خاطرات حج عمره (قسمت یازدهم)

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجم لی

اطراف حرم یا جاهای دیگر در مسیر راه، ساخت و ساز و کارهای عمرانی به شدت ادامه داشت. به هر جا نگاه کنی یا جرثقیل های بزرگ است یا بولدزرهای غول پیکر. بیشتر کارگران هم سیاه پوست و سیاه چرده آفریقای یا آسیایی به نظر می رسند.

اگر همه جای عربستان اینطور باشد، فکر می کنم اقتصاد عربستان سالانه رشد شش الی هفت درصدی را تجربه بکند.

برای ساختن هتل کوهها را برداشته اند و در بعضی جاها هم قسمتی از آن را گذاشته اند. گذاشتن گوشه ای از کوه بزرگ شاید به این دلیل باشد که آیندگان بدانند قبلاً اینجا کوه بوده و برداشته شده و به هتل یا محل مسکونی تبدیل شده است.این شهر در طول تاریخ از کجا به کجا رسیده و چه مسیری را طی کرده تا به آنجا برسد.

به نظر می رسد در ساختن هتل ها و ساختمان ها استانداردهای ضد زلزله رعایت شده است. گرچه عربستان مانند ایران و ترکیه و افغانستان و ژاپن زلزله خیز نیست. در ایران و افغانستان و ترکیه و ژاپن یا ایالات متحده امریکا سالی نیست که طوفان و سیل و زلزله و آتش سوزی یا حادثه غیر مترقبه ی دیگری نباشد.

به نظر می رسد رهبران عربستان نسبت به ما آینده نگرتر هستند. کارها را ساده و سرسری نمی گیرند. در رفتن به غار حرا دیده بودم که هیچ یک از نزده های بتونی شل نشده اند. در صورتیکه روزی نیست که هزاران نفر روزانه به آن دست نزده باشند. آهن پل های روی جدول ها هیچ کدام خم نشده اند. معلوم می شود در آنها به جای قوطی از تیر آهن استفاده شده یا از قوطی های بسیار محکم و قوی ساخته شده است.

ما در گنبد یک جدول نداریم که قوطیهای روی پل خم نشده باشد. این یا نشانه فساد و دزدی است. یا نشانه بی دقتی و اهمیت ندادن به کیفیت کار.

روز دوشنبه ۱۴۰۴/۷/۷ یکی صبح زود در زد. در را باز کردم دیدم روحانی کاروان است. گفت اگر دوست داشته باشی پدر و مادرت را حج عمره کنی زود باش برویم.

گفتم من که حال و حوصله اش را ندارم. اگر مال خودم قبول شده باشد از خداوند صد بار راضی هستم. گفتم برادرم حاجی خدای بردی اهل این کار است، او می رود.

گفت او در حال آماده شدن است.

به نظرم روحانی کاروان سعی می کرد کارش را درست انجام دهد. احساس می کرد از لحاظ شرعی دینی بر گردنش نماند. خوب می دانست از دیگران چه جوری اشک چشم بگیرد. من تمام حرکات و سکناتش را زیر نظر داشتم. اما احساس کردم آدم بی شیله و پیله و صاف و ساده ای است. در عین حال با تجربه، چون ۱۵ بار به مکه آمده بود و تجارب لازم را بر اثر تکرار کسب کرده است.

۵ مهر ۱۴۰۴

www.ulkamiz.ir