نشر خبر توسط کانال و سایت اولکامیز پلیس فتا و نیروی انتظامی طی مذاکرات تلفنی از ایشان می خواهد که خبر منتشره را حذف نمایند برای این کار دلایلی مطرح می شود ولی آقای ایزدی اقناع نمی شود ، این در حالی است که طبق ماده چهارم قانون مطبوعات هیچ مقام دولتی و غیر دولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله‌ای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات بر آید و یا به سانسور و کنترل‌نشریات مبادرت کند. با این حال جناب آقای ایزدی برای تعامل و همکاری حاضر می شوند با درخواست مکتوب پلیس اقدام به حذف خبر نمایند اما متاسفانه در کمال ناباوری با حکم جلب در منزل خود روبرو و با دستبند راهی پلیس فتا می شود.
۴–در خصوص ماجرای بوجود آمده فوق حتی در بدبینانه ترین حالت و با فرض شکایت شاکی خصوصی یا وجوب مداخله مدعی العموم ، رسیدگی به اتهام می بایست طبق مفاد قانون ایین دادرسی کیفری صورت گیرد، بدیهیست صدور دستورجلب متهم مختص موارد خاصی می باشد که که در ایین دادرسی کیفری مقرر گردیده نظیر انکه متهم مرتکب جرایم مستوجب مجازات سلب حیات ، قطع عضو و یا حبس ابد باشد و یا اتهام وارده جزء جرایم سازمان یافته یا علیه امنیت داخلی یا خارجی باشد و یا انکه در جرایم تعزیری درجه ۵ به بالا بوده و احتمال فرارمتهم برود و یا انکه به علت فقدان محل کسب و شغل متهم تلاش بازپرس برای شناسایی متهم به نتیجه نرسیده باشد .
حال سوال اینجاست که در موضوع جلب اقای ایز دی شرایط ایشان مصداق کدام ماده قانونی می باشد؟ مگر غیر از اینست که حتی احضار متهم می بایست در صورت وجود ادله کافی بعمل اید؟ ادله بازپرس محترم چیست؟
چگونه است که با یک فرد فرهنگی با سه دهه خدمت ( استخدام رسمی اموزش و پرورش) و خبرنگار صاحب نام در استان اینگونه و بر خلاف صریح قانون ایین دادرسی کیفری و قانون حفظ حقوق شهروندی رفتار می شود؟
اینک این سوال مطرح است که اگر ادله علیه اقای ایزدی آنچنان کافی بوده که منجر به صدور جلب و دستگیری با دستبند و هدایت تحت الحفظ به مقر پلیس و سپس دادسرا گردیده چرا پس از بازجویی بدون صدور حتی سبک ترین قرار ایشان ازاد می گردد؟
پر واضح است که با شرح فوق این شائبه در اذهان تقویت می گردد که دستور جلب از باب تحقیر و ترهیب خبرنگار برجسته استان صورت گرفته است چرا که اگر اسنادی دال بر تحقق جرم و نیز انتساب ان به اقای ایزدی وجود داشته که منجر به دستور جلب فوری ایشان گردیده قاعدتا ازادی ایشان نمی بایست بدون قرار مناسب صورت گیرد.
اگر ادله ای علیه ایشان وجود نداشته است به موجب کدام قانون با دستور جلب و با دستبند و تحت الحفظ ماموران ایشان را بازداشت و به دادسرا اعزام می نمایند؟ (شایان ذکر است دستبند زدن به متهم در موارد جلب فقط در صورت ممانعت و تمرد متهم صورت می گیرد).
۵-به نظر می رسد اعمال فوق یک حرکت تعریف شده برای تحقیر و سرکوب جریان خبرنگاری با محوریت اقای ایزدی می باشد اینگونه رفتار با یک روزنامه نگار که برای رشد و آگاهی و توسعه منطقه تلاش می کند، در شان دستگاه قضایی استان تحت مدیریت حضرتعالی نمی باشد چرا که جنابعالی همیشه تعامل شایسته ای با جریان خبرنگاری داشته اید از این جهت با تقدیم این درد نامه از حضرتعالی درخواست می کنیم برای حفظ شان و جایگاه رسانه و خبرنگاران که در دشوارترین لحظات برای اطلاع رسانی صحیح و حفظ آرامش و ثبا ت امنیت روانی جامعه تلاش می کنند، پیگیری لازم را جهت کشف عوامل این اقدام
( صدور دستور جلب برای اتهامی مردود توسط دادسرا، اعمال دستبند توسط مامورین علیرغم عدم مقاومت و تمرد متهم) بعمل آورید
بی شک اقدام شما بیش از همه اسباب رفع وهن از دستگاه قضا و اعتماد بیشتر جامعه را نسبت به دادگستری فراهم خواهد اورد . پیشاپیش از صدور دستور پیگیری حضرتعالی سپاسگزاریم.
الله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم
رونوشت به :
دفتر نمایندگی محترم ولی فقیه در استان
ریاست محترم دادگستری گنبد
دادستان محترم دادسرای گنبد
معاونت محترم سیاسی و امنیتی استانداری گلستان
استاندار محترم استان گلستان
فرماندار محترم شهرستان گنبد کاووس
نماینده گنبد و داشلی برون دکتر شادمهر
امام‌جمعه شهرستان گنبد، حاج آقا ترابی
امضاء کنندگان این نامه به شرح ذیل می باشند :
- رجب محمد آخوند کسلخه — روحانی فرهنگی
- عثمان آخوند نظری — روحانی اهل قلم
- جبار ایری — فعال سیاسی و فرماندار پیشین آق قلا
- حکیم گلدی زاده – فعال اجتماعی و مدیر کل سابق تعاون روستایی گلستان
- عبدالغفار رادمهر — مدیر کل جبهه متحد همدلان صحرا
- دکتر اراز محمد سارلی – نویسنده و مدیر مسئول مجله فراغی
- حاج نورجان آق – فعال اجتماعی ، یاشولی و معتمد گنبدی
- شریف نافعی – فعال اجتماعی و عضو پیشین شورای شهر گنبد
- احمد مرادپور ، حقوقدان
- آنامحمد بیات — خبرنگار و فعال اجتماعی
- امان محمد خوجملی — فعال سیاسی و رسانه ای
- علی کیان — فعال اجتماعی و مدیر کانال صریر خبر
- حاج حمید کمی — روزنامه نگار و سردبیر هفته نامه صحرا
- یحیی یاری — فعال اجتماعی
- حاجی قربان طریک — عکاس و خبرنگار
- دکتر رحمان قره باش — فعال اجتماعی
- دکتر رشید نافعی – فعال اجتماعی
- حاج بهروز ایزدی — فعال اجتماعی
- حاج مشهد پقه — فعال اجتماعی
- طاهر سارلی — فعال اجتماعی
- یوسف ملاخانی — فعال اجتماعی
- غفور تقانی — فعال اجتماعی
- منصور آق — خبرنگار پیشکسوت
- شاپور قاضی –خبرنگار و مدیر مسئول نشریه شایان
- مزدک بهروش — عضو تحریریه نشریه عصر گلستان
- مهدی سید کلاته – فعال اجتماعی و مدیر کانال جرجان بیدار
- شکور زیرک — روزنامه نگار و مدیر مسئول کانال خانه گفتگو
- عاشور محمد رئوفی — شاعر و خبرنگار
- جلیل پشتیبان — فعال رسانه
- ولی قلیچی – مدیر کانال صدای صحرا
- وهاب سارلی – مدیر ترکمن تی وی
- غفور کمی – فعال رسانه
- عبدالرحیم دوگونچی – فعال رسانه
- ابراهیم دوگونچی – مدیر کانال انجمن ایل یار
- جمعه گلدی سعدی – فعال فرهنگی
- علی بشارتی فر – فعال اجتماعی
- طاهر عبدی – فعال فرهنگ و ادب
- بهرام محمد قره مشک غراوی – فعال فرهنگی
- سخی بخشنده – فعال فرهنگ و ادب
- عبدالملک خرمالی – شاعر
- محمد خوجه – نویسنده
- خلیل یزدانی — عکاس و اهل رسانه
- محمد توانگری — نویسنده
- ناصر توسلی — فعال رسانه
- متین نیازی – فعال رسانه
- نعمت الله نبوی زاده – فعال اجتماعی
- طاهر جانی — خبرنگار
- سلیمان هیوه چی — فعال اجتماعی
- رحمان حبیب لی — فعال اجتماعی
- خانم منیژه کیش — فعال اجتماعی
- بهروز مفیدی — فعال فرهنگی
- یاشار نیازی ، خبرنگار و مدیر مسئول سایت ترکمن نیوز
- رحمت الله پران دوجی ، فعال اجتماعی
- عبدالرحمان اونق ، نویسنده
- حبیب ایزدی ، فعال فرهنگی و اجتماعی
هشتم اردیبشهت ماه سال ۱۴۰۰ شمسی
www.ulkamiz.ir
🌑به احترام خبرنگاران پویا و پرسشگر
✏️عظیم قرنجیک
🔺 خبرنگاران بطور خاص، و بطور کلی اهل قلم و اندیشه و بیان را می توان ، چشم و گوش جوامع دموکراتیک و ملی مزیّن به مردم سالاری و مدنیّت و رواداری دانست . اینان ، در عرصه مطبوعات آزاد – به عنوان رکن چهارم دموکراسی – قلم می زنند ، و نماد و نماینده و جان و وجدان جمعی جامعه و صدای گویا و رسای قاطبه مردم ، و کانال ارتباطی انتقال خواسته ها ، مطالبات ، توقعات و انتظارات و … به مسئولان ، تصمیم گیران و مقامات سیاسی و اجرایی ، در سطوح مختلف محلی ، منطقه ای ، استانی و ملی و …بوده و هستند .
🔺اصولاً ، زمانی ما می توانیم دم از جامعه ای دموکراتیک ، آزاد و پویا و … بزنیم ، که هیچ مانع و رادعی ، بر سر تولید و گردش و انتقال آزادانه اطلاعات ، ایجاد نکنیم ، و آنچنان ظرفیتی در خود ایجاد کنیم ، که بتوانیم تحمل نویسندگان و روزنامه نگاران و خبرنگاران و گزارشگران ، که براستی تعمق بخش آگاهی آحاد مردم ، و منابع مهم اطلاع رسانی هستند ، را داشته و با آنان به مدارا رفتار نمائیم .
🔺 اینانند ،در مقام پرسشگران مردم و جامعه ، متولیان امور و متصدیان و مسئولان منصوب و منتخب را به پاسخگویی واداشته ، ضامن سلامت و بقای نظام اجتماعی می گردند.
🔺 آنچه که خبرنگاران را مسرّت و رضایتمندی می بخشد ، همانا میزان اثربخشی تلاش آنان در بهبود حال و روز جامعه، و گسترده تر شدن دامنه این اثربخشی ها است .
🔺 خبرنگاران را غربالگران دردهای جامعه دانسته اند ، چرا که آنانند، دردهای جامعه را برای درمان هویدا می کنند، و دغدغه رفع رنج و حرمان جامعه را دارند .
🔺حقوق جامعه آن زمان محقق می شود، که خبرنگاران را، مدافعان و مدعیان واقعی و بحق حقوق مردم در جامعه بدانیم ، آنان زمانی حارس و پاس دار سلامت جامعه خواهند بود که، گزارشات خود را بدون ترس و واهمه ای انتشار دهند، و اگر سهواً اشتباهاتی هم به لحاظ تهیه و نشر خبر داشته باشند ، برخورد با آنان ، جز از راه خبر نباشد و کار به محکمه کشیده نشود .
🔺 راه مردم سالاری و دموکراسی ، زمانی پررنگ و رونق و سامان می گیرد ، که خبرنگاران احساس آزادی کنند، و آزادمنشانه ، دغدغه های اجتماعی را گزارش کرده، و دردمندانه ، مسئولان را، در یافتن راه حل ها و راهکارهای حل مشکلات جامعه، یاری رسان باشند .
🔺 براستی که خبرنگاران مرزبانان حقوق شهروندی، و بسان وجدان بیدار جامعه هستند ، و آن زمان که، اذهان پرسشگر جامعه ، نیازمند کسب اطلاعات دقیق، و تشنه دریافت پاسخ های سریع، صریح و صحیح اطلاعاتی، از چرایی وقوع رخدادها و رویدادها می باشند، ، این خبرنگاران با جسارت حرفه ای خود، با حضور در محل رویدادها ، جان در طبق اخلاص نهاده ، با قلم رسای خود، هنرمندانه گزارشات مستند خود را عرضه داشته، و عطش جامعه را – که دانستن حق آنان است – ، مرتفع می سازند .