یادداشت هایی در باره مراسم مختومقلی – قسمت دوم

پایگاه خبری اولکامیز – مراسم مختومقلی فراغی هر ساله در ترکمن صحرا با شکوه خاصی برگزار می شود. بخش دوم یادداشت های امان محمد خوجملی فعال رسانه ای گنبدی در باره مراسم نکوداشت دویست و نود و دومین سالروز تولد مختومقلی فراغی را در ذیل می خوانید با این نکته که این مطالب از صفحه مجازی نویسنده نقل شده است.
چادر کُمش دفه در آق توقای
چادر کُمش دفه در آق توقای که هر سال پاتوق متفکران و اندیشمندان و پژوهشگران ادبیات و فرهنگ دوستان و مختوم قلی شناسان است و در آن بحث های علمی و فرهنگی و تحقیقی و پژوهشی میان صاحب نظران صورت می گیرد. امسال بیش از هر سال دیگر پر رونق بود. من هر سال مهمانان چادر را رصد می کنم تعداد مهمانان چادر حدود ۵۰ نفر می شدند. اما امسال تعداد مهمانان حدود صد نفر بودند. این نشان می دهد سخنان عمیق علمی و تحقیقی و پژوهشی در میان مردم جای خود را پیدا می کند. این برای ناظران امور و محققان بسیار دلگرم کننده است. امیدوارم تداوم داشته باشد.
جمشید آقجلی غایب بزرگ جشنواره مختومقلی
طنازان و طنز پردازان تعدادشان در میان مردم بسیار کم هستند. چون هنری بسیار سخت و مشکل و ظریف و باریک و حساس است. هر هنری به عمق و زیبایی و ظرافت بیشتری نیاز داشته باشد انجامش هم به همان میزان سخت و تعداد هنرمندانش هم کم است.
اگر جمعیت ترکمنهای ایران دو میلیون نفر باشد. تعداد روزنامه نگران ترکمن حدود دویست نفر هستند. برای هر ده هزار نفر یک روزنامه نگار. اما تعداد طنز پردازان ترکمن در تراز جمشید فکر نکنم بیش از دو سه نفر باشند. این سخت و ظریف بودن این هنر را نشان می دهد.
من امسال جمشید را در مراسم گنبد و در آق توقای ندیدم. این برایم سئوال بود چرا هنرمند تراز اول ترکمن صحرا در جشنها حضور ندارد؟!! جشنها بدون طنز پردازان کم فروغ و حلاوت و شیرینی و زیبایی و جذابیت اش کمتر می شود. امیدوارم جمشید هر جا باشند شاد و سلامت باشند. اما شبیه او را در چادر گنبد پیدا کردم. از او سئوال کردم شما جمشید آقجلی هستید؟ گفت : نه. گفتم : برادرش هستید؟ بعد به زبان فارسی گفت : نه. بعد متوجه شدم او ترکمن نیست. گفت : اسم من محمد علی راد است. از بجنورد یکی از دامداران ساکن روستای دماغ. عکس و فیلم او را در زیر همین یادداشت در کانالم می گذارم. یک موقع جمشید خودش را گم کرده باشد می تواند خود را در میان دامداران دماغ پیدا کند.
مختومقلی و کریم قربان نفس
مراسم بزرگ داشت و روز تولد مختوم قلی فراغی هر سال در اردیبهشت ماه در روزهای مختلف در سراسر ترکمن صحرا و گاهی در بجنورد و تهران هم به صورت جشنواره موسیقی برگزار می شود. برای من سئوال است چرا چنین جشن و مراسم بزرگ داشتی برای دیگر شاعران بزرگ ترکمن مانند کریم قربان نفس برگزار نمی شود.؟ شاید علتش این باشد عظمت و بزرگی مختوم قلی بعد از حدود ۳۰۰ سال نهادینه و تثبیت شده است. از درگذشت کریم قربان نفس ۳۷ سال گذشته است(مرگ ۱۹۸۸) و هنگام مرگ هم ۵۹ سال داشت. در واقع از تولد او حدود ۹۶ سال گذشته است(تاریخ تولد او احتمالاً باید در سال ۱۹۲۹باشد).
شاید این مقدار زمان برای شناخت و تثبیت و نهادینه شدن بزرگی او کم نباشد. اگر چنانچه زمان تعیین کننده باشد. انجمن های ادبی و فرهنگی برای این موضوع هم فکری بکنند. چون حلاوت و شیرینی و مضامین اجتماعی و سیاسی و تربیتی شعرهای او که بسیار بیدار گر و تاثیر گذار است، دست کمی از دیگر بزرگان ندارد. در یکی از نوشته های دکتر محسن رنانی خوانده بودم در شهر پاریس روزانه ۲۰۰ یا ۲۰۰۰ تا تأتر برگزار می شود که از آثار بزرگان فرهنگ و ادب ساخته شده است. آنها به صورت مستقیم و غیر مستقیم هر روز نام بزرگان و مفاخر فرهنگی خود را به سر زبانها می اندازند و هم فرهنگ مردم خود را ارتقاء می دهند.
در میان ترکمن ها ظرفیت آن وجود دارد برای دیگر شاعران نیز هر سال مراسم محدودتر و کوچکتر برگزار شود تا بزرگان فرهنگ و ادب بیشتر معرفی شوند. بعضی از جوانان فکر می کنند ما فقط مختوم قلی را داریم و دیگر هیچ. اگر سرمایه های فرهنگ و ادب و هنر با جشنواره ها معرفی نشوند با ضعف رسانه های مکتوب آنها به تدریج فراموش خواهند شد واین خسرانی بزرگ است که از وقوع آن باید جلو گیری کرد.
جای سخنان علمی در جشنواره های موسیقی نیست
امسال در جشنواره مختوم قلی در سالن ارشاد گنبد جناب قاقا ( آنه دردی) عنصری را برای سخنرانی دعوت کردند. او گفت« برای من ده دقیقه وقت در نظر گرفته اند تا پژوهشی را که در مورد تاریخ تولد مختوم قلی(ماغتم غولی) فراغی انجام داده ام را این جا بیان کنم». من هنگام سخنرانی او به خاطر کاری بیرون رفته بودم و هنگام برگشتن هم سخنرانی اش را تمام کرده بود نمی دانم ایشان ده دقیقه صحبت کرده اند، کمتر یا بیشتر. کارهای تحقیقی و پژوهشی بسیار مهم و حیاتی هستند و جزو ضرورت های اساسی علم و دانش و فرهنگ است. ولی جایش جشنواره های موسیقی نیست.
حدود یک هزار نفر جمع شده اند که موسیقی گوش کنند. نه سخنرانی های علمی و پژوهشی و تحقیقی. جای اینگونه سخنان یا چادر کمش دفه است که خوشبختانه هر سال برگزار می شود. یا انجمنهای فرهنگی و ادبی مانند جیحون و میراث و بنیاد و سایر انجمن ها. شنوندگان با کمال میل می نشینند و از سخن بزرگان استفاده می کنند. مخاطب شناسی لازم است برای سخنان علمی و تحقیقی کیفیت شنوندگان و بینندگان مهم است نه تعداد انبوه حاضران. دوستان اندیشمند و محقق که سرمایه های فرهنگی و معنوی ملت و کشور هستند این ظرافت ها را در نظر بگیرند که هر سخن جایی دارد. حتی سخنان خوب و ارزشمند را نمی شود هر جا بیان کرد.
www.ulkamiz.ir



